رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

جدیدترین رمان های کامل pdf
رمان های آنلاین
رمان آناشید

رمان آناشید پارت ۵۴

      آناشید لب گزید و امیرحافظ نگاه جا خورده‌اش را تا صورت او بالا کشید و فوراً چشم گرفت. با ابروهایی درهم خطاب به حانیه گفت:   – بعداً حرف می‌زنیم درموردش. شب‌خوش.   آناشید هم ترسید با

ادامه مطلب »
رمان شوکا

رمان شوکا پارت ۱۳۳

    آرام نزدیکش شدم و کنارش نشستم. انگار که آدم نبودم، حتی در مقابلم پلک هم نزد.   نفس عمیقی کشیدم تا محکم باشم. نشکنم و زیر گریه نزنم از این همه بی‌توجهی. درکش می‌کردم، حرف‌های قشنگی نشنیده بود،

ادامه مطلب »
رمان گل گازانیا

رمان گل گازانیا پارت ۱۱۸

    فرناز چشم‌هایش را باریک کرده و با لبخند به فرید اشاره کرد. – شب با کی قرار داری؟   فرید قهقهه زده و شانه بالا انداخت. – انتظار داری با کی قرار داشته باشم؟   چشمهای مشکی رنگش

ادامه مطلب »
رمان آواز قو

رمان آواز قو پارت ۶۰

    _محمد چرا باید…. _نشنیدی چی گفتم؟ _بابت چی آخه؟ سکوت میکند و من متعجب نگاهش میکنم شاید میدانم چرا باید معذرت خواهی کنم اما خودم را به نفهمی میزنم به ناچار بعد از مکثی طولانی با لحن نه

ادامه مطلب »
رمان خیالت
رمان خیالت

رمان خیالت پارت 30

  انگشتش محکم کوبیده شد وسط سینه‌ و انگشتان لرزان مادر پرفشار کنار تن جمع شدند. – دردِ من!؟ بغض گلویش را به زحمت فرو داد و نگاه پر حرفش میان تیله‌های منتظر پسر چرخ خورد، – دردِ… مَن… پسریه…

ادامه مطلب »
رمانهای کامل رایگان

دانلود رمان قمار- باز از فاطمه_ایزدی

  خلاصه : امیربهادر پسری خشن و مغروره که همه ی دخترا تو کفشن! یه قمارباز هفت خط که هیچ کس حریفش نیست! آیلی یه دختر شر و شیطونه که روز عقدش توسط آدمای امیربهادر دزدیده میشه اون باید قراره

ادامه مطلب »
رمان خیالت
رمان خیالت

رمان خیالت پارت 29

  رسیده بود زیر پای دختر، خودش را بالا کشید و بی‌هوا دست انداخت دو طرف کمر ساچلی. رسیده بود زیر پای دختر، خودش را بالا کشید و بی‌هوا دست انداخت دو طرف کمر ساچلی. #پارت_124 – میفتی زبونم لال

ادامه مطلب »
رمان شالوده عشق

رمان شالوده عشق پارت 351

      از جمله‌ی منظور دارش سر پایین انداختم و امیرخان با عصبانیت لب هایش را به هم فشرد.     سکوتش باعث شد سوما خانوم جسارت بیشتری پیدا کند و با لحن نامطمئنی رو به رادان زمزمه کرد:

ادامه مطلب »
رمان پینار

رمان پینار پارت ۵۲

    چه می‌دانستند که تمام قصد و نیت حاج سعید از نگه داشتن به اصطلاح آتش و پنبه کنار هم، همین ایجاد کشش بود…   بعد آمده بودند از شرعیات برای کسی حرف می‌زدند که بین رفقای بازاری و

ادامه مطلب »
رمان آواز قو

رمان آواز قو پارت ۵۹

      سه روز از آن اتفاق کذایی میگذرد من در طول این سه روز حتی یک بار هم از اتاقم خارج نشده ام! شاید دلیل آن ترس از رویارویی با مونس ست! کسی که به هیچ عنوان چشم

