رمان اردیبهشت پارت ۹۸

۴ دیدگاه
    *** وقتی وارد خونه شدن … تلفن فراز باز هم شروع کرد به زنگ خوردن … .   آرام ساک خوراکی ها رو روی کانتر گذاشت و نگاه…

رمان اردیبهشت پارت ۹۷

۲ دیدگاه
      فراز پشت رل نشست و ماشینو به حرکت انداخت . آرام سر چرخونده بود و از شیشه به بیرون نگاه می کرد . نمی خواست با فراز…

رمان اردیبهشت پارت ۹۶

۴ دیدگاه
      آرام به سرعت چرخید عقب … کیک وانیلی خونگی بین دستای مامانش که با خامه و توت فرنگی تزئین شده بود … فشفشه های روشن توی دستای…

رمان اردیبهشت پارت ۹۵

۲ دیدگاه
      فراز که ماشین رو توی پارکینگ پارک کرد و چرخید به سمت آرام … با دیدن حرکات منظم و آرومِ تخت سینه اش بلافاصله فهمید که اون…

رمان اردیبهشت پارت ۹۲

۱۰ دیدگاه
    وقتی پایی می رفت … فراز نشسته بود سر جای قبلیش و سرش توی موبایلش بود و داشت پیامی تایپ می کرد . پرسید :   – آماده…

رمان اردیبهشت پارت ۹۱

۴ دیدگاه
      آرام همراهی می کرد … انگار که از این بازی لب هاشون لذت می برد … فراز می تونست طعم خنده هاشو روی زبونش مزه مزه کنه…

رمان اردیبهشت پارت ۸۹

۵ دیدگاه
      کیمیا دست های تند و تیزی داشت … موهای بلند و خرمایی آرام رو دسته بندی کرد و بعد مشغول صاف کردنشون شد .   در حالیکه…

رمان اردیبهشت پارت ۸۸

۶ دیدگاه
    چند دقیقه ی بعد هر دو از فروشگاه خارج شدند . توی پارکینگ روبازِ خلوت … فراز ماسکش رو از صورتش برداشت و نفس عمیقی کشید . آرام…

رمان اردیبهشت پارت ۸۷

۲ دیدگاه
    – یه ذره هم بهت اعتماد ندارم فراز !   صدای قدم های تند و تیز دخترکش رو پشت سرش شنید … چند لحظه ی بعد بدنش رو…

رمان اردیبهشت پارت ۸۶

۶ دیدگاه
    فراز دنبالش از اتاق خارج شد … .   آرام هنوز هم ایستاده وسط اتاق … نمی دونست وقتی فراز پیشش برگشت ، چه رفتاری رو در پیش…