رمان پسرخاله پارت 185

4.3
(45)

 

 

خندیدم.راستش بد فکری هم نبود چون من هم در مورد اون تاحدودی کنجکاو بودم واسه همین به قول خودش واسه این در به اون در بشه پرسیدم:

 

 

-باشه! خب…دوست دختر داری!؟

 

 

دستهاش رو تو جیبهای شلوار جین آبی رنگ فرو برد و جواب داد:

 

 

-حدودا دو ماهی میشه کات کردیم! میشه دقیقاااا اون روزی که اومدم کافه و تورو دیدم!

 

 

ابروهام رو دادم بالا و گفتم:

 

 

-آهاااا ! پس مربوط به اون روزه…

 

 

به ظاهرش نمیخورد از این جدایی ناراحت باشه چون وقتی درموردش حرف میزد اصلا قیافه اش شبیه به کسی که ناراحت شده نیمخورد:

 

 

-آره…همون روز…بعداز دو سال! دیگه به درد هم نمیخورم.

نه البته حرفمو پس میگیرم.

به درد هم نمیخوردیم جمله ی مناسبی نیست

ما فهمیدیم که دیگه مناسب هم نیستیم!

 

 

بند دوربین رو روی دوشم انداختم و پرسیدم:

 

 

-چرا آدم با دل خوش و حال خوب با یه نفر وارد رابطه میشه و بعد از دوسال به این نتیجه میرسه دیگه اون شخص مناسبش نیست!؟

 

 

چون این رو پرسیدم ساکت شد.

لبهاش رو که رنگ روشنی داشتن روی هم مالید و بعد از یکی دو دقیقه گفت:

 

 

-خب…داستان داشت و داستان این بود که پسرعموی آیلین یهو اومد خواستگاریش…

اومدن خواستگاری کردن پیشنهاد زندگی تو لندن بهش دادن و خب…

آیلین هم انتخاب کرد.

زندگس با پسرعمو تو لندن!

تو بودی انتخاب نمیکردی اونو !؟

 

 

گرچه به شوخی اینو پرسید اما من خیلی جدی جواب دادم:

 

 

-نه! من تورو انتخاب میکردم!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 45

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان آن شب

          خلاصه: ماهین در شبی که برادرش قراره از سفرِ کاری برگرده به خونه‌اش میره تا قبل از اومدنش خونه‌شو…
رمان کامل

دانلود رمان ماهی

خلاصه: یک شرط‌بندی ساده، باعث دوستی ماهی دانشجوی شیطون و پرانرژی با اتابک دانشجوی زرنگ و پولدار دانشگاه شیراز می‌شود. بعد از فارغ التحصیلی…
رمان کامل

دانلود رمان سراب را گفت

خلاصه : حاج محمدهمایون امیران، مردی بسیار معتقد و با ایمان، تاجر معروف و سرشناس تهران، مسبب تصادف دختری جوان به نام یاس ایزدپناه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
20 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Tina
2 سال قبل

وای سوفی باز از دست رفت😡😡

sevda
2 سال قبل

اینطور که معلومه سوفیا و امیرحسین بهم میرسن و یاسین بدبخت اونا رو باهم میبینه و شکست عشقی میخوره

M.r
2 سال قبل

چیش من که گفتم اقا یاسین میاد اینا رو می بینه بر می گرده توی راه تصادف می کنه حافظه از دست میده و کلی جریان که با سوگند روی هم میریزه و از این حرفا

Mika
پاسخ به  M.r
2 سال قبل

دیگه حالم داره بهم میخوره
خودم پایان رمان رو اونجوری ک دوس دارم تصور میکنم و دیگه نمیخونمش😑😑😑😑🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

F
پاسخ به  M.r
2 سال قبل

وااییی خدا تا کجاا رفتی تو😂😂🤭

پاسخ به  M.r
2 سال قبل

اگر اینطوری بشه که یه ذره هم بدرد نمیخوره:/ خیلی آبکی میشه رمانه پس الکی اینا رو تصور نکن…

