پارت 66 رمان نیستی 1

بدون دیدگاه
  پدر تهمینه: هر کاری لازمه بکن هر چیزی هم که نیازه بگو مهیا میکنم برات   محمد: فقط برای چهل روز باید ببرمش جایی که هیچ ادمی سکونت نداره…

رمان در مسیر سرنوشت پارت آخر

۲۰ دیدگاه
* _ بیخیال لعیا،همینجوری خوبه دیگه…. _ کجاش خوبه…برات خوب نیست اینطوری جمع میشینی…. پاهاتو بکش…. _ نمیشه …جلو صادق و بابا روم نمیشه…. متعجب بهم نگاه میکنه و میگه:…
رمان پاییزه خزون

پاییزه خزون پارت 85

۲ دیدگاه
پاییزه خزون  تو ماشین آهنگ چرا تو جنگی از شادمهر پخش شد ،  اطرافمون پره مه بود معلوم بود هوا خیلی سرده ، صدای شادمهر  و شمال و مه جاده…

رمان لیلیان پارت ۶۹

۱ دیدگاه
  سن لیلیان کمه هم ما تازه ازدواج کردیم.   نامحسوس چشمکی ریز به من که از حمایتش لبخند میزنم، میزند و میگوید: – لیلیان هم یه سری برنامه داره…

پارت 65 رمان نیستی 1

بدون دیدگاه
  ༺از زبان محمد༻ حالم از خودم بهم میخورد که میخواستم یه دختر و از پدرش دور کنم   مطمعن بودم این مرد اینقدر عاشق دخترش هست که حاظره برای…

رمان مادمازل پارت ۷۷

۱۰ دیدگاه
        لبخند زدم و جواب دادم:   -یعنی قول میدم….   نی نی چشمهاش درخشید اما بازهم برای اینکه از این بابت مطمئم بشه و به یقین…

رمان وارث دل پارت ۸۹

بدون دیدگاه
      خودم رو صاف کردم هیجان به دلم چنگ انداخته بود باید به مامان خبر می دادم. مامان طبقه ی پایین در حال تلویزیون نگاه کردن بود کار…

رمان لیلیان پارت ۶۸

بدون دیدگاه
      شاید قرار است طعم شیرین زندگی را بالاخره بچشیم. نفسش را روی شقیقه ام رها میکند و آرام لب میزند: – خدایا شکرت. من هم جمله ی…

پارت 64 رمان نیستی 1

بدون دیدگاه
  بابا دو دستش و قاب صورتم کرد و اشک هام و پاک کرد تیرداد پتویی که روی زمین افتاده بود و دورم گرفتم در همون حین بابا بوسه ای…

پارت 63 رمان نیستی 1

بدون دیدگاه
عمرا درو باز میکردم با چه رویی تو چشم های بابا نگاه میکردم مهم نبود کیومرث و تیرداد چطور بابا رو اروم میکردن فقط میدونستم دیگه نمیتونم تو چشم های…

رمان در مسیر سرنوشت پارت ۸۲

۱ دیدگاه
یکم میمونم تا حالم بهتر شه و بعد داخل میرم…. مامان تو سالن نشسته…امید رو پاهاشه و تکونش میده که بخوابه…. جلو میرم و کنارش میشینم….. _ لیلا…بلند شو قربونت…
رمان پاییزه خزون

پاییزه خزون پارت 84

بدون دیدگاه
پاییزه خزون  از بیمارستان که زدیم بیرون هوا نم نم بارون میزد ، شاید  نوازش بارون تن ضعیفمو خوب کنه ، شاید نوازشش رو صورتم دلتنگیامو کم کنه ،شاید بارون…