پاییزه خزون #پارت162 پانزدهم -تیر ماه-۱۴۰۱ از ساحل فاصله گرفتم و صندلامو پوشیدم و آروم آروم به سمته ساحل حرکت کردم سمته هتل بودم که صدای گوشیم توجهمو جلب کرد …
پاییزه خزون میدونستم مخاطب کیه !!!! ولی دلم نمیخواست دوباره حماقت کنم ….ولی کی دیدی تو بازی مغزو دل ، دل موفق بشه دستمو از پیشونیم برداشتمو گوشیو از کنار…
پاییزه خزون _میدونی دغدغه منی که تا پارسال یواشکی عروسک بازی میکردم چیه؟؟؟؟ یه قطره اشک روصورتم ریخت پر بغض گفتم _دغدغدم شده دلتنگی ، دلتنگی عزیزام که سره سفره…