رمان هیلیر پارت 9 4.5 (22)12 ماه پیشبدون دیدگاه *** همه چیز سیاه و سفیده. همه جا پر از هیولاهاییه که توی بچگی زیر تخت و توی کمد قایم می شدن اما حالا هر لحظه هیولا…
رمان هیلیر پارت 8 4.9 (29)12 ماه پیشبدون دیدگاه چمدونم رو بسته بودم و نشسته بودم روی طندلی راک کنار پنجره سالن و خیره شده بودم به فضای بیرون. تا کارای اقامتم جور بشه و…
رمان هیلیر پارت 7 5 (21)12 ماه پیشبدون دیدگاه یه قابلمه سیاه، سه چهارتا قاشق و یه تابه و چند تا سیخ، یه ماگ خرکی، یه کتری که از بس دوده گرفته بود کامل سیاه…
رمان هیلیر پارت 6 4.5 (27)12 ماه پیشبدون دیدگاه چشمامو ریز کردم و با دقت بیشتری بهش نگاه کردم! نه اشتباه نمی کردم! واقعا یه کلبه جنگلی اون جا بود! یا شایدم نه! نمیدونم! شاید…
رمان هیلیر پارت 5 4.6 (26)12 ماه پیشبدون دیدگاه حالا همه چیز آماده بود، کسی نمی دونست امروز چه روز مهمی برای منه. هیچ کسی از اطرافیانم جز عادل خبر نداشت. حتی مامان و بابا…
رمان هیلیر پارت 4 4.5 (31)1 سال پیشبدون دیدگاه خلاصه ماشینو پارک کردم جلوی فروشگاه و پریدم ازش بیرون. لامصب تاثیر الکل هنوز توی رفتارم بود و باعث شده بود بعضی از رفتارام…
رمان هیلیر پارت ۳ 4.8 (26)1 سال پیشبدون دیدگاه اره بلاخره هر کسی یه جور زندگی می کرد. یکی رو انقدر بهش سخت می گرفتن و خونشو می کردن توی شیشه که دیوانه می شد و…
رمان هیلیر پارت ۲ 4.8 (26)1 سال پیشبدون دیدگاه شونه ای بالا انداختم و بی خیال خیارو گرفتم جلوی دهنم و صدامو انداختم پس سرم: -آهویی دارم خوشگله. آهویی دارم خوشگله فرار کرده…
رمان هیلیر پارت ۱ 4.6 (38)1 سال پیش۱ دیدگاه قصه دوتا دشمن خونی که وسط جنگل اتفاقی همسایه میشن و سایه هم دیگه رو با تیر می زنن. اما همه چیز تغییر می کنه وقتی رویین اتفاقی مست…