ادامه مطلب »
رمان طالع ترنج
رمان طالع ترنج

رمان طالع ترنج پارت 130

          فراز هم بلند شد و دستی به گردن دردناکش کشید و غر زد:   – آخ گردنم! اینجام جای خوابه مگه؟ اگه می‌دونستم انقدر زود خوابت می‌بره جای مبل مستقیم می‌برمت تو تختمون!   چشم‌هایش

ادامه مطلب »
رمان عروس نحس

رمان خاتون عروس نحس پارت ۱۰۳

          صدام میلرزید و بغضم بالاخره ترکید و همون طورکه هق میزدم نالیدم: -بسه…چرا نمیفهمی چی میگم؟ بابام و ول کن…تو رو خدا   مرد عصبی و وحشی من دستش توی هوا خشک شد و به

ادامه مطلب »
رمان های کامل
رمان کامل
دانلود رمان فصل_های_نخوانده_عشق بصورت فایل کامل ازسنا_قیصری_پاک

خلاصه راه های نرفته بسیارند رازهای نادانسته نیز و زندگی کتابی ست که فصل های ناخوانده بسیار دارد. مگو: تا کی تا چند ؟ کتاب را ورق بزن گام بردار زندگی بر چکاد عشق روزی گل خواهد داد .  

ادامه مطلب »
رمان کامل
دانلود رمان شایع_شده_عاشق_شده_ام بصورت فایل کامل ازاعظم_فهیمی

  خلاصه: ترانه با یک عشق یک طرفه سعی بر این دارد نوید را به هر طریقی که هست سهم خودش کند، پس به دروغ به همه میگوید صیغه او شده، نوید بخاطر ارثی که به ترانه میرسد قبول میکند اما دلباخته شخص دیگری است و با ترانه یک رابطه هم خونه ای فقط دارد، حالا ۸ سال گذشته و نوید دنبال ترانه ای می گرددکه بخاطر خیانت نوید او

ادامه مطلب »
رمان کامل
دانلود رمان پیچ_شمرون بصورت فایل کامل از نازنین_محمد_حسینی

  خلاصه: آرش تک پسر حاج فتوره چی بزرگ بازار! کسی که به دختر بازی توی جمع هامون معروف بود. کسی که هیچ دختری از زیر دستش سالم درنمیومد. یه پسر عیاش به تمام معنا ولی انقدر جذاب که عاشقش شدم. عاشقش شدم، جونمم براش می دادم. همه ی زندگیم بود… ولی اون! ازدواج با من براش یه معامله ی بزرگ بود معامله ای که وقتی بچه اش تو شکمم

ادامه مطلب »
رمان کامل
دانلود رمان کلاغ_سفید_در_مرداب بصورت فایل کامل ازبهار_سلطانی

    خلاصه: دلانا طی یک سفر، وارد بازی جدیدی از زندگیش میشه و برای فرار از خانواده متعصبش، به اون سفر ادامه میده و قصد میکنه در شهر جدید بمونه. اما هیچوقت فکرشو نمی‌کنه که سرنوشت قراره بازیهای زیادی رو سرش بباره‌.      

ادامه مطلب »
رمان کامل
دانلود رمان کوچه_های_شب_زده بصورت فایل کامل ازمریم_سلطانی

🌼خلاصه: داستان از یک شب و مهمونی هالوین شروع میشود که با لو رفتن مهمانی (ملودی) مجبور میشود به خاطر شغل پدرش مهمانی را ترک کند؛ طی این فرار سر از یک چایخانه در میاورد و با مردی به نام امیرحافظ آشنا میشود! بعد ها آشنایی دوباره این دو به واسطه پرونده بهارپناهی، (که وکالتش به عهده ی مولودی است) از سرگرفته میشود تا جایی که به خاطر خواهر امیرحافظ

ادامه مطلب »
رمان کامل
دانلود رمان عشق_‌کیلویی‌_چند بصورت فایل کامل

🍁 رمان 🍁 خلاصه : 5 دختر مدلینگ 5 پسر در نقش خریدار دخترایی که نقش مدلینگو دارن ماموریتی که سرنوشته هر 10 نفرو تغییر میده چه ماموریتی ؟ چه سرنوشتی در انتطارشونه ؟ نقش این 10 نفر تو ماموریت چیه؟    

ادامه مطلب »
دسته‌ها