رمان بوی عشق

4.1
(46)

 

رمان بوی عشق

 

رمان بوی عشق 
نویسنده : سارا کزازی
ژانر : عاشقانه هیجانی 
همراه با صدای خود نویسنده 
 
 
#پارت اول
 
-مشترک مورد نظر خاموش میباشد؛لطفا…
اه؛یعنی کجا میتونه رفته باشه؟!:
+رزا بیا ناهار.
-مامان میل ندارم.
+یعنی چی میل نداری؟دیروز نه ناهار خوردی نه شام . امروزم صبحانه نخوردی.معدتم خراب بود هرچی نخورده بودی رو پس زد.یه ماه دیگه مثلا کنکور داری.
-بخوام میخورم.
+صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
زدم زیر گریه.دو روز بود کارم این شده بود:
دلشوره،دعوا با مامان برای صبحونه،دلشوره،گریه،دعوا با مامان برای ناهار،دلشوره،گریه،دعوا با مامان برای شام،دلشوره،گریه،خواب با چشمای اشکی.
راد دو روز بود گوشیشو جواب نمیدادو وقتی دید من هی بعد از اون ماجرا زنگ میزنم،خاموشش کرد.گوشیمو برداشتم رفتم توی صفحه اش.عکسامونو که باهم دیدم گریم شدتش بیشتر شد.گوشیو خاموش کردم گذاشتم روی میز کامپیوترم.
سه سالی میشه منو راد باهمیم.من دیوونه ی رادم.خانواده ی خوبی داره و پسر درجه یکی هم هست.
یکشنبه یعنی سه روز پیش باهم دعوامون شد؛وقتی از کنارم برای اولین بار بلند شد رفت فهمیدم خیلی ناراحته.
شب قبل از اینکه بخوابم؛زنگ زدم و برداشت؛از مکالمه،من توی شوک بودم:
+بله(بی حوصله)
-هنوز از دستم ناراحتی؟
+رزا تو از من چی انتظار داری که اون حرفو بهم میزنی؟!تو سه ساله با منی؛یعنی اونقدری به من اعتماد نداری که میگی من با چند نفر غیر توام؟
-خوب ببخش دیگه؛من اشتباه کردم.
+اشتباه و من کردم که وقتی تورو با اون پسره دیدم باهات تموم نکردم.
-راد!اون پسر خالم بود.
+هر خری هست.ولی هنوزم دیر نشده؛دیگه دنبالم نیا توهم یکی هستی مثله دخترای دیگه.
-راد…
بوق ممتدی بود که بعد از قطع کردن راد به گوشم میرسید.بعد از اون تلفن بارها وبارها بهش پیام دادم،زنگ زدم ولی نه جواب پیامم و میداد نه تلفن،دیروز هم گوشی رو برداشتم و زنگ زدم ولی خاموش بود.
تو فکر مکالمه ی خودمو راد بودم که خوابم برد.شب نا امیدتر از همیشه بلند شدم و رفتم پایین که دیدم دوست پدرم با همسرش و پسرش اومدن.سلامی کردم و رفتم اشپز خونه تا یه لیوان آب بخورم.
وقتی برگشتم که برم سمته اتاق با پسر دوست بابام چشم تو چشم شدم.یه چشمک زد که با چشم غره ی وحشتناک من رو به رو شد.
رفتم بالا.گوشیمو برداشتم وروشن کردم؛از چیزی که دیدم شاخ در اوردم.
 

برای خوندن این رمان زیبا به کانال تلگرامی ما بپیوندید 

 

کانال تلگرامی سایت رمان من ایجاد شد 
لینک و کپی کنید و در تلگرام پیست کنید

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 46

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان اقدس پلنگ

  خلاصه: اقدس مرغ پرور چورسی، دختری بی زبان و‌ساده اهل روستای چورس ارومیه وقتی پا به خوابگاه دانشجویی در تهران میزاره به خاطر…
رمان کامل

دانلود رمان قلب دیوار

    خلاصه: پری که در آستانه ۳۲سالگی در یک رابطه‌ی بی‌ سروته و عشقی ده ساله گرفتار شده، تصمیم می‌گیرد تغییری در زندگیش…
رمان کامل

دانلود رمان قفس

خلاصه رمان:     پرند زندگی خوبی داره ، کنار پدرش خیلی شاد زندگی میکنه ، تا اینکه پدر عزیزش فوت میکنه ، بعد…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
9 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
pariya
5 سال قبل

چرا بقیه رمانو اینجا نمیزارین

only
5 سال قبل

پارت جدیدشو کی میزارین؟

fatemehm
5 سال قبل

سلام ادمین جان میشه اینجا بزاری اخه بعضیا مث من تل ندارن که توکانال ادامه رمانو ببینن لطفا????

fati:)
5 سال قبل

toye kanal telegrametonam part 1-10 nist cheraaa? man avalasho peyda nakardam:( mage ba hamon #boye nmitonim pedash knim? pas chera nmisheeeeee:(

£♡♥
5 سال قبل

خواهشا ادامش رو اینجا بزارید ما که تلگرام نداریم چیکار کنیم

نیوشا ss
4 سال قبل

ف•ی•ل•ت•ر شکن من پاک شود الان هم دیگه فعلن دسترسی من به تلگرام قطع شده😕😯😳😵
کاش بی زحمت اینجا هم میزاشتین رومان رو••

نیوشا ss
4 سال قبل

ممنون بعد کلی بدبختی درست شود😕😯 اما کانال سایت هم یکم یجورایی شلوغ و متنوع هم بود به سختی پیداش کردم زمان زیادی برد اما یک سوال داشتم این رمان تا چند قسمتش اومده من تو تل تا پارت• قسمت ۳۱ خوندم•••

\-----BAHAR-----/
2 سال قبل

من بدبختی که تل ندارم چه باید کنم دقیقا؟لطفا تو سایت هم بزارین

دسته‌ها

9
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x