رمان به تلخی حقیقت پارت 26

3.7
(133)

صدایی نیومد…

اریکا🚶‍♀️🤍

رفتم تو اتاقش ولی اونجا ام نبود
نگرانش شدم ، نکنه اتفاقی افتاده باشه!؟…

رفتم تو اتاق مشترکمون و بعله..!

دیدم آقا بالشتو بغل کرده و خوابیده
دهنشم که …
پشه نره توش صلوات!

لباسامو عوض کردم و یه لباس خواب پوشیدم

منم خیلی خسته بودم دلم میخواست چن روزی تو بغل مارسل لش باشم ، تو خواب..!

آهی کشیدم و رفتم کنارش رو تخت از پشت بغلش کردم و دستمو گذاشتم رو سینه لخت و دلرباش …

چشمام داشت گرم میشد که مارسل برگشت طرفم

+عه، بیدار شدی…

چشماشو مالوند و دستشو گذاشت زیر سرم … . موهامو فرستاد پشت گوشم و آروم گفت

ــ شیطونی میکنی آدم بیدار میشه

لبخند پلیدی زد و اومد نزدیک تر … .

ــ هم خودش هم سالارش!

هینی کشیدم و خواستم چیزی بگم که لبامو اسیر کرد … .

همراهیش کردم و لباشو حسابی مکیدم … .

نفس که کم آوردیم از همدیگه جدا شدیم … .

لباسامونو در آورد و خیمه زد روم … .

دوباره لباشو گذاشت رو لبای داغم و محکم گاز گرفت

+آخ…

ازم جدا شد و رفت پایین تر

سینمو تو دستش گرفت و ریز بوسیدش …

با هر حرکت کوچیکش تحریک میشدم و حالم عوض میشد … نه خوب ، نه بد

+اوممممم مارسل …

ــ جوونم

لبمو به دندون گرفتم و چشمامو بستم …
کل تنمو بوسید و کبود کرد

رفت سمت رونم و بوسه خیسی روش کاشت … .

بوسه هاش ادامه داشت تا به بهشتم رسید … .

به محض برخورد لبای داغش به بهشتم سرمو عقب بردم و نفسای پی در پی عمیقی کشیدم … .

با این کارم انگار که بیشتر تحریک شده باشه محکمتر بهشتمو بوسید ، دیگه تحمل نیاوردم ، موهاشو بین انگشتام گرفتم و با حال خرابی که داشتم ، با صدای لرزونم گفتم:

+آااااااه …
مارسل…
اممممممم تمومش کن

آروم بالا اومد و بوسه خیسی رو لبام نشوند … .

ــ آماده ای عشقم؟!

+آره …آره …
زود باش… .

لب کوتاهی ازم گرفت و سالارشو با بهشتم تنظیم کرد و یه ضرب فرستاد داختم … .
ملافه تختو تو دستام گرفتم … .
یکم صبر کرد و بعد آروم شروع کرد به عقب و جلو کردن خودش … .
گاهی ملافه رو چنگ میگرفتم و گاهی کمر مارسل بیچاه رو … .
زخمش کرده بودم مطمئنن … .

ــ امان از این بدن ظریفت!

با تموم شدن جملش لبامو دوباره اسیر لبای داغ کرد … .

بعد چنتا ضربه دیگه خواستم خودمو رها کنم ، مارسل که اینو فهمید با نفس نفس گفت

ــ نه صب کن!

لبمو زیر دندون گرفتم و محکم فشارش دادم
خیلی داشتم خودمو کنترل میکردم …
بعد چن لحظه مارسلم باهام اومد …

ــ ولکن خودتو …!

بی جون افتادیم کنار همدیگه و لب کوتاهی گرفتیم … .

دستمو رسوندم به سالارش و بریده بریده گفتم

+میخوام .. بچشمش!

حولش دادم و رو تنش نشستم … .
اول از مکیدن گردن و لباش شروع کردم تا سر فرصت کامی از مردونگیش بگیرم … .
چشاشُ بسته بود و با برخورد زبونم به بدنش لذت میبرد … .
پایین رفتم تا بهش رسیدم … .
مالش ملایمی بهش دادم که نفسش حبس شد …
زبونی به کلاهکش کشیدم و دورانی زبونمو چرخوندم روش که دیگه تاب نیاورد و انداختم کنار خودش … .

ــ اگه میخوای یه دور دیگه نریم بسه …

تو گلو خندیدم و دستمو انداختم دور گردنش ، خسته از این رابطه خوابمون برد … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 133

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
57 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sni
2 سال قبل

کصششششششررررررررررر اه بابا چقد لب. سکس. لب. سکس😐🥲😂 چیز جالب تر پیدا کنید و بنویسید و متفاوت باشید عزیزان😂♥️

پاسخ به  Sni
2 سال قبل

😂کلا جالب همین چیزاس

Helya
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

خبجووووو
من خوشم اومد😂

پاسخ به  Sni
2 سال قبل

ولش بابا … مهم اینه من دوس داشتم 😍💜

Sni
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

ایش باشه بابا 😂💔نمیدونم اصن یهویی از این سبک رمان خوشم نیومد 😭😂من گاتمشام

Helya
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

گاتمشا چیه؟

Sni
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

جررررررم
گاتمشام=قاطی کردم😂💔🥲

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

عاو
به ترکیه؟

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

پ ن پ ایتالیاییه😐

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

گفتم شاید آذری ای پنجشیری ای چیزی باشه خووو

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😒ای خدا … منو از دست این نجات بدههه

