رمان مال من باش پارت 43

۲ دیدگاه
نفس عمیقی کشیدم و از پله ها سرازیر شدم ، اومده بودم قسمت تعلیم افراد … از اول که وارد سالن شدم ؛ هرکی بهم می رسید ، ادای احترام…

رمان مال من باش پارت 42

۲ دیدگاه
رو به ایلیاد و افشین جدی لب زدم : + خیله خب دیگه باید پراکنده شیم … سرمو چرخوندم سمت ایلیاد و ادامه دادم : + ایلیاد ، تو با…

رمان مال من باش پارت 41

۸ دیدگاه
چند هفته بعد … + خب پسرا … اینجا رو نیگاه کنین ، ما از این راه مخفی میتونیم وارد اون عمارت بشیم … . افشین در حالی که به…

رمان مال من باش پارت 40

۷ دیدگاه
بعد از تموم شدن حرفش ، دست راستشو از شلوارم رد کرد و گذاشت روی شورتم … هم من تحریک شده بودم ، هم اون … هیچ عجله ای واسه…

رمان مال من باش پارت 39

۷ دیدگاه
* * * * بیحال به آدمای دور و وَرم خیره شدم … توی فرودگاه بودم ! … هواپیمای ایران هم تقریبا تا سی دیقه ی دیگه پرواز میکرد ……

رمان مال من باش پارت 38

بدون دیدگاه
بیحال و بدون هیچ امیدی به میز صبحانه زل زده بودم که با صدای ایلیاد به خودم اومدم : _ صبحانتو بخور که هنوز کلی تمرین مونده … هع ……

رمان مال من باش پارت 37

۲ دیدگاه
به طرفش حمله ور شدم ، یقشو گرفتم توی دستام و توی صورتش داد زدم : + خیلی پستی … خیلی کثافتی ! … چرا بد قولی کردی؟! … چرا…

رمان مال من باش پارت 36

۲ دیدگاه
سرمو از روی شونه ی افشین بلند کردم و نگاهی به اطراف انداختم ولی اثری از ایلیاد ندیدم ! همینطور متعجب داشتم دور و وَرمو دید میزدم که با صدای…

رمان مال من باش پارت 35

بدون دیدگاه
همه ی بچه ها مشغول تعریف کردن از صدای جذابش بودن و اونم گاهی با لبخند های کوچیک و خاصی ازشون تشکر میکرد ! با حسرت به آرژان زل زده…

رمان مال من باش پارت 34

۲ دیدگاه
با بهت و تعجب به چهره ی گریم شدم توی آینه زل زدم … این واقعا منم؟! … خیییلی زیاد تغییر کرده بودم ! همینطور داشتم چهره ی جدیدمو توی…

رمان مال من باش پارت 32

۱ دیدگاه
&& ایلیاد && داشتم با تلفن حرف میزدم که صدای جیغ سارا به گوشم رسید … زودی برگشتم و به استخر خیره شدم … خدای منننن ! بهش گفته بودم…

رمان مال من باش پارت 30

۴ دیدگاه
&& سارا && متعجب به ایلیاد و اون ماده ی عجیب ، غریبِ توی دستش خیره شدم … _ خب … اگه گفتی این چیه؟! شونه ای بالا انداختم و…

رمان مال من باش پارت 29

بدون دیدگاه
از‌رفتن افشین که مطمعن شدم ، برگشتم و به سمت عمارت پا تند کردم … داخل که شدم ، به طرف اتاق سارا حرکت کردم … اما همینکه در رو…