رمان پسر بد پارت 11

4.7
(25)

* * * *

روی مبل توی حال نشسته بودم و حرصی کارای ویلیام رو نامحسوسانه زیر نظر داشتم …
اوفففف ، یعنی فقط دلم میخواس پارَش کنم …
اون بی توجه به نگاه حرصی و ترسناک من ، کار خودشو انجام میداد … .
دستام مشت شده بودن و ناخونام روی کف دستم فشرده میشدن … .
همون موقع بود که صدای زنگ عمارت بلند شد …
متعجب سرمو بالا گرفتم و به آیفون خیره شدم …
یعنی کیه؟! … .
به ویلیام زل زدم که به طرف آیفون حرکت کرد ، با دیدن کسایی که توی تصویر آیفون بودن ؛ در رو باز کرد و بعد از برداشتن گوشی آیفون ، گفت :

_ بیاین داخل بچه ها … .

گگوشی رو گذاشت و به طرف در پا تند کرد …
از روی مبل پا شدم و گفتم :

+ اونا کی ان ویلیام؟! … .

وسط راه ایستاد …
دست به جیب برگشت سمتم و با بالا انداختن شونه هاش گفت :

_ دوستامن … .

دودل لب زدم :

+ من همینجا باشم مشکلی نداره؟! … .

چشماشو ریز کرد و روم زوم کرد …
با کمی مکث ، نفسشو محکم بیرون فرستاد و گفت :

_ نه ، میخوای بمون …
میخوای هم برو تو اتاقت … .

ساکت پلکی زدم که برگشت و چند قدم مونده به در رو طی کرد … .
یه دستشو گذاشت روی چارچوب در و به بیرون زل زد …
کم کم سر و صدا ها بیشتر و نزدیک تر شد …
بعد از چند لحظه ۵ ، ۶ تا پسر با یه دختر وارد خونه شدن …
با ویلیام سلام و احوال پرسی کردن و به این سمت اومدن … .
یکی از پسرا که خیلی خندون و شوخ طبع تر از بقیه بود ؛ با دیدنِ من رو به ویلیام کنجکاو پرسید :

_ خانومو معرفی نمیکنی؟! … .

ویلیام بیخیال نسبت به من به طرف مبلی پا تند کرد و گفت :

_ دوستمه …

پسره ابرویی بالا انداخت که ویلیام با اشاره به مبل ها ، گفت :

_ بیاین بشینین که زود باید بریم سر اصل مطلب …

همشون به سمت ویلیام پا تند کردن و روی مبل های رو به روی ویلیام نشستن … .

* * * *

کلافه بهشون زل زدم …
بی نهایت خسته شده بودم و حوصلم سر اومده بود ! …
اصلا متوجه یه کلمه از حرفاشون نمی شدم …
عصبی چنگی به موهام زدم که همون دختره که هنوز اسمشم نمیدونستم ، لب زد :

_ من برم یه چایی بیارم … .

ویلیام به تایید حرفش سری تکون داد و گفت :

_ از قبل دمه ، فقط بریز بیار … .

باشه ای گفت و خواست بلند شه که زودی بلند شدم و گفتم :

+ من میارم ، تو بشین … .

لبخندی زد و گفت :

_ باشه ، مرسی … .

نگاهم کشیده شد سمت ویلیام …
خیره به من ، ساکت ابرویی بالا انداخت و زودی نگاهشو ازم گرفت … .
سری تکون دادم و به طرف آشپزخونه قدم برداشتم …
از بیکاری که بهتر بود ! … .
لیوانا رو روی سینی چیده بودم و مشغول ریختن چایی توشون بودم که با صدای همون دختره به خودم اومدم :

_ مرسی واقعا … .

برگشتم سمتش ، خیلی دختر مهربونی بود و قشنگ مسخص بود از این دخترای لوند و لوس نیس … .
لبخند ریزی زدم و گفتم :

+ خواهش … .

لبخند دندون نمایی زد و همونطور که به اپن تکیه داده بود ، دست به سینه گفت :

_ تا حالا کسی بهت گفته خیلی خوشگلی؟! …

ابرویی بالا انداختم و با زدن یه لبخند ، گفتم :

+ نه ، واقعا؟! … .

چشماشو به نشونه ی آره ، آروم باز و بسته کرد و گفت :

_ اوهوم ، مخصوصا چشای عسلیت …
خیلی ملوست کرده ! … .

خنده ی ریزی کردم و گفتم :

+ مرسی از تعریفت …
نظر لطفته دلبر ! … .

دستشو گذاشت زیر چونش و با کنجکاوی گفت :

_ چیکاره ی ویلیامی؟! …

شونه ای بالا انداختم و گفتم :

+ خودش که گفت دیگه … .
دوستشم … .

چشماشو ریز کرد و آروم گفت :

_ دوست دختر دیگه ، نه؟! … .

لبمو گاز گرفتم و گفتم :

+ نه ، این چه حرفیه …
به عنوان یه همخونه باهاشم … .

