رمان آهو نیما پارت 158

4.2
(99)

 

مرده شور اینجور دوست داشتن هایی را باید می برد… دوست داشتن هایی که وقتی کنارش بودی، باورش نداشتی و تا همه چیز تمام

میشد، یادش می افتادی… یادش می افتادی که چنین شخصی هم در زندگی ات بوده!

– اولش قرار نبود پای شیوا به این نقشه کشیده بشه، اما خب… فضولی بی حد و اندازه ی خودش باعث شد این اتفاق بیفته! نیما

عروسیشون رو به هم زد و شیوا همچنان دست بردار نبود…

 

حامد یکی دیگر از آن خنده های چندش آورش را تکرار کرد.

– وقتی برای اولین بار شیوا رو دیدم جوری نگاهش کردم که جیغ زد! نیما هم که دل پری ازش داشت، گفت هر کاری دلم می خواد

باهاش بکنم! من هم…
دستی میان موهایش کشید.
– دزدیدمش و هر کاری دلم می خواست باهاش کردم! نیما باورش نمیشد، اما خب چندان هم براش اهمیتی نداشت! فقط برای اینکه

پلیس بهش مشکوک نشه، یه سری کارها انجام می داد که خودت بهتر در جریانی!
نفس عمیقی کشید.

– با این حال شیوا هم نتونست لذتی رو که در کنار تو داشتم برام تکرار کنه!
چشمانم را بستم.
چرا این کابوس لعنتی تمام نمیشد؟!

– با کمک نیما و چند نفر دیگه دوربین های شرکت رو از کار انداختیم و من آقا امیدت رو دزدیدم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 99

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان آدمکش

    ♥️خلاصه‌: ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون…
رمان کامل

دانلود رمان زیتون

خلاصه : داستان باده من از شروع در نقطه پایانی آغاز میشه از همون جایی که باده برای زن بودن ، نفس کشیدن ،…
رمان کامل

دانلود رمان دژخیم

  خلاصه رمان: عشقی از جنس خون! روایت پسری به نام سیاوش، که با امضای یه قرارداد، ناخواسته وارد یه فرقه‌ی دارک و ممنوعه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x