ساواش غرش کرد
_ زنِ خائن نه!
اینبار دست لادن بالا رفت و محکم روی گونهی ساواش فرود آمد
سوگول هیع کشید
اخترخاتون روی پایش کوبید و بقیه بهت زده خیرهشان شدند
لادن هق هق کنان فریاد زد
_ من خائن نیستم!
خائن توی عوضی هستی که جلو هرکی دست رو زنت بلند میکنی
خائن اون دخترعمه خرابته که به مرد شوهردار نخ میده
خائن مادرته که به من میگه حروم زاده
نفهمید چه شد
ساواش سمتش حمله کرد اما قبل ازینکه به او برسد پدرش شانه هایش را گرفت و عقب کشیدش
لادن هق هق کنان جیغ زد
_ اگر خدایی اون بالا هست جواب همتونو میده
من دیگه تو این جهنم نمیمونم
خواست سمت اتاق قدم بردارد که چشمش به میز افتاد
غمگین پوزخند زد
با چه شوقی تک تکشان را چیده بود
گوشه ی رومیزی را گرفت و با تمام توان کشید
صدای جیغ سوگول و مادرش بالا رفت و ساواش عربده کشید
_ لادن
ساواش آشغال://
دلم خنک شددددد
من اگه بمیرم دو دیقه پیش این ساواش احمق نمیمونم لادن تو کوچه ها هم بخوابه براش بهتر تحمل این مغز پوسیدس
دقیقااا من نمیدونم چرا پیش این موندههه
من جاش بودم ساواشو با تموم اموالش آتیش میزدم لازمش یه کبریته🫤
منم همین نظرو دارم 👍🏻
مرد شوهر دار؟:))))))))))
😂😂😂
😂 😂 😂 👍🏻
چه آدم عوضیه این ساواش
چقد زیاددددد کمتر میدادی نویسنده جوننننن 🤬 🤬
کی پااارت میده این نویسنده دیگه؟🥺
بابا بده پارت لامصبو اه
والا “
فکر کنم نویسنده رفته خواب زمستونی ! آخه بدبختی اینه زمستونم نیست
د اخه نویسنده تو که عرضه نداری عین آدم پارت بدی، … میکنی که رمان مینویسی!!
عه پارت ۱۶۸ نیس؟