رمان آهو نیما پارت 152

4.3
(59)

 

منظورش را از مزاحم های دورمون فهمیدم…
نیما و امید را می گفت…
نه می توانستم از حامد بخواهم دهانش را ببندد و نه توانایی شنیدن حرف هایش را داشتم!
می ترسیدم چیزی بگویم که بلایی سر امید بیاورد…
از طرف دیگر نمی دانستم پلیس ها دقیقا چه زمانی قرار است وارد عمل شوند!
سعی کردم منطقی با حامد حرف بزنم تا شاید درک کند!
– اون شب خیلی وقته تموم شده!
حامد نفسش را آه مانند بیرون فرستاد.
– آره! چه حیف!
چندشم شد. سعی کردم حالت چهره ام را حفظ کنم و خم به ابرو نیاورم.
– گذشته ها برنمیگردن… من و تو هم هیچ آینده ای با هم نداریم، پس گروگان گرفتن امید کاملا بی معنی ایه!
حامد کمی نگاهم کرد و در آخر قهقهه اش به هوا رفت.
– با خودت چه فکری کردی که داری این حرف ها رو می زنی؟! مثلا الان داری با خودت میگی که حامد با این حرف ها خر میشه و امید جونت رو آزاد می کنه؟! تو من رو نمی شناسی یا یادت رفته که…
به تندی گفتم: نه! اصلا یادم نرفته که چه حیوونی هستی!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 59

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان پشتم باش

  خلاصه: داستان دختری بنام نهال که خانواده اش به طرز مشکوکی به قتل میرسند. تنها فردی که میتواند به این دختر کمک کند،…
رمان کامل

دانلود رمان عروس خان

  خلاصه:   رمان در مورد دختری که شوهرش میمیره و پدر شوهرش اونو به پسر دیگش فرهاد میده دختره باکره بوده…شب اول.. سختی…
رمان کامل

دانلود رمان دژخیم

  خلاصه رمان: عشقی از جنس خون! روایت پسری به نام سیاوش، که با امضای یه قرارداد، ناخواسته وارد یه فرقه‌ی دارک و ممنوعه…
رمان کامل

دانلود رمان وان یکاد

خلاصه: الهه سادات دختری مذهبی از خانواده‌ای سختگیر که چهل روز بعد از مرگ نامزد صیغه‌ایش متوجه بارداری اش میشه… کسی باور نمیکنه که…
رمان کامل

دانلود رمان گلارین

    🤍خلاصه : حامله بودم ! اونم درست زمانی که شوهر_صیغه ایم با زن دیگه ازدواج کرد کسی که عاشقش بودم و عاشقم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x