رمان اردیبهشت پارت ۱۰۹ 4.6 (19)

۲ دیدگاه
      “ساختمان پزشکان تا روی کاغذ دیوارِی طرحدار کش داده بود .   آرام ایستاده ِمقابل درب قهوه ای رنگ و بسته ی مطب مشاوره …نگاه خیره اش…