رمان آهو ونیما پارت ۸۰ 4.5 (63)

۳ دیدگاه
  نگاه گیجش را روی خودم احساس کردم. باز هم اجازه ندادم سؤالی بپرسد. باز هم زبانم را روی لبانم کشیدم. نگاهم را به چشمانش دوختم. – ببینید… من می…

رمان آهو ونیما پارت ۷۲ 4.4 (70)

۲ دیدگاه
    کمی نگاهش کردم. تفاوتی میانشان پیدا نکردم… حتی اگر شخص مقابلم یک مشاور بود و نیما هم با من داخل اتاق بود، باز هم نمی دانستم چه چیزی…