رمان به تلخی حقیقت پارت 15

4.8
(4)

هندزفریمو گذاشتم تو گوشام و آهنگو پلی کردم…

هر وقت میزاری میری
به این چشما بی خوابی میدی
روم الکی بیست چهاری گیری
اصلا نمیفهمم چی داری میگی برگرد
میگیره تو اینجا که نیستی قلبم
یعنی بعد این همه سال
هنو تو نمی دونی هیچی از من

نمیخوام دروغ من بهت بگم
تو بمون همه برن
اگه زود قلبت شکست
این دیوونه بود بچه ببخش
از اون لحظه که رفتی من هنوز تنگه دلم

پس بمون با من
بزن حرف خوب بازم
در گوشا من
دارم من به بوت عادت
بیا پس بمون ، بیا پس بمون
بیا پس بمون ، با من
بیا پس بمون با من
بزن حرف خوب بازم
در گوشا من
دارم من به بوت عادت
بیا پس بمون با من

اگه زد به سرت یه دفعه غیب شی
بدون جای قد بغل من که سِیف نیست بیب
نمیره از سرم دفعه اول مزه لبِ سکسیت
گشتم من هر ور شهرو نه نه مثلت نیست
با یه نگاه میگیره منو چشات
ول نمیکنه نبینم گریه میکنه
نرو نه نرو بمون سر قرارمون
برا منی تو یه دونه توی هفت آسمون
هوا بد میگیره میگی که میری
تکسامو دیدی و چیزی نمیگی
همیشه برام سفیدی مثل برف
نگو بینمون بیبی چیزی نی
نمیخوای منو ببینی
توو بغلم دوباره آروم بگیری
مثل قبلا

پس بمون با من
بزن حرف خوب بازم
در گوشا من
دارم من به بوت عادت
بیا پس بمون با من
بیا پس بمون ، بیا پس بمون
بیا پس بمون با من
بزن حرف خوب بازم
در گوشا من
دارم من به بوت عادت
بیا پس بمون با من

تلفنو بردار دلم تنگه واسه ی توئو حرفات
تا سه صبح رو خط بات
بد اخلاق، گشتم همه ورو من ندیدم مثل تورو اما
نرو، اگه بری من میمیرمو
چرا نمی شنوی هر چی میگمو
بمون ، بمون
بمون ، با من
با من ، با من

بیا پس بمون با من
بزن حرف خوب بازم
در گوشا من
دارم من به بوت عادت
بیا پس بمون با من

چهار سالی میشد که ازش بی خبر بودم…
ینی الان کی ماهشه؟!

الان اون23 سالشه و من 22…
ساعت 3 نصف شب بود و من داشتم سیگارمو دود میکردم که تقه ای به در خورد

+بیا تو

اریک بود…

ــ حالت خوبه؟!

لبخند مصنوعی زدم و سرمو به نشونه آره تکون دادم

نفسشو بیرون فرستاد و گفت

ــ فردا باید بری آمریکا
منم با نیکلاس میرم ایران
اونی که باهاش ملاقات میکنی مثل خودمون هویت ناشناس داره ولی تو کارش خیلی حرفه ایه…
مواظب باش نارو نخوری

+باشه

اومد نزدیک تر و سیگارمو از دستم گرفت
هندزفریمو از گوشام در آورد و محکم بقلم کرد …

ــ دلم واسه اون اریکای قبلی تنگ شده ها..!
نمیخوای باهاش کنار بیای؟!

جوابش فقد محکم تر بغل کردنش بود…

🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃🤍🍃

منتظر بودم اون یارویی که باهاش قرار داشتم بیاد ولی خیلی دیر کرده بود …

عمارتش …
خیلی قشنگ بود!
عکس یه تاج رو در حک شده بود…
محافظاش اون همه جا پخش بودن …
از منتظر بودن متنفرم..!
عصبی از رو صندلبم بلند شدم و رفتم سمت یکی از محافظا

+برو به رئیس نادونت بگو زود بیاد پایین من وختمو از سر راه نیاوردم

اخم غلیظی کرد و گفت

ــ مواظب حرف زدنت باش !

پوزخندی زدم و رفتم نزدیک تر

+نباشم چه گوهی میخورین؟!

