4.2
(51)
به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، لینک های این مطلب حذف شدند
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 51
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
دختره ………….بوققققققققق ایمان خیلی خره من کلا از زنای اینجوری آوییزون در عین حال از مرد های آویزون و کنه بدم میاد کلا خیلی حال بهم زن هستن ایمان هم بیخودی بزرگش میکنه میتونه پیامکی برای یاسمن توضیح بده
هرزه ی آشغال
پرونده های ایمان به ما چههه آخههه😠
از زندگی مشترکشون بنویسید لطفا😍
این دختره همسایه مزاحم رو از داستان بندازید بیروووووون👊👊
خیلی دیربه دیر پارت می زارید وقتیم می زارید اینجوری زود زود بزارید دیگ اه
لطفا زود به زود پارت بذارید
توروخدا این دختررو قاطی ماجرا نکنید
ادم یجوریش میشه
اینطوری خیلی بد تموم میشه
ادم دلش برا یاسی میسوزه
به به نحوی این دختررو بپیچونینش😂
منم اصلا از این همسایه ایمان خوشم نمیاد بعد نویسنده داره کدوم وری میره نه به اول رمان که ایمان اینقدر تعصبی بود که از این زنها بدش می اومد نه به الان که باهاشون چای و کیک می خوره به نظرم فقط پیچ دادن داستان داره باعث فرار مخاطب و دلزدگی میشه😞
واقعا که گل گفتی
خدایی بعد چهار پنج روز انقدر کم؟؟ بابا این ک نصفش از قبل بود نود درصدشم ی پرونده جنایی بود کلا پیشرفتی نداشت داستان رسیدگی پلیز
منم با حرف های راحیل موافقم بابا این همسایه خیلی مسخرست در ضمن این رمان دیگه خیلی طولانی شده و برای طولانی کردنش هم نویسنده ذاره به اصل رمان یعنی عشق بین ایمان و یاسی گند میزنه> در نتیجه دوستای گلی که دلشون نمیخواد رمان تموم بشه خواهشا بسه دیگه بزارن این رمان به نتیجه برسه
نویسنده عزیز.در شخصیت ایمان دارین به بیراهه میرین.مگه میشه پلیس تعصبی فصل اول اینطور بشینه با زن غریبه پلنگ طوری حرف بزنه.
ناموسا دیگع این رومانو خوب تموم کنید *** نزنین بهش🖤
چرا انقدر پیچ در پیچش کردی…ایمان تو دلش یه چیز دیگه میگه ولی خیلی ضایع رفتارش با یاسی سرد شده و واقعا نمیتونه یک کلام این زنه رو بفرسته پی کار خودش؟توروخدا زندگیشونو خراب نکنین چه خبره دیگه😑
پلنگ رو خوب اومدی😂
سلام
نویسنده عزیز لطفا شخصیت ایمان رو خراب نکنید. یه پلیس تعصبی که به هیچ دختری نگاه نمیکرد حالا که ازدواج کرده با زنی پلنگ وار دم خور میشه. نمیتونه پسش بزنه.
یعنی بدبخت تر از یاسمن هم هست اول زندگی😏😣😣
از دوست پسر شانس نیاورد از شوهر هم😐😐😐
سلام
نویسنده عزیز لطفا شخصیت ایمان رو خراب نکنید. اون که اصلا به همچین زنایی نگاه هم نمیکرد.چه برسه
من شخصیت ایمان رو خیلی دوست داشتم. کلا دارین میپیچونید.
یهو که اینقدر تغییر ایجاد نمیشه ایمان و یاسی عاشق بودن. خیلی سریع سرد شدن. خواهشا خوب تموم کنید. و ایمان رو مثل قبل مرد پر جزبه و مغرور و خواستنی.
راستی نکنه حلقه دست این زن همسایه باشه من که اگه این طور بشه دیگه ادامه نمیدم.
هیچ کس دوست نداره بین همسایه و ایمان اتفاقی بیفته و اگر بشه مخاطبا زده میشن از رمان. در ضمن رمان خیلی طولانی شده وهمه رو خسته کرده .نویسنده عزیز خواهشا با یک پایان خوب رمان رو زود تر تموم کن
سلام این همسایه از کجا پیدا شد که یه دردسر جدید واسه ایمان بشه و اینکه چرا ایمان طوری برخورد نمیکنه که اون زنه حساب کار دستش بیاد از ایمان بعیده همچین کارایی وای من که دلشوره واسه یاسمن دارم موضوع رو بفهمه نابود میشه خواهشا موضوع همسایه رو زودی جمعش کن و داستان رو به اخر برسونید .
بچه ها نمیفهمم شما مگه نویسنده این؟ این ک رمان چ جوری تموم بشه تصمیم نویسنده و ذهنشه ک چی از اول تو ذهنش بوده و دست ب قلم شده پس دیگه انقد هی نگین نویسنده این کارو بکن و اون کارو نکن بذارین کار خودشو بکنه دیگه قرار نیست علاقه شما بشه داستان این ی ایده از طرف نویسندست ک چی بنویسه ولی منم موافقم ک زودتر تموم بشه راستش انتظار دهنمو سرویس کرده.
آره درست میگی شما ولی خوب این ک ایمان اینقدر راحت تغییر کنه و تحت تاثیر چنین زنی قرار بگیره از شخصیت خودش ب دوره
تا میبینید ی رمان چارتا خواننده پیدا میکنه خودتونو لوس میکنین…
چار روز گزشته پارت نزاشتین…پارت قبلی ام ک چرت بود
پارت جدید بزااااااااارید😭😢