رمان دلباخته پارت ۷۴

۱ دیدگاه
      سر می چرخانم و نگاهش می کنم.   – ولی من سعی می کنم قوی باشم.. می دونی چرا.. چون یادگار حامد یه مادر قوی می خواد…

رمان دلباخته پارت ۷۳

بدون دیدگاه
      پوزخند بی صدایی می زنم. از خودم می پرسم مگر زرین را چقدر می شناختم!   نمی دانم چرا یادم به یکی از دوستان پدرم می افتد.…

رمان دلباخته پارت ۷۲

۱ دیدگاه
        برای لحظه ای مکث می کند.   – بگم بعداً بیاد؟ بپرسم باهاتون چیکار داره؟   دگمه آستینم را می بندم و لبم را تر می…

رمان دلباخته پارت ۷۱

بدون دیدگاه
        نمی دانم چرا حرفش را نصفه کاره می گذارد!   – آخر شب که مهمونا رفتن حاج خانم رفت تو آشپزخونه واسه دو تا پسرش اسپند…

رمان دلباخته پارت 70

بدون دیدگاه
    در سکوت نگاهم می کند.   – درسته که زن و شوهر باید بهم اعتماد کنن ولی ممکنه اون وسط یکی خطا کنه.. من چشامو بستم و نفهمیدم…

رمان دلباخته پارت ۶۹

۱ دیدگاه
      – واقعاً عجیبه! مامانت دست به خیره، درست.. ولی نه دیگه زنِ یه اعدامی رو.. اونم زنی که حامله س! مردم چی می گن، الهه جون.. هان؟!…

رمان دلباخته پارت۶۷

۱ دیدگاه
        برای لحظه ای مکث می کند.   – الان با خودت می گی مادر که بدِ بچه هاشو نمی گه.. ولی کاش خودت می دیدیش تا…

رمان دلباخته پارت ۶۶

بدون دیدگاه
      – می خواست خدمتشون عرض کنی که صبا جون با کفشای سید جون رفته کوهنوردی، حاج خانم.. نمی دونی بدون عزززیزم   می دانم حرفش را پس…

رمان دلباخته پارت ۶۵

۱ دیدگاه
        انگار خیال کوتاه آمدن ندارد و باز می گوید ” خب چرا ازش نمی پرسی؟”   اخم کرده لب می جنبانم.   – ازش بپرسم! دیوونه…

رمان دلباخته پارت ۶۴

۱ دیدگاه
    زری خانم نیم نگاهی به من می کند و لب می جنباند.   – واسه من فرق نداره، پسرم.. مهم دخترمه که دلش چی بخواد.. بریم مریم جان؟…

رمان دلباخته پارت ۶۳

۲ دیدگاه
      رسیده بودیم نزدیک امامزاده. رو به روی گنبدش ایستاد و لب جنباند.   – به همین امامزاده قسم می شم بهترین بابای دنیا.. باورت می شه، مریم؟…

رمان دلباخته پارت ۶۲

۲ دیدگاه
      زبان روی لبش می کشد و سر می چرخاند سمت مادرش.   – آخه من دورِ اون سرت بگردم ما که با هم حرف زدیم.. شمام قبول…

رمان دلباخته پارت ۶۰

۱ دیدگاه
      به آنی نکشیده ابروهایش بالا می پرد. سوال نمی پرسد ولی خیرگیِ نگاهش را از من برنمی دارد.   – شما یه چند وقت بیشتر احتیاط کن،…