رمان اردیبهشت پارت ۳۸

۳ دیدگاه
    پای آرام گیر کرد به لبه ی داخلی ماشین ، سکندری خورد . نزدیک بود روی آسفالت خیس فرود بیاد که فراز اونو کشید بالا و روی پاهاش…

رمان اردیبهشت پارت ۳۷

۳ دیدگاه
    فصل دهم :   ساعت یک عصر … آرام نشسته بود روی چمن های پارک ، نزدیک درخت تنومندی که روی تنه اش کفشدوزک های پلاستیکی غول پیکر…

رمان اردیبهشت پارت ۳۶

۴ دیدگاه
    *** ارمغان اومده بود به دیدنش … .   هر دو روی لبه ی تخت مفروش توی حیاط نشسته بودن . ملی خانم چای برده بود براشون و…

رمان اردیبهشت پارت ۳۵

۳ دیدگاه
    برای دقایقی آرام هیچ کاری نکرد . همونطوری نشسته لبه ی تختخوابش ، با دستهایی که روی پاهاش گذاشته بود و نگاهی بی حالت به درِ بسته ……

رمان اردیبهشت پارت ۳۴

۳ دیدگاه
  *** ملی خانم نشسته بود پایین تخت آرام … رنگ به چهره نداشت ، دست هاش می لرزید … با دست های لرزونش داشت لقمه ی کتلت و سبزی…

رمان اردیبهشت پارت ۳۳

۲ دیدگاه
    ارمغان هینی کشید و از جا پرید … بعد رد صدا رو گرفت و بلاخره اونو توی تراس اتاق خوابش پیدا کرد … .   فراز توی جکوزی…

رمان اردیبهشت پارت ۳۲

۴ دیدگاه
    دستاش دور بدنش رها شد … چند قدم به عقب تلو تلو خورد و باز روی مبل نشست . ملی خانم عین یک تکه زغال گداخته شده بود…

رمان اردیبهشت پارت ۳۱

۷ دیدگاه
    – داره جدی میگه مامان ؟ … راستی راستی میخواد نامزدیمو بهم بزنه ! شوخی نداره !   ملی خانم کنار تن لرزون دخترش زانو زد … دستش…

رمان اردیبهشت پارت ۳۰

بدون دیدگاه
  و موبایل اونو از بین انگشتاش بیرون کشید .   فراز مقاومتی نکرد … گوشی رو به نگهبان سپرد و کف دستاشو روی زمین گذاشت تا بتونه روی زانوهاش…

رمان اردیبهشت پارت ۲۹

۷ دیدگاه
    توی قلب آرام انگار هزار تا پروانه ی ریزه میزه و رنگی به پرواز در اومدن … برق توی چشماش دوباره جون گرفت . لیوان چاییشو گذاشت روی…

رمان اردیبهشت پارت۲۸

۵ دیدگاه
    آرام به سرعت کوله اش رو روی مبل انداخت و بعد پرید و پشت پنجره ایستاد . گوشه ی پرده رو با احتیاط کنار زد و توی حیاط…

رمان اردیبهشت پارت۲۷

۱ دیدگاه
    میخواست بجنگه … بره مشاوره ، حرف بزنه … میخواست رازش رو به مجید بگه و همچنان برای داشتنش بجنگه !   نفس عمیقی کشید و بعد کیفش…

رمان اردیبهشت پارت۲۶

۳ دیدگاه
      آرام غش غش از ته دلش خندید … نگاهِ ملایم و عاشق مجید سُر خورد روی انحنای لب های قشنگش .   – بیا بریم توی ماشین…