رمان انرمال

رمان رسم دل پارت۱۵۴ 4.3 (17)

بدون دیدگاه
  توی دلش پوزخندی به حانیه زد. ولی باید این مسئله رو با سارا در میون می‌ذاشت. چون حانیه برای مدت طولانی قرار بود اون جا زندگی کنه و عشوه‌هایی…
رمان انرمال

رمان رسم دل پارت ۱۴۹ 4.2 (18)

بدون دیدگاه
  پری بانو ابرویی بالا انداخت و باشه‌ای گفت و همین طور که زیر لب داشت غر می‌زد به سمت حیاط بیمارستان رفت. کیاوش سریع گوشیش رو درآورد و به…
رمان انرمال

رمان رسم دل پارت 147 3.7 (11)

بدون دیدگاه
  شیدا منو منی کرد. می‌دونست که نباید حقیقت رو به سارا بگه. آب دهنش رو قورت داد و گفت:   -نمی‌دونم والاه چطور شد. همین جوری پام پیچ خورد…
رمان انرمال

رمان رسم دل پارت ۱۴۶ 4.4 (7)

بدون دیدگاه
    صدای دلداری دادن کیاوش و گریه‌های ریز سارا رو از پشت در اتاقم به خوبی می‌شنیدم. از تعریف مختصر و مفید کیاوش، فهمیدم که دلش نمی‌خواد سارا قضیه…
رمان انرمال

رمان رسم دل پارت ۱۴۴ 4.8 (8)

بدون دیدگاه
  دیگه چیزی نپرسید و فقط با عجله گفت:   -باشه پس من میرم پایین آماده بشم و سوئیچ‌ ماشین رو بردارم. از پله‌ها پایین نیاید تا خودم بیام کمکتون…