خلاصه :
ساقی همسر دوم خان دهکدهای دور افتاده به سنگسار محکوم میشود؛
محکوم به خیانتی که یادش نمیآید. سردار مردی که خواهان انتقام از این خیانت است و تا مرگ ساقی پیش میرود. از طرفی برادر هووی ساقی، او را دوست دارد. مابین این دردسرهای ریز و درشت، ساقی عاشق میشود.