رمان از کفر من تا دین تو پارت 305

4.4
(77)

چپ چپی بهش میرم.. عجب رویی داشت!

_آره توکه راست میگی.. اون ست ساعت مارک و که گرفتی کم مونده بود از شدت خوشحالی خودت و براش جرو واجر کنی و قربون صدقه اش بری.. بعد حالا جیز شد!؟ اخ شد!؟ رفیقش جیگر شد!

 

با ذوق دستم و گرفته نیشش باز میشه..

_وای دیدی سمی؟.. چقدر جنتلمنه!.. مسعود میگفت کلی پولشه!

 

مریم بود دیگه ثانیه ای کانالش و عوض می‌کرد.

_حالا خودش و به جیگری قبول داری..! هدیه منم باشه طلبت انقدر مشغولیت ذهنی و سوپرایز داشتم این چند روزه که یادم رفت براتون کادو بگیرم.

 

دستی به شونم میکوبه..

_خفه شو بابا… تو بگو خودت تونستی بیای کادو مادو پیشکش..

چشمکی تحویلم میده..

_بعدم هدیه دوزاری تورو میخوام چیکار.. دیدی که هامرز جون گفتن هدیه از طرف جفتتونه..

 

لب و لوچم آویزون میشه..

_اینکه همش تعارف بود میدونی که کارهای این مرد هیچ ربطی به من نداره..

آهی کشیده و کمی سر جام جابه جا میشم..کفش پاشنه بلندم هرچه زیبا اما دردسرای خودشو داشت..

_اصلا از سیاست هاش سر در نمیارم.. نه به اینکه چند روز بود حتی مشخص نبود تشریفشو میاره، نه به اینکه حتی تا فکر کادو روهم کرده بود.

 

دست هاش، دست هام و در برمی‌گیره و باعث میشه نگاهم و از هامرزی که با دو تن از مردایی که نمیشناسم و گپ و گفت میکنه گرفته توی چشم هاش خیره بشم.

_دنبال حواشی نباش سامانتا.. چشمات و برای چیز های پوچ و بی ارزشی که توی لایه های تردید و شک پیچیده شده خسته نکن تا نتونی واقعیت ملموس و لختی که جلوی چشم هاته رو نبینی.

انقدر بایدها و نبایدها رو تو ذهنت بالا پایین میکنی که در آخر خسته از درگیری های روحی و جسمی زمان و از دست میدی.

حواست و پرت اطرافت نکن.. امثال شایسته و معینی و امثالهم مال دوره ای از گذشته ان حال و بچسب، همه چی و همه کس گذرا و رفتنی ان اونی که بخواد بمونه میمونه پس نباید فرصت هاتو از دست بدی..

 

چه جمله آشنایی..! چند ساعت پیش هم مردی بهم گفت لحظه رو بچسب.

کو اون مریم سرخوش و به نظر بیخیال که با همه چی حتی بدبختی هایی که سرش میومد جُک می‌ساخت!

بغض کرده با درد خنده ای از مفهوم حرف هاش که به خوبی درکشون کردم میکنم.

_فکر کنم عروس شدن بهت ساخته.. با اینکه زیاد نفهمیدم چی گفتی اما به نظر عاقلتر از قبل شدی.

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 77

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دسته‌ها

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x