رمان آهو و نیما پارت 178

4.3
(45)

 

پس بدون آنکه بترسم، گفتم: می تونم همین الان برم ازت شکایت کنم!

حامد حق به جانب نگاهم کرد.

– به چه جرمی؟!

– تهدید!

– تهدید؟!

خندید.

نه خنده ای معمولی!

خنده ای دیوانه وار!

 

اینکه در زندان بود و انقدر راحت می خندید، عجیب که هیچ

، ترسناک به نظر می رسید!

من در زندگی ام روزهای بد و سخت کم نداشتم…

 

در آن روزها حتی نمی توانستم یک لبخند ساده بزنم، اما حامد…

هیچ دلیلی نمی توانستم برایش پیدا کنم!

 

در نهایت زمانی که خنده های حامد قطع شد، گفت: اگه می تونی ثابت کن!

و حالا نوبت من بود که بخندم.

هرچند که خنده ام در یک لبخند مسخره خلاصه شد.

 

– کاملا ثابت شده ست! نکنه فکر کردی اینجا هتله و تو

شخصیت خیلی مهمی هستی که اجازه میدن هروقت دلت خواست بگی یکی بیاد و به مزخرفاتت گوش کنه؟!

 

 

حامد کم نیاورد.

– دقیقا همینطوره! مگه غیر از اینه که من خواستم تو بیای اینجا و اون ها بهت گفتن و تو اومدی؟!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 45

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان عروس خان

  خلاصه:   رمان در مورد دختری که شوهرش میمیره و پدر شوهرش اونو به پسر دیگش فرهاد میده دختره باکره بوده…شب اول.. سختی…
رمان کامل

دانلود رمان وان یکاد

خلاصه: الهه سادات دختری مذهبی از خانواده‌ای سختگیر که چهل روز بعد از مرگ نامزد صیغه‌ایش متوجه بارداری اش میشه… کسی باور نمیکنه که…
رمان کامل

دانلود رمان قلب دیوار

    خلاصه: پری که در آستانه ۳۲سالگی در یک رابطه‌ی بی‌ سروته و عشقی ده ساله گرفتار شده، تصمیم می‌گیرد تغییری در زندگیش…
رمان کامل

دانلود رمان طومار

خلاصه رمان :     سپیدار کرمانی دختر ته تغاری حاج نعمت الله کرمانی ، بسی بسیار شیرین و جذاب و پر هیجان هست…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x