رمان آهو و نیما پارت 221

 

 

امید زبانش را روی لبش کشید.

این سکوتش مرا آزار می داد!

حتی گاهی از دست این همه آرامشش می خواستم سر به بیابان بگذارم!

– یعنی چی که برام چندان جالب نیست؟! من خودم تو اون شرکت کار کردم! الان هم دارم کار می کنم! تنها زمانی می تونه برام جالب نباشه که کارهای شرکت مربوط به معماری و طراحی نباشه!

امید این بار گوشه ی لبش را جوید.

– منظورم این نبود… اما الان خب… زمان مناسبی برای اومدنت به تهران نیست!

امید این را گفت و به دنبال حرفش خودش را مشغول جمع کردن لباس هایش در چمدان نشان داد.

– خب چرا؟!

امید خودش را به نشنیدن زد و من این را خیلی خوب از مکثی که کرد فهمیدم!

جلوتر رفتم و در مقابل دیدش ایستادم.

– پرسیدم چرا؟!

امید دست از کارش برداشت و چمدان را رها کرد. از مکثش می توانستم بفهمم که دارد دنبال دلیل که نه… دنبال بهانه می گردد!

اگر او دلیلی داشت، همان بار اول بدون زدن خودش به کوچه ی علی چپ به زبان می آورد!

– خب… من هتل… یعنی اتاق یه نفره تو هتل رزرو کردم آهو!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 104

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل

  خلاصه: سبا تک دختر خانواده ،بخاطر پاره ای از مشکلات برادرش مجبور به روبرو شدن با خانواده ی اشراق می شود.در این میان درگیری

    خلاصه: باران بخاطر باج‌گیری و تصرف کلکسیون سکه پسرخاله‌اش از شهاب‌الدین کارآفرین برتر سال مصاحبه می‌کند و این آغاز آشنایی و بعد ازدواجشان

  خلاصه : آمال ، دختر رقصنده ی پرورشگاهیه که شیطنت های غیرمجاز زیادی داره ، ازدواج سنتیش با آقای روان شناس مذهبی و جنتلمن

خلاصه : کوچه ی تنگ و باریک و پیچ در پیچ محله ی پدری ام پر است از مردهای کفترباز، چاقوساز، رعیت، بزاز، خراط و

  خلاصه : امیرارسلان به خاطر کینه از خانواده ای، دختر خانواده رو اسیر خودش میکنه تا انتقام بگیره ولی متوجه میشه بهار دختر اون

  خلاصه: در مورد دختری به اسم تارا که تو گذشته خانواده اش رو از دست داده وارد دانشگاه میشه و با استاد جدیدش به

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جدیدترین پست های سایت
دسته‌ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x