رمان ماتیک پارت ۱۹۲ 4 (450)

۵ دیدگاه
      وا رفت…. کمی فاصله گرفت و کلافه موهای خودش را چنگ زد   صدایش بهت زده و ناراحت بود   _ خونریزی داری چرا؟ بار اولت نبود…

رمان ماتیک پارت ۱۹۱ 4.3 (423)

۵ دیدگاه
    زیر دوش آب سرد که ایستاد تمام بدنش می‌لرزید   دست مشت شده اش را روی دیوار گذاشت و صدای دخترک در مغزش تکرار شد   جملات بی…

رمان ماتیک پارت ۱۹۰ 4.3 (68)

۳ دیدگاه
      لادن بغض کرده با حرص خودش را کنار کشید   _ بی‌شعور…   ادامه نداد تا بغضش منفجر نشود   هادی همانجا روی زمین خرناس میکشید و…

رمان ماتیک پارت ۱۸۹ 4.4 (32)

۱ دیدگاه
      نگاه سنگین کسی را روی بدنش حس میکرد   گیج به اطراف خیره شد   چشمانِ هادی از پاهایش بالا می آمد و روی بدنش می‌چرخید  …

رمان ماتیک پارت ۱۸۷ 4.3 (84)

۳ دیدگاه
    هم زمان سوگول با سینی چای وارد شد و اخترخاتون آرام جمع را ترک کرد   ساواش کنار گوشش غر زد   _ اصلا کارت درست نیست دخترخانم…

رمان ماتیک پارت ۱۸۶ 4.4 (155)

۹ دیدگاه
    وارد خانه که شدند لادن ناخواسته اخم کرد   خانه‌ی عمه‌ی شوهرش بود و او تا به حال دعوت نشده بود!   ساواش زنگ را فشرد و لادن…

رمان ماتیک پارت ۱۸۴ 4.5 (139)

۴ دیدگاه
    ساواش لبخند زد   بچه ها با شدت بیشتری خندیدند   سرهای همگی سمت لادن برگشته بود   ساواش با لبخند ساندویچ را گرفت و روی صندلی لادن…

رمان ماتیک پارت 183 4.4 (146)

۱ دیدگاه
      _ لیست گروه‌بندی های ارائه رو بیارید واسم امتحان بمونه تایم بعدی   صدای اعتراض ها بلند شد   ساواش نگاهی به لیست کرد و بی توجه…

رمان ماتیک پارت ۱۸۲ 4.2 (137)

بدون دیدگاه
      بی حال روی صندلی کنار پنجره نشسته و با خودکار بنفشی از ست خودکارهایی که ساواش خریده بود روی صفحه اول کلاسورش خطوط درهم میکشید   ضعف…

رمان ماتیک پارت ۱۸۱ 4.3 (311)

۳ دیدگاه
    قاشق را با حرص در کاسه پرت کرد و بلند شد   _ سوپتو میخوری یک ربع دیگه برمیگردم نخورده باشی میریزم تو حلقت دارو داری ، نخوری…

رمان ماتیک پارت ۱۷۹ 4.6 (269)

۴ دیدگاه
    لادن به سختی لب زد   _ من … چرا اینجام   پرستار با نگاهی معنی دار نگاهش کرد   _ خودتو خسته نکن بری بخش روانشناس معاینه‌ات…

رمان ماتیک پارت ۱۷۸ 4.5 (160)

۴ دیدگاه
    **   سرش تیر‌میکشید و پیشانی اش نبض می‌زد   صدایی در گوش هایش پشت سرهم تکرار‌می‌شد   صدای دخترانه ای که با شیطنت کلمه استاد از دهانش…