رمان هیلیر

رمان هیلیر پارت ۱۱۳ 4.5 (74)

۲ دیدگاه
      قلبم رفت روی زار. گندش بزنن. چرا حواسم به این چیزا نبود. رو به روی همون مبل دوتا فنجون قهوه نیم خورده بود، توی سینک بشقابای صبحانه…
رمان هیلیر

رمان هیلیر پارت ۱۰۶ 4.6 (69)

بدون دیدگاه
    – اعتراض وارد نیست!   و ناگهان مثل دو قطب نا همنام آهن ربا بهم متصل شدیم. بوسیدمش… چشیدمش… نفساشو نفس کشیدم.   خیسی لباش روی لبام و…
رمان هیلیر

رمان هیلیر پارت ۱۰۵ 4.8 (58)

۱ دیدگاه
          چقدر بین من و دلیار تفاوت بود. من حتی انتخاب اولین سازام هم با خودم بود. خودم خواستم سنتور و پیانو یاد بگیرم. خودم خواستم…
رمان هیلیر

رمان هیلیر پارت ۱۰۱ 4.7 (55)

۴ دیدگاه
        – می گفتم اگر خنک میشه، اگر آروم میشه اشکال نداره. بذار هر چی میخواد بگه. فدای سرش. بلک سوانو شکست؟ فدای سرش! لپتاپمو شکست؟ اشکال…
رمان هیلیر

رمان هیلیر پارت ۹۹ 4.6 (63)

۴ دیدگاه
        سکوت کردم. هیچ حرفی نداشتم بزنم. دلیار آروم تر گفت:   – میدونی بعد از تو دیگه هیچ شاگردی قبول نکرده؟ میدونی مریضه؟ سرطان داره؟ میدونی…