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

اع؟دوسم نداری؟
باشه اصن من دیگه پیام نمیدم🥲✌

Sni
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

این شد ی چیزی

Helya
2 سال قبل

😂الان ی پسر رمانتو میخونه شق میکنه
حیا کن دخترم
وای سارا نمیری😂این چ جمله ای بود انداختین تو دهن من
من الان شب خوابم اینو نگم توی خواب صلوات😂😂

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😂😂😂عرررر
وای
عالی بود خدایی
پاره شدم😂😂😂

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

ننن
من اون حرف اون برادر اسلامی رو میگم
وگرنه پارت صحنه دارت عالی بود
واقعا نوشتنش سخته
✌💖

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😂دهنت سرویس هلی

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

من چیکار کردم 😑

Sni
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

بی دی اس ام ملایم بزاری قبوله😂💔😭

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😂من جای تو بودم گزارشش میزدم حالشو بگیرن
دیگه بلاک جواب نمیده 😂😂😂😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

عالی بود❤😘
منم یک دوسه پارت دیگه اندکی بیانم بازمی شه😅

پاسخ به  Varesh .
2 سال قبل

ایوللل😍😈

Yeganeh
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

واااااا
فلوییی چرا با من قهر عجقم ؟؟؟
من که اصن نبودم اینا ور ور و زر زر کردن
الان اومدم خواستم بگم گور باباشون خیلی عالی بود برا اینا صحنه های به این جذابی حیفه عسیسم
با من قهر نکن گلی 🌸

Yeganeh
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

من نیستم ؟؟؟
من ۲۴ ساعته اینجا لش می کنم چرت و پرتای شما رو میخونم
بعد من نیستم ؟؟

Sni
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

جرررررررررم

پاسخ به  Sni
2 سال قبل

واییی فلورچراقهر؟من بیچاره تا۲کلاس بودم هانی🥲

پاسخ به  Varesh .
2 سال قبل

ما کلا دو تاییمون فعلا رو مود قهر کردنیم 😌😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

هق💔🤦‍♀️😂

پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

واه چرا؟😅

پاسخ به  Varesh .
2 سال قبل

مرض داریم 🖕😍😈😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

هلیااااااااااا😑😑😑🖕

Helya
2 سال قبل

بوزینه با من چرا قهر کردی😐
بابا میگم صحنه ی رمانتو دوس داشتم دیگه
جدید بود

Sni
2 سال قبل

فلور خداییش اونجایی ک میخای صحنه داشته باشه بده من بنویسم رمان حتی ترجمه میشه میره امریکا😔😏😂

پاسخ به  Sni
2 سال قبل

😂ببند دیگه ناراحتش کردی بچمووو

Sni
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

بزا یکم دیگه بگم برم😂

پاسخ به  Sni
2 سال قبل

یه کلمه ی دیگه بحرفی من میدونم و تووو😑🔪

Helya
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

😂سنی
رمان در بند نام کورا ریلی رو خوندی؟
حس شیشمم میگه خوندی😂

Sni
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

ریدم تو حس شیشمت ولی خو باشه میرم بخونم😂😏

Helya
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

ببین همچی کف گرگی میزنم پس کلت پرت شی اونور کوچه عاااا😂
دخترمو اذیت نکن

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

تو خودتم که مرضتو ریختی 😑

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂من فقط درباره ی شق کردن گفتم وا

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😒🖕

Helya
2 سال قبل

😂بچه ها رفت آزمون ماهانه تیزهوشانی رو دادم ریاضی شدم منفی ۲😂عربی ۳ درصد گرفتم
خیلی خوب ریدم😂😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

خاااک😑👀

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂دارم از ذوق میمیرم لعنتی
اولین بار بود منفی ۲ گرفتم😂😂😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

خااااااااک😑

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

در عوضش علوم ۸۹ درصد زدم🤟😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

ایششش علووم😑🖕

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

علوم عشقه 😂

پاسخ به  Helya
2 سال قبل

توف 😑💥

Yeganeh
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

علوم 💩😵😰😖

Yeganeh
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

یعنی خاااااااااککککککک تو سرتتتتت کنممم هلیییییی

Yeganeh
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

بسم الله
این منفی ۲ رو خوب اومدی هلی

افشین
2 سال قبل

جووون ، بخدا زد بالا🖕
یکم مراعات حال ما بدبختا رو هم کنیدا …🤦‍♂️🚶‍♂️ ‌… .

پاسخ به  افشین
2 سال قبل

فلووور … خیلی بازیگر قهاری هستیاااا …
اینم خودتی ، شک ندارم 😑🖤

Yeganeh
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

دقیقا
از این لحن جووون گفتن شک نکن فلو خودشه

پاسخ به  Yeganeh
2 سال قبل

مطمعنم😑🖤

دسته‌ها

57
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x