رمان نیمه گمشده پارت 15

4.4
(8)

همینطور داشتیم با هم کلکل میکردیم که با صدای خاله ، به خودمون اومدیم :

_ سارا و فلور …
یه دیقه به من گوش میدین؟! …

هر دو ساکت به خاله سحر زل زدیم که خاله سرفه ای واسه صاف کردن گلوش کرد ، با کمی مکث لب زد :

_ امروز …
شماها هیجده سالگیتون کامل شد و رفتین تو نوزده …
درست؟! … .

هنگیده سری به نشونه ی اره تکون دادیم که خاله با اکراه ادامه داد :

_ دلم نمیخواد بگم ولی …
ولی …
هوفف ، شماها باید برین …
برین و زندگیتونو خودتون بسازین ! …
برید دنبال زندگیتون ، دنبال راه درست … .

به خودم اومدم ، بغض گلومو گرفته بود …
با چشمایی اشکی نالیدم :

+ یعنی دارین ما رو بیرون میندازین؟! … .

خاله سریع لب زد :

_ معلومه نه ، این چه حرفیه سارا …
ببینید ، شماها هم مثل بقیه ی بچه ها وقت خداحافظیتون رسیده …
مثل اتنا که رفت ، الان نوبت شماس ! … .

فلور به سختی و با بغضی که سعی در پنهون کردنش داشت ، گفت :

_ ولی …
ولی خاله ما نمیخوایم بریم … .

سری به نشونه ی تاییدِ حرف فلور تکون دادم که خاله نفسشو محکم بیرون فرستاد :

_ ولی مجبورید …

یه قطره اشک بی اراده افتاد رو گونم …
خاله کلافه بهمون خیره شد و ادامه داد :

_ ببینید بچه ها ، خوب میدونید من چقدر دوستتون دارم …
این جدایی برای منم سخته ، فرض کنید اجازه دادم بمونید … .
اگه از اداره یه بازرس بفرستن واسه بررسی پرورشگاه ، اگه متوجه شن شماها با وجود کامل شدن هیجده سالتون بازم تو پرورشگاه هستید …
منو تیکه تیکه میکنن ، بیکارم میکنن … .

سرمو به سختی انداختم پایین …
فضای ایجاد شده رو نمیتونستم تحمل کنم ، باید زودتر میرفتم یه جای خلوتو پیپ میکشیدم …
دست فلورو گرفتم و از رو مبل پا شدم ، اونم پا شد …
به طرف در پرورشگاه پا تند کردم ، فلورم پشت سرم ساکت حرکت کرد … .
بی توجه به صدا زدنای خاله از پرورشگاه زدیم بیرون …
حیاطو طی کردیم و از در خروجی بیرون زدیم …
توی پیاده رو ایستادم و به دیوار تکیه دادم ، پیپمو در آوردم و بعد از اوکی شدن واسه کشیدن ، به لبام نزدیکش کردم …
کام عمیقی گرفتم ، فلور رو به روم دست به سینه ایستاده بود …
دودشو فوت کردم تو صورتش …
چند پوک که کشیدم ، فلور از دستم کشیدش و به لباش نزدیک کرد …
عصبی وار شروع به پوک کشیدن کرد …
دست به سینه شدم و غمگین لب زدم :

+ من اصلا دوست ندارم از اینجا بریم ، کجا رو داریم بریم آخه؟! …
کجا؟! … .

فلور پیپ رو به طرفم گرفت که ازش گرفتم ، محزون گفت :

_ دیدی که ، خاله گفت مجبوریم بریم …
خدا بزرگه ، حواسش به ما یتیمام هست … ‌.

آهی کشیدم و سکوت رو ترجیح دادم … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 8

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
57 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
n.b 1401
2 سال قبل

عالی بید 🖤🖤🖤

سارا حداقل تو کمک کن 😒😒

افسانه
افسانه
2 سال قبل

عالی بود عزیزان

Zahra
Zahra
2 سال قبل

خیلی خوب بود سارا جون❤❤
چرا نیستی؟
نگرانتم تو شادم پیام دادم جواب ندادی…
حالت خوبه؟؟؟

n.b 1401
2 سال قبل

😂😂😂

آرام
آرام
2 سال قبل

اسلام علیک و برکاته فلوررررر پ پارت بعدی کی میزارید ؟ من تو خماری موندم و الان به پارت جذاب بعدیتون نیازمندم تعریفم نمیکنم چون همون‌طور که خودتون میدونید رمانتو همچین تمومه و عالی ♥️😍 والا منکه خوشم میاد پارت بعدی کی میزارید سارا و فلور ؟

