رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۱۷ 4.6 (17)

۲ دیدگاه
      اون لعنتی ترین نیم رخ دنیارو داشت. لعنتی ترین و خواستی ترین! دست کم از نظر من. باید اعتراف میکردم که شیفته اش بودم حتی با وجود…
رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۱۲ 4.2 (17)

بدون دیدگاه
      *آرمین*     درو محکم بستم و با بیتفاوتی محض برگشتم داخل. دختره ی نق نقوی دوهزاری فکر کرده برای من اهمیت داره ناراحت شدنش! بجای اینکه…
رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۸ 4 (17)

۱ دیدگاه
      چشمامو بازو بسته کردم و با کلافگی نفسم رو بیرون فرستادم! چقدر حرص دربیار بودن این دو تا رفیق.در اون حد که تو عرض همین چنددقیقه گیج…
رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۶ 4.4 (19)

۲ دیدگاه
        وسط باید باید گفتنهای من در خونه شون رو باز کرد و رفت داخل و بعدهم بدون هیچ تعارفی اونو محکم بست.جاخوردم از این حرکتش و…
رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۵ 4.2 (22)

۲ دیدگاه
          هربار استاد جاوید می چرخید و به جای تخته وایت برد روش رو به سمت ما برمیگردوند اتفاقی یا غیر اتفای نگاهش که به من…
رمان انرمال

رمان آنرمال پارت ۴ 4.3 (20)

۱ دیدگاه
        خیلی سریع دستش رو پس کشید و دیگه حتی مالیدن شکمم برای آروم گرفتن دردم رو هم ادامه نداد.با آرنجش یه ضربه ی آروم به پای…