رمان هیلیر پارت 149

4.2
(72)

 

◄●● HΣΔLΣƦ ●●►:

🎆HEALER

🖤#PART_751

 

 

 

همون جا از خوندن بقیه ایمیل دست برداشتم و زل زدم به رویین.

خوابِ خواب بود.

من قرار بودم برای دوری ازش برنامه ریی کنم و اون خوابیده بود. حس بدی داشتم اما با این حال بازم نمیخواستم بیدارش کنم.

 

نه خودش میخواست بدونه من کی قراره برم. نه من طاقتشو داشتم اینو بازگوش کنم چون غم دنیا می ریخت توی دلم.

قطعا این به این معنی نبود که دارم ترکش می کنم. ولی بازم غمگین می شدم. بازم دلم میخواست بغضی که یهو میشینه توی گلوم رو بشکونم.

 

زل زدم به موهای ریخته توی پیشونی رویین.

من حاضر بودم بپرم جلوی گلوله ای که به سمتش شلیک می شد!

 

آهی کشیدم و سرمو وباره انداختم پایین و ادامه ایمیلو خوندم.

 

– دلیار تو تا کم تر از سه هفته دیگه باید بیای این جا برای صداپیشگی نینو. ما فردا کارو شروع می کنیم و واقعا به حضورت نیازه تا اون موقع! باید حتما خودتو برسونی.

 

نینو… دختر بچه پنج اله ای که من باید صداگذاریش می کردم… اگه این کار نبود میتونستم نرم آمریکا اصلا! من براشون آهنگو تموم کرده بودم و فرستاده بودم. همین براشون میتوسنت کافی باشه. دیگه نیازی به حضور من نبود!

 

ولی میدونستم نمیشه! بهم زدن برنامه بچه های تیم اصلا کار حرفه ای ای نبود من وقتی قول داده بودم باید هر جوری هم که می شد می رفتم. هیچ بهانه ای هم قبول نبود.

 

🎆HEALER

🖤#PART_752

 

 

 

زیرش برام تاریخ دقیق برگشتم رو نوشته بود….

 

– دل آ…

 

سریع و با استرس لپ تاپو بستم و گفتم:

– جانم!

 

رویین خواب آلوده بود و متوجه حرکت احمقانه من نشد. پرسید:

 

– فرستادی براشون؟

 

سری تکون دادم و گفتم:

 

– آره همین چند دقیقه پیش! سریع هم ایمیل زد که تا نیم ساعت دیگه لایو میگیره و همه باهم گوشش میدیم.

 

دوباره چشماشو بست و گفت:

 

– گور باباشون. بیا بخواب بدون نمیتونم بخوابم.

 

تا بیام جوابشو بدم دوباره وارد دنیای خواب شده بود. با خنده گفتم:

 

– چقدرم که بدون من نتونستی!

 

به صدای نفسای منظمش که به خاطر خواب عمیق و کش دار شده بود با لبخند گوش دادم. نمیدونم چقدر طول کشید که صدای زنگ پیچید توی خونه.

 

 

بچه ها نویسنده ها تو این ایام کم کار میشن  بشون حق بدیم ☹️

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 72

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خواننده رمان
1 ماه قبل

از بس دیر پارت اومده پارت قبلو اصلا یادم نبود کجا تموم شده ممنون قاصدک جان

camellia
1 ماه قبل

به نظرم کم کار نشدن,اصلا “بی ” کار شدن😕😔

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x