آهانی گفت و سرشو آروم به نشونه ی فهمیدن چند بار تکون داد … .
نزدیکم شد ، دستشو به طرفم گرفت و با مهربونی گفت :

_اسم من شیلاس …
و تو؟! … .

دستشو گرفتم توی دستم و با فشردنش ، لب زدم :

+ من آوینم … .

لبخندی زد و با تکون دادن آروم دستش ، گفت :

_ خوشبختم گلم …

نفسمو با فشار بیرون فرستادم و گفتم :

+ همچنین … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 25

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان موج نهم

خلاصه: گیسو و دوستانش که دندونپزشک های تازه کاری هستن، توی کلینیک دانشگاه مشغول به کارند.. گیسو که به تازگی پدرش رو از دست…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
54 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sni
2 سال قبل

لنتی پدسگ چرا کوتاه میزاری با هزارتا شوق اومدم بخونم تموم شد😐💔😂

Queen 👑😇
2 سال قبل

چرو فقط بگو چرو ادامش ندادی حرصم گرفت گفتم الان چ اتفاق هایی ک نمیوفته😢😂😂😑

Sni
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

پارت کوتاه بزار پشت هم😍😂

Queen 👑😇
پاسخ به  Sni
2 سال قبل

تو دیگه کی هستی جرر🤣🤣🤣🤣

atena
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

به هلیای بدبخت چیکار داری بچمو تنها گیر اوردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

atena
پاسخ به  atena
2 سال قبل

چراااااااا؟؟
من اگ کسیو دوس داشته باشم جونمم براش میدم…هلیا هم جزو اونایی هس ک دوسش دارم.

Helya
پاسخ به  atena
2 سال قبل

اخخخخ اتنا کجایییی
ببین من مظلومو دارن اغفال میکنن
اینا دارن به اعماق ذهن من تعرض میکنن😂😂😂😂

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

اع
من چرا😐

atena
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

تو بهترینی بهت حسودی میکنن چون منو داری…😂😂😂😂😂😂

Helya
2 سال قبل

اصلا نسبت ب این شیلا حس خوبی ندارم🥲
وایب خوبی نمیده

Helya
2 سال قبل

😂اتنا خداییش عشقی
منم دوست دارم
اوف ی لحظه دلم خواست دوست پسرتو پاره کنم😂خیلی خرشانسه

atena
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

چیکار به اون داری؟؟؟
بچم گناه داره.بی پدر میمونه..😂😂😂
حالا چرا خرشانس؟

Helya
پاسخ به  atena
2 سال قبل

😂ی زن خوب گیرش اومده

atena
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

من تظاهر به خوب بودن میکنم تا بیاد منو بگیره بعدا کارها باهاش دارممممممممم……….😂😂😂

Helya
پاسخ به  atena
2 سال قبل

😂😂عرررر

Helya
2 سال قبل

من؟خلافکار؟😂😂😂
گمشوووو😂😂😂من خیلی ترسوعم همیشه دعوا ک میشه یهو میبینن هلیا غیب شده😂😂

atena
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

منمممممممم خودمم دس بزن دارم…

Helya
پاسخ به  Helya
2 سال قبل

وای گمشووووو کجاش باحاله
اصلا خوب نیست 😂😂

atena
2 سال قبل

هلیااا عشقم کسی چپ نگات کرد بهم بگو حسابشون رو برسم…

Helya
پاسخ به  atena
2 سال قبل

😂😂😂جون
باشه💖💖
ولی جدا من همتونو دوس
فقط بعضی وقتا خیلی دلم میخواد فلور رو پاره کنم 😂😂
الان کاربرایی ک خواننده خاموشن فحش میدن بهم😂😂😂

atena
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

ینی بیا عاشقونه حرف بزنیم…

atena
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

به پای ما نمیرسید…
#i love helya

Helya
پاسخ به  atena
2 سال قبل

ژژووووون😂😂💖

...
2 سال قبل

خعلی عااااالی😍😘💕
پارت بعدو کی میزاری؟♡~♡

...
2 سال قبل

من از کنجکاوی میمیرممم🤐😫
زودتر بیزار😢

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂😂همین الان دارین فلوری ک نزدیکه از ۱۰۰ نقطه جر بخوره رو مشاهده میکنید

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

سارا عشقمممم
شب ی پارت بزاراا😂
من از شدت کنجکاوی این ک شهلا کیمدی خل میشم😂

Helya
2 سال قبل

😂حالا شیلا و شهلا چ فرقی دارن

Helya
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

عررر من ماست تناول کردم😂😂😂😂
ولی خداییش این بهش می‌خورد شهلا باشه
لابد تو شناسنامه شهلاعه😂

مثلا ناشناسه😂
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

😂ماست خوردم ببخشید
اصلا من کیم
تو کیستی
اینجا کجاست

atena
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

شهلا اسم قشنگیه

من ک هلیا نیستم😂
2 سال قبل

😂اصن شهیلا
ن کی گفته من هلیام
😂

دسته‌ها

54
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x