دلباخته ۱۲۳ 4.4 (28)

بدون دیدگاه
        صدای سید می آید.   – می گم حاج خانم.. دروغ نگم حالش زیاد رو به راه نیست.. می خوای ببرمش درمونگاه، نکنه فشاره افتاده، هیچی…

رمان تاریکی شهرت پارت ۲۲ 4.5 (10)

بدون دیدگاه
️   نفسم تنگ‌ است. حجمی سنگین مانده وسط قفسه‌ی سینه‌ام!   سرفه می‌کنم که یزدان شانه‌ام را چنگ می‌زند و مرا…زنِ شوک‌زده‌اش را از روی تخت پایین می‌کشد.  …