رمان پسرخاله پارت 176

4
(27)

 

 

عجیب و غریب شده بود بابا.

آخه مگه میشد کوتاه بیاد و موافقت بکنه اون هم وقتی سرسختاته معتقد بود نن باید با مائده اردواج کنم و اون زن مناسب منه نه سوفیا!

من و یاسر ناباورانه همدیگرو نگاه کردیم.

شدت تعجب هردومون به یه اندازه بود و این نشون میداد اون هم چیزی نمیدونه پس صدرصد جوابی برای سوالهایی که تو اون لحظه داشتن تو سرم رژه میرفتن نداشت اما زمزمه کنان پرسیدم:

 

 

-سرش خورده به جایی !؟

 

 

به نشانه ی ندونستن سرش رو بالا انداخت و جواب داد:

 

 

-نمیدونم! شاید!

 

 

دوباره سرمو به سمت بابا برگردوندم.

مامان سوالی که تو ذهن همه ی ما در گردش بود رو به زبون آوردپرسید:

 

 

-موافقت میکنی !؟

 

 

سرش رو جنبوند و گفت:

 

 

-آره موافقت میکنم.البته من هنوز هم از ته دل نمیخوام که دختر محمدرضا که یه کافه چی و مزقونچیه بشه همسر یاسین…

ولی… این چیزی بود که مائده خواست.

دیگه علاقه ای به یاسین نداره و تصمیمش رو گرفته که قید این ازدواج رو بزنه!

 

 

نفس عمیقی کشید.

اینکه مائده سر عقل اومده و فهمیده با من نمیتونه آینده ای داشته باشه واسه من ارزشمندتر از موافقت بابا برای ازدواج من و سوفیا بود.

حسی که به مائده داشتم همون چیزی بود که بارها به همشون گفتم و با سطحی نگری نادیده اش گرفتن!

باید می پذیرفت ما برای هم ساخته و آفریده نشدیم!

 

مامان اینبار نه با دلخوری بلکه با لبخند و آرامش گفت:

 

 

-مائده تصمیم درست رو گرفته.

اون دختر خوشگلیه…لایق این هست که با مردی ازدواج بکنه که دوستش داشته باشه نه کسی که خودش شخص دیگه ای رو دوست داره !

 

 

میدونستم که هموز هم راضی نیست.

هنوز هم ته دلش میخواد بقول خودش مائده عروسش بشه اما درنهایت گفت:

 

 

-برگردین خونه…یاسین هم بره شیراز و مقدمات مارو برای خواستگاری آماده کنه!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 27

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mahhboob
2 سال قبل

دوستان کمر بنداتونو ببندین..دارم میرسیم تهش
ادمین محترم رمان هتل شیراز رو میذاری بعد این؟؟

نیوشا
پاسخ به  Mahhboob
2 سال قبل

ببخشید دختره گل‌ مطمئنی این رمان آخراش🤔 نویسنده خودش
جایی اعلام کرده رمانش داره تمام میشه 🤔

Mahhboob
2 سال قبل

ها؟؟؟؟

3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x