n.b 1401
2 سال قبل

من نبودم که دختر خالم بود 😑

n.b 1401
2 سال قبل

از شانس گندمم هم اسم اون پانیزه هم من در واقعیت

n.b 1401
پاسخ به 
2 سال قبل

ای خدا کیبورد آبروی آدمو از بین میبره 🤦🤦

Helya
Helya
پاسخ به 
2 سال قبل

😂فک کنم پسره اصن

n.b 1401
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

اون موقع کس اون دختره که فرستاده بودم تو شاد پسر بود دیگه مثلا 😑😑

Helya
Helya
2 سال قبل

😐پشماممم
پانیذ از کجا در اومد
پارمیس کیه
الان مگه اسم تو نسترن نیس

n.b 1401
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

نه اسم مجازیم نسترن هست

Helya
Helya
پاسخ به 
2 سال قبل

تو سر اسم مجازیت داشتی مارو پاره میکردی که نگین و اینا؟😑
دهنت سرویس یعنی😂

افسانه
افسانه
2 سال قبل

من ک نفهمیدم این رز سیاه کیه !باور کنین این رز سیاه جادوگره…..

Helya
Helya
پاسخ به  افسانه
2 سال قبل

😂جادوگر ک نیست حالا

n.b 1401
2 سال قبل

با منی ؟؟؟

Helya
Helya
2 سال قبل

اها حله
اوکی

Helya
Helya
2 سال قبل

الان ی لحظه تو کی هستی؟😂
پارمیسی یا نسی؟
نسی بگیر آیدیتو تغیر بده

n.b 1401
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

😐😐 حرف تو کلت نمیره انگار فاطی

Helya
Helya
پاسخ به 
2 سال قبل

🥲خب با اسم من شوخی نکنین
من تو شناسنامه فاطمه م تو حالت عادی هلیا
حداقل وقتی میخواین بگین فاطمه کامل بگین مخفف نکنید
به خدا خیلی ناراحت میشم🥲💔

n.b 1401
پاسخ به 
2 سال قبل

شوخی کردم بابا به دل نگیر تو هم

افسانه
افسانه
2 سال قبل

چرا کامنت های همه ارسال میشه ب جز من این رمان وان با من خیلی مشکل داره کامنت هام رو ارسال کنید وگرنه میزنم این رمان وان رو جر وا جررر میکنم ها گفته باشم

Zahra
Zahra
2 سال قبل

سارا امروز از ازمایشگاه زنگ زدن
گفتن سه شنبه بیاین واسه گرفتن نتیجه ازمایش
نمیدونم از پشت تلفن چی به بابام گفتن
از همون موقعس تو خودشه هیچی هم نمیگه
فک کنم اتفاقای خوبی تو راه نیست😅💔
شاید دیگه نیام تو سایت(معلوم نی شایدم بیام ولی تا پنجشنبه نمیام کلا)
اومدم خداحافظی کنم با تو،فلور،آتنا،سنا،دریا،رز سیاه،آرمیتا،النا،الیزابت کلا همه
واسم دعا کنین بچه ها خداحافظ همتون❤

Varesh .
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

زهراجون سلام…انشاالله چیزی نشده…به دلت بدراه نده منتظرت هستیم….♥️🙂

Zahra
Zahra
پاسخ به  Varesh .
2 سال قبل

❤️❤️🙃

Helya
Helya
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

امیدوارم ازت خبرای خوب بشنویم تا پنجشنبه😄💖

sannaaa
sannaaa
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

الهی فدات شم
نگران نباش
ببین اصلاااااااااااااااا نباید روحیتو از دست بدی خب؟
من خودم دخترعمم مث تو بود
ازین بچه ها خیلی شاد و خوشحال بود
الان یه ساله تموم شده همه چی خیلیم حالش خوبه
توکلت به خدا باشه همه چی اوک میشه زهرا

اتنا واحدی
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

بمیرم برات زهرایی…
منتظر خبرای خوشیم…
امیدتو از دس نده اون بالایی حواسش به همه چیز هس…
دوستت دارم یا علی….

Shyli
Shyli
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

هعععی خدا ینی کلا هر کی هر جا اسم گف ما توش نبودیم…
امیدوارم هر چ زودتر خوب بشی عزیزم و همیشه سلام و تندرست بمونی امیدوارم ب هرجایی ک میخوای برسی

*ترشی سیر *
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

درکت میکنم هیچ اسری از اسم رها نبود 🙄😐😶

*ترشی سیر *
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

زهرا ایشالا زود تر خوب شی امیدت به اون بالایی باشه خدارو چه دیدی شد 🙂

n.b 1401
پاسخ به  Zahra
2 سال قبل

سلام زهرا جون انشاالله که تومر هم نباشه از صمیم قلب دلم میخواد حالت خوب باشه منتظرتیم 🖤🖤🖤🖤🖤