خواست دستمو بگیره و بپیچونه که من زود تر این کارو کردم و انداختمش رو زمین
پامو گذاشتم رو سینش و هدف گرفتم سمت شقیقش که صدای آشنایی به گوشم خورد …

ــ چه خبره اینجا؟!

بیخیالش شدم و برگشتم سمت صدا
نزدیک تر که شد هر دوتامون مات همدیگه بودیم …

+م..مارسل!

هیچی نمیگفت …
ساکت بود!
بغضم شکست و مشتام رو سینش فرود اومد

+میدونی .. میدونی به خاطر تو چقد بدبختی کشیدم؟!
میدونی مامانت تا مرز سکته رفت؟
نه .. تو هیچ کدوم از اینا رو نمیدونی ابله..!

یقه پیراهنشو گرفتم تو دستام و با صدای لرزونم گفتم:

+د بنال!
یه چیزی بگو مارسل!..

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.8 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان خط خورده

  خلاصه: کمند همراه مادر میان سالش زندگی میکنه و از یه نشکل ظاهری رنج میبره که گاهی اوقات باعث گوشه گیریش میشه. با…
رمان کامل

دانلود رمان گناه

  خلاصه رمان : داستان درمورد سرگذشت یه دختر مثبت و آرومی به اسم پرواست که یه نامزد مذهبی به اسم سعید داره پروا…
رمان کامل

دانلود رمان آچمز

خلاصه : داستان خواستن ها و پس گرفتن هاست. داستان زندگی پسری که برای احقاق حقش پا به ایران می گذارد. دل بستن به…
رمان کامل

دانلود رمان غمزه

  خلاصه: امیرکاوه کاویان ۳۳ساله. مدیرعامل یه کارخونه ی قطعات ماشین فوق العاده بی اعصاب و کله خر! پدرش یکی از بزرگ ترین کارخانه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
19 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Yeganeh
2 سال قبل

۱۵ _ ۱۴ به نفع فلو

پاسخ به  Yeganeh
2 سال قبل

دیوونه 😂

Yeganeh
2 سال قبل

عالی شده فلو خیلی قشنگه
چاپلوسی نمی کنما

پاسخ به  Yeganeh
2 سال قبل

ولی خدایی خیلی باحال میگه 😑😪😂

پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂😂😂خو به منم میگه ساری …
اما من دیگه عادت کردم ، نقطه ضعف نشون نده خوب میشه 😂

پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂😂😂دهنت

2 سال قبل

واوووو😐🤯

Sni
2 سال قبل

ودف 😐😐😐😐😐😐😐😐جالب بید

Darya
2 سال قبل

عالی👌

2 سال قبل

اره درک میکنم خیلی سخته 😖

پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

هیچی … مثه بقیه اینم پاس میکنم هرجور شده دیگه 😂🔪

پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂😂😂😂

sannaaa
2 سال قبل

رمانت خیلی خوبه فلور جون
من خودم به شخصه رو مارسل کراشم هر کی میگ مارسل قیافش خوب نیس…
…..
استغفرالله
فحش بی تربیتی 😂😂👍🏽

پاسخ به  sannaaa
2 سال قبل

نه خدایی مارسل خیلی خوبه که 😑

sannaaa
پاسخ به  sannaaa
2 سال قبل

اره افرینننن
همون گزینه سومت 😂😂
بابا مارسل به این جیگری والاااا
حالا برا مارسل چص میکنن بخدا اگه پسر بقال سر کوچه گیرشون اومدددد والا 😂😂

sannaaa
2 سال قبل

عامم…
ببخشید شاید فوضولی بید..
کلاس هشتمین؟ 😂💛

پاسخ به  sannaaa
2 سال قبل

هر دومون 😎💪

sannaaa
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

به سلامتی 😂😂
بخونین خیلی مهمه جررر
*وی قیافه یک سال بالایی گرفته است 😀
ن شوخی میکنم
خودمم بعد یه سال هنوز بلد نیستم 😂😂
ولی قیثاغورس اوکیه
نهم بیاید پوستتون کندس😀🔪

پاسخ به  sannaaa
2 سال قبل

😂😂😂مرسی از توصیه ت

دسته‌ها

19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x