۱ دیدگاه

رمان آهو و نیما پارت 182

4.3
(49)

 

از شنیدن صدای حامد سرم در حال انفجار بود.

 

نمی دانستم چطور یک زمانی دوستش داشتم و از هر زمانی برای حرف زدن با او استفاده می کردم!

 

– دیگه فکر نمی کنم حرفی مونده باشه!

حامد خیره نگاهم کرد.

– حرف که… من می تونم تا صد سال بشینم اینجا و باهات حرف بزنم!

ناخودآگاه پوزخند گوشه ی لبم نشست.

 

او در مدت دوستیمان حرف خاصی نداشت که بزند و حالا می خواست تا صد سال حرف بزند؟!

– اما یه قضیه مونده هنوز… به نظرم خوبه تو هم بدونی!

با بیحوصلگی سر تکان دادم.

– نظر تو حتی یک ذره هم برام اهمیت نداره!

– اما چیزی که هست حتما تو زندگی تو هم تاثیر داره! یعنی…

با لبخند مرموزی ادامه داد: حتما تاثیر خودش رو تا الان گذاشته!

مردد نگاهش کردم.

– این آخرین چیزیه که گوش می کنم!

 

– من… خب می دونی که با چند تا دختر رابطه داشتم؟!

با تمسخر گفتم: شمارشون رو خودت می دونی که من هم

بدونم؟!

– چیزی که مهمه، اینه که… من از یکیشون مریضی گرفتم!

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 49

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان فودوشین

  خلاصه: آرامش بدلیل اینکه در کودکی مورد آزار و تعرض برادرش قرار گرفته در خانه‌ای مستقل، دور از خانواده با خواهرش زندگی می‌کند.…
رمان کامل

دانلود رمان شب نشینی پنجره های عاشق

خلاصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌: شب نشینی حکایت دختری به نام سایه ست که از دانشگاه اخراج شده و از اون جایی که سابقه بدش فرصت انجام خیلی…
رمان کامل

دانلود رمان اسطوره

خلاصه رمان: شاداب ترم سه مهندسی عمران دانشگاه تهران درس می خونه ..با وضعیت مالی خانوادگی بسیار ضعیف…که برای کمک به مادرش در مخارج…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یاس ابی
3 ساعت قبل

چند وقته اینا تو زندان موندم چقدر کشش میده

دسته‌ها

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x