Zahra
Zahra
2 سال قبل

بیتا کیه امید کیه محمد کیه😐زهرا
۱۴ متولد ۱۳۸۷ آبانی هستم خراسان شمالی، اسفراین
بابام شغلش ازاده مامانم خونه داره خدم سرم شکسته دوبار تو سه سالگی، غضروف پام نابود شده،فعلا هم طبق ‌شواهد مبتلا به توده سرطانی هستم از نوع وخیم یه خواهر دارم یه برادر خودم ته تغاریم قرص اعصاب مصرف میکنم بخاطر سردردام دیگه همینا نشونی دیگه میخوای بگو بدم.

اتنا واحدی
2 سال قبل

بابا نسی هارا اخه بیدع سن هامینی مغزینی گاتدین جت اوستو اوخی هردن بیشی یازیبسان:/

n.b 1401
پاسخ به 
2 سال قبل

برو بغلا رو بخون اون دوتا جغله این کارارو میکردن

اتنا واحدی
پاسخ به 
2 سال قبل

خوندم:/

اتنا واحدی
2 سال قبل

ساراییم عالی بود دلبر…

اتنا واحدی
پاسخ به 
2 سال قبل

سارااااا باز چیشده؟
نگرانتمااااااا…

*ترشی سیر *
2 سال قبل

سلام رها حاضر🙋🏻‍♀️ ببخشید دیر شد 😁

اتنا واحدی
2 سال قبل

هرجا هستی شاداب و خندان باشی…
ارزوی موفقیت…
تو هم خاهری مهربونی بودی برام…
دوستت دارم مواظب خودت باش عشق جان…

اتنا واحدی
2 سال قبل

حاجی شوهرمو به کسی نمیدیاااااااا….
با دلم بازی نکن لعنتییییییی من عاشق داداشتت شدم😅

اتنا واحدی
پاسخ به 
2 سال قبل

فلور من عروس شما نشم اسمم اتنا نیس یرو دیدی داداشت اومد گف بریم خاستگاری و دختره کسی نیس جز من😅😅
اونموقع زنداداشی میشم براااااااات😅

n.b 1401
2 سال قبل

شایلی از منبر بیا پایین بابا تو کجا داری میری ؟؟؟

*ترشی سیر *
پاسخ به 
2 سال قبل

آره گازشو گرفته داره خرکی میره

Shyli ♡
2 سال قبل

هه بمیرم واسه داداشت😐
جدی گفتم ولی حالا چون شما میگی چشم

Helya
Helya
2 سال قبل

شایلی مادر🥲
🥲از شاد ک نمیری….میری؟
گلبم گرفت
هارتم شیکسته شد

Shyli ♡
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

ن مح ایدیشو داشتم بش پی ام دادم
ایدی میخوایم اینه
Sh_sh_1185

Shyli ♡
2 سال قبل

هلی جونم عخشم ن هارتت بشکنه ن گلبت بگیره احتمالا تو شادم نیسم دیع…
مح دارم میرم ی جا خوب رز سیاه
میسی اتنا جونم ت هم همینطور

Helya
Helya
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

🥲داداش اینایی ک خودکشی میکنن به اندازه روزای باقی مونده عمرشون درد میکشن
خدا اینو بهشون وعده داده
اذیت نکن دیگه
اسکل داری میکنی؟🥲
به خدا به پلیس فتا پیام میدمااا
فقط بگو کدوم استانی ک زود تر پیدات کنن🥲💔

n.b 1401
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

هعیی باشه فقط خودکشی کنی تو اون دنیا هم عذاب میکشی

اتنا واحدی
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

کجاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟

Shyli ♡
2 سال قبل

عشقای با معرفتم من اشتباه کردم گفتم اضلن شماها فکر کنید من قهر کردم دیگه کام نمیدارم اوکی؟
ت رو خدا فضای این کاما رو دوباره غم نکنین

n.b 1401
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

شایلی جان تو بری جوری اینجا حرف میزنم که کلا همه رو غم برداره خود دانی عزیزم 😁

Helya
Helya
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

پلیس فتاااا
حضرت آقا
مثبت ۱۸
این سه تا رو یادت نره هروقت خواستی خودکشی کنی😂😂
خود به خود پشیمون میشی😂

Shyli ♡
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

رز سیاه جان با همه ی احترامی ک برات غائلم غلط میکنی
هلی دهنتتتتت

n.b 1401
پاسخ به  Shyli
2 سال قبل

😑😑 تو فقط برو اون موقع میفهمه همه

Shyli ♡
2 سال قبل

ببشید ت لو یادم لف معژلت

57
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x