رمان از کفر من تا دین تو پارت 344

4
(33)

 

از وقتی به خاتون گفته بودم وسایل منو سامانتا رو برای یه مسافرت چند روزه جمع کنه سروش داره مغزم و میخوره..
تا بخوام با زبون آدمیزاد بهش بفهمونم به هیچ عنوان بهش ربط نداره کجا و جرا میریم دو ساعتی از وقتم و گرفت و متاسفانه بازم عین نفهمای حق به جانب بهم زل زد و تازه دوزاریم افتاده وقتمو بیهوده تلف کردم و بعدش نوبت به خان آخر و گفتن قضیه به اصل کاری که سامانتا باشه، رسید.

انتظار داشتم همونطور که یک ساعت پیش توی کتابخونه ترکش کردم مات و صامت زل زده باشه یه گوشه اما..
_ بهم اعتماد کن.. بزار همه چی به روال خودش برگرده، همونطور که قبل این بود.

حرف دیگه ای از دهنش خارج نمیشه و چیزی از مکالمه گُنگش متوجه نمیشم.
تقه ای به در نیمه باز میزنم و داخل میشم.
کنار پنجره ایستاده و نگاهش به گوشی دستش و تو فکره.
_با کی حرف میزدی..!
_دوستم.
_مریم؟

اینبار چشم هاش میچرخه طرفم و میگه فضولی بسه.. انگار باید یه شنود بزارم تو گوشیش تا دنبال جواب زور نزنم..
_دلت میخواد جایی بریم؟
قبل اینکه لب از لب باز کنه سریع میگم..
_البته غیر از قبرستون..
گوشی رو توی دستش میچرخونه و نفس گرفته، نگاهش و میده به پنجره..
_به نظر سلیقه هامون یکی نیست.

داخل میشم و کتابی که به نظر قسمت نشده خونده بشه رو از روی میز برداشته نگاهش میکنم.
” در باب اعتماد به نفس”
نوشته آلن دوباتن!..
عجب چیزی!.. فکر نمیکردم همچین کتابی توی کتابخونه اینجا پیدا بشه.
این خانواده خودش منبع اعتماد به نفس بود.
پشت و روش میکنم و صفحاتش و روی دور تندی ورق میزنم، به زبون اصلیم بود.

روبه روش به سمت دیگه پنجره تکیه میدم و با اشاره‌ای به دستم میگم..
_واقعا همچین چیزی به کارت میاد؟!
نگاه نامفهومی به منو دستم میندازه..
_صدتای آلن باید بیان جلوت لنگ بندازن.

زیر لب چیزی میگه که احتمال میدم فحش باشه.. اما همینم خوبه یکم از این پیله ای که دورش کشیده بیرون بیاد.
آهی میکشم که نگاهش میچرخه روم.. لبین به چه روزی افتادم راضی ام فحش بخورم تا حال یکی که از قضا نصف منم نیست بهتر بشه.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 33

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان سالاد سزار

خلاصه: عسل دختر پرشروشوری و جسوری که با دوستش طرح دوستی با پسرهای پولدار میریزه و خرجشو در میاره….   عسل دوست بچه مثبتی…
رمان کامل

دانلود رمان عسل تلخ

خلاصه: شرح حال زنی است که پس از ازدواجی ناموفق براثر سهلانگاری به زندان میافتد و از تنها فرزند خود دور میماند. او وقتی…
رمان کامل

دانلود رمان آن شب

          خلاصه: ماهین در شبی که برادرش قراره از سفرِ کاری برگرده به خونه‌اش میره تا قبل از اومدنش خونه‌شو…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x