ایلا
2 سال قبل

جون مامانت خوب بنویس اههههههه عن شو در اوردییی

Dorsa
2 سال قبل

خدایاااا
این رمان نویس ها چرا انقدر بی رحم هستن ؟
یکم مراعات قلب و دل خواننده رو بکنید . خب آدم وقتی این ها رو می خوانه قلبش سنگی میشه …😢😢😢😢😢😢
اونوقت میگن چرا دپرسی !
اگر پایان این داستان رو درست نکنید و سوفیا و یاسین با هم س.ک.س نداشته باشن ، من دق می کنم و به این رمان به جای نمره ۵ ، نمره منفی ۵ میدم .
چون تا اینجا هم خیلی فشار روحی روم بوده .
عاجزانه تقاضا دارم که پایانش رو درست کنیم و اون طور که عرض کردم بزارید .
از ته دل خواهش می کنم …🙏🏻😔😔😔

Dorsa
2 سال قبل

من یک خواننده هستم و مطمئن هستم قطعااااا نظر کاربران دیگر هم همینه …. لطفا درستش کنید .🙏🏻🙏🏻🙏🏻😔😔💕💕💕 و آن وقت ببینید که این رمان چطور می ترکونه

ستی
2 سال قبل

اه اه اه مسخره ها کاشکی خاله زنگ میزد میگف یاسسن داره میاد اه اه به درد نخور شده دیگه😖

من
2 سال قبل

جون مادرت خرابش نکن

Mobin
2 سال قبل

تروخدااااااااااااااا به هم برسن 🥲
از سوفی بدم میاد حیفففففف یاسین ولی بایدبه یاسین برسه
نمیخوامممممممممممممم🥲🔪🚶🏼‍♀️ من همه این رمان و تو سه روز خوندم هر روز چک میکنم جدید بیاد 😢

Darya
پاسخ به  Mobin
2 سال قبل

یه چیزی …
اگر از سوفیا بدت میاد لطفا برو پارت های اول رو بخوان تا ببینی یاسین قبلا خیلی عوضی بوده … حالا الانش رو که آدم شده کاری ندارم .🤔
ولی تا حدودی راست میگی ، چون سوفیا نباید توی بهترین موقعیت اون پیشنهاد فوق مسخره رو میداد.
هر دو تا شون گذشته نه چندان درخشانی داشتند ، اما همونطور که گفتم مثل اینکه آدم شدن …
اما در آخر باید ببینی آخرش چه چیز بد تر از الانی در انتظارشونه🤦🏼‍♀️

Mobin
پاسخ به  Darya
2 سال قبل

نه خوندم همشو خب یاسین گفته عاشقش بوده که این کارو کرده من از همون اول خوشم میومد از رفتار های یاسین 🙁👌🏻
ولی واقعا سوفیا چرا اینجوریه سریع دل می‌بنده
بی صبرانه منتظرم سریع تمام بشه

Darya
پاسخ به  Mobin
2 سال قبل

نمیدونم ، ولی من کلا از کسایی که سر به سر دخترا میذارن خوشم نمیاد .😄
البته اون اولای رمان بود .
الان ماجرا فرق می کنه .

Tina
2 سال قبل

من دیگه نمی خونم واقعا چرت شده

Darya
2 سال قبل

سلام و خسته نباشید
لطفا سریعا قبل از اینکه رمان زیباتون از دست بره طبق نظرات کاربران ادامه اش رو به بهترین شکل ادامه اش بدید . 😊
البته که شما تا اینجا بی نظیر بودن این رمان رو ثابت کردید . به جز جاهایی که
یاسین یا سوفیا با کس دیگه ای بودن که من شخصا از این قسمت ها اصلا خوشم نیومد و به نظرم با حذف این قسمت ها ، یا حداقل سطحی تموم کردنشون میتونیم حس و حال و تاثیر گذاری بیشتری روی خواننده داشته باشیم .
ممنون از رمان زیباتون 💝

Amir
2 سال قبل

لطفا سریعتر پارت بعدی رو بگذارید .
اگر همینطوری پیش بره خب رمان طرفدار هاش رو از دست میده …..

Shila
2 سال قبل

درسته ، لطفا سریع تر پارت ها رو بذاااار
ما گناه داریم .🙁

2 سال قبل

چند روز طول میکشه که پارت جدید بزارید؟؟؟؟
ادمین لطفا جواب بده🤦🏻‍♀️

دسته‌ها

20
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x