رمان مربای پرتقال پارت ۶۴ 4.6 (17)2 سال پیش۱ دیدگاه ترانه با لوندی میخندد و ضربهای آرام به شانهی سیاوش میکوبد. – وای… آقا سیاوش. رو نکرده بودید شوخ تشریف دارید. سیاوش با غیض به جای…
رمان مربای پرتقال پارت ۶۲ 4.1 (21)2 سال پیش۱ دیدگاه صدای پیام موبایلش، خوددرگیری مزمنش را قطع میکند. موبایل را برمیدارد و با یک حالت تشنجی به پیام سوگل نگاه میکند. ” سلام ما رسیدیم. چمدونامون رو تحویل…
رمان مربای پرتقال پارت ۶۱ 4.5 (21)2 سال پیشبدون دیدگاه با صورتی آویزان وارد اتاق سوگند میشود و به محض دیدن آشوب اتاق، برق سه فاز از سرش میپرد. – طویلهس یا اتاق خواب؟ سوگند…
رمان مربای پرتقال پارت ۶۰ 4.3 (28)2 سال پیشبدون دیدگاه ماشین جهانگیر را از پارکینگ فرودگاه برمیدارد و جلوی اولین سوپر مارکت نگه میدارد. – تو بشین من جلدی برگشتم. سوگند منتظر نگاهش میکند. طولی نمیکشد…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۹ 4.4 (27)2 سال پیشبدون دیدگاه زیپ چمدانش را میبندد و به آرش که بیخیال روی تخت لم داده، تشر میزند. – پاشو خیکتو جمع کن ببین سوگند چیزی نمیخواد؟ چپ چپ…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۸ 4.2 (30)2 سال پیشبدون دیدگاه چپ چپ نگاهش میکند. – سیا تخلیه اطلاعاتی میخوای کنی میبینی حواسم نیست؟ از همان لبخند های معروفِ آرش خر کنش، میزند و دوباره میپرسد:…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۷ 4.6 (25)2 سال پیشبدون دیدگاه سوگند به زور گیلاس مشروب را جلوی دهانش میبرد. کشدار حرف میزند: – بخــــــور… سیاوش با چشمانی که به زور باز نگهشان داشته،…
رمان مربای پرتقال پارت 56 4.6 (30)2 سال پیش۵ دیدگاه آرش منتظر به سیاوش نگاه میکند. – تکلیف چیه تیمسار؟ سیاوش در حالی که میخواد طبیعی جلوه کند، تک سرفهای میزند. – تکلیف چی چی؟…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۵ 4.6 (23)2 سال پیش۲ دیدگاه آرش سر تایید تکان میدهد و دوباره تلخ میخندد. – چون فهمیده بود حاملهس میخواست خودش و بچهشو باهم بکشه… سه ماه از عروسیش نگذشته مچ…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۴ 4.3 (26)2 سال پیش۱ دیدگاه آیلین هول میشود و چشمان سیاوش در حدی که از حدقه بیرون بزند، گشاد میشود. آیلین سریع سمت مخالفشان میچرخد. – ببخشید… چیز… من هیچی ندیدم… به…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۳ 4.2 (32)2 سال پیش۳ دیدگاه صدای خندهی سوگند بلندتر میشود. بی اختیار دستش را درون موهای لخت و خرمایی رنگ سیاوش که روی پیشانیاش ریخته شده، میکند. موهایش را بهم میریزد و دلش…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۲ 4.6 (28)2 سال پیش۳ دیدگاه و بعد صدایش را بالا میبرد: – اوکیه آیلین… وسایلامون رو بذاریم میایم پایین. سیاوش تای ابرویی بالا میاندازد. – به حق چیزای هرگز…
رمان مربای پرتقال پارت ۵۱ 4.6 (21)2 سال پیش۱ دیدگاه چشم سیاوش گرد میشود. ” هین ” بلندی میکشد. – هین… فکر نکنم در این حد گاو باشه… نیست. نه؟ سوگند شانهای به نشانه ندانستن…
رمان مربای پرتقال پارت۵۰ 4.5 (34)2 سال پیشبدون دیدگاه سوگند خندهاش را میخورد. سیاوش مقابله به مثل کردن را خیلی خوب بلد است. – ولی اون دوستت داره. سیاوش شانهای بالا میاندازد. …
رمان مربای پرتقال پارت ۴۹ 4.7 (25)2 سال پیش۳ دیدگاه آرش که مستی کمی از سرش پریده بود، دوباره لودگی هایش را از سر میگیرد. – به… عیدتون مبارک خانواده صرافیان به علاوه بچه احتمالی بابام.…