رمان شالوده عشق پارت230 4.6 (39)8 ماه پیشبدون دیدگاه به هق هق افتادم: -بخدا من هم همچین قصدی نداشتم ف..فقط میخواستم تو… جلو آمد. نزدیکه نزدیک شد. تکان خوردن بزاق گلویش…
رمان شالوده عشق پارت229 4.6 (53)8 ماه پیشبدون دیدگاه اشک های شمیم یخ زده و امیرخان همچنان سکوت سنگین و دلهرهآورش را حفظ کرده بود. پانیذ فشاری به شانهی امیرخان وارد کرد…
رمان شالوده عشق پارت228 4.3 (45)8 ماه پیشبدون دیدگاه اشکش چکید. مرد بیرحمی که حاضر بود برای داشتنش همه کار کند، نه کتک خوردنش و نه تحقیر شدنش ذرهای برایش اهمیت نداشت! …
رمان شالوده عشق پارت227 4.6 (59)8 ماه پیشبدون دیدگاه شمیم: پتو را از روی تن عرق کردهام کنار زدم و چشمان خشک و سوزناکم را محکم باز و بسته کردم. حس میکردم کوه کَندهام…
رمان شالوده عشق پارت226 4.4 (52)8 ماه پیشبدون دیدگاه یک قطره اشک از بین مژه های ریمل خورده و سیاه دختر روی گونه هایش سُر خورد و به سختی سر تکان داد. -نیومدم بیشتر عصبانیت…
رمان شالوده عشق پارت 225 4.5 (38)8 ماه پیشبدون دیدگاه لحظهای چشم بست تا غرشش شمیم را بیدار نکند و عصبانی پچ زد: -پانیذ بگو چی میخوای و سریع از اینجا برو چون تا جایی…
رمان شالوده عشق پارت 224 4.5 (39)8 ماه پیش۱ دیدگاه امیرخان: با دو انگشت شست و اشاره گوشهی چشمانش را فشرد و سرش را به مبل تکیه داد. حس میکرد هر لحظه…
رمان شالوده عشق پارت 223 4.3 (37)8 ماه پیشبدون دیدگاه از اولین بارها که دروغ دامنش را گرفته اما خدا لعنت کند… دخترک چطور نمیتوانست بفهمد او سکوت کرده تا صورتش را اینچنین ناراحت نبیند؟!…
رمان شالوده عشق پارت 222 4.4 (44)9 ماه پیشبدون دیدگاه -شمیم… -باورم نمیشه! واقعاً خجالت نمیکشی؟! انتظار بیشتر از این ها را داشت اما اخم هایش بیاختیار درهم پیچیدند. -میفهمم ناراحتی…
رمان شالوده عشق پارت 220 4.2 (41)9 ماه پیشبدون دیدگاه امیرخان: و بالاخره ترسی که در قلبش وجود داشت، مقابل چشمانش ظاهر شد. همیشه از این موضوع میترسید و اینطور که بوش میآمد…
رمان شالوده عشق پارت 219 4.3 (35)9 ماه پیشبدون دیدگاه زن لب گزید. -هیچوقت یادم نره روزی که بابات همه چیرو فهمید. بعد اون روز دیگه ابراهیم، ابراهیم سابق نشد. آقا احمد شمیمرو اورد جلوش…
رمان شالوده عشق پارت 218 4.1 (40)9 ماه پیشبدون دیدگاه به هر حال هیچکس خاطرات خوبش را با همچین بغض و ناراحتی تعریف نمیکرد مگر نه؟! -هر بار که یکی از دخترای روستا ازدواج…
رمان شالوده عشق پارت 217 4.5 (29)9 ماه پیشبدون دیدگاه حرصی شروع به جویدن ناخن هایم کردم و آنقدر ذهنم درگیر شد که حتی نتوانستم بقیه مکالمهاش را بشنوم و تنها یک چیز درسرم میچرخید، آن…
رمان شالوده عشق پارت 216 4.3 (31)9 ماه پیشبدون دیدگاه نامطمئن سر تکان داد و زمزمه کرد: -پس میگی بازم صبر کنم! باشه اشکالی نداره اما میتونم بپرسم دقیقا چطور میخوای تحقیق کنی؟! فشاری به…
رمان شالوده عشق پارت 215 4.5 (34)9 ماه پیشبدون دیدگاه تا حدی تصاحبگر و خودخواه که حتم داشتم اگر به حال روحی بدم باور نداشت، اگر آن تکه های شکسته آینه را خودش جمع نمیکرد، حال…