سرمو بین دستام میگیرم و تو اون حال میگم:
اون کسی که تو میگی مرده یا زنده ست؟
_ مرده.
_ کسی هست که باهاش نسبت خونی داشته باشه برای آزمایش؟
سرمو یکم همونطور که بین دستام بود کج میکنم و از گوشه چشم نگاش
میکنم که مردد نگام میکنه و میگه: راستش ، خب……. هم من هم
آندریا باهاش نسبت خونی داریم.
مثل همیشه وقتی که یه چیزی واسم غیر قابل هضم بود سرم
شروع به نبض زدن و درد گرفتن کرد. کلافه رو به آدرین
میگم: اگه چیزی دیگه ای نیست ، من میرم یه مسکن
بخورم بگیرم بخوابم.
سری تکون میده و میگه: فعلا که نه ولی اگه مشخص شه
که دختر اونی باید یه چیزایی رو بهت بگم.
_ اوکی ، شب به خیر.
از پله ها پایین میرم و از تو آشپزخونه یدونه مسکن رو همراه
یه لیوان آب میخورم و برمیگردم تو اتاقم ، زیر پتو میخزم و
خودمو جنین وار جمع میکنم و با اعصابی نا آروم میگیرم میخوابم.
* * * * *
بعد ازینکه از آزمایشگاه میایم بیرون ، سوار ماشین آدرین
میشم که پشت رل میشینه و استارت میزنه و با سرعت زیاد راه میوفته.
سعی میکنه حالت خندونی به خودش بگیره و میگه:
خببب ، پایه ای بریم یکم ازین فضای متشنج دور بشیم؟.
از خستگی و چیزی که پیش اومده بود چشمامو میبندم
و سرمو تکیه میدم به صندلی. من از بچگی وابسته مامان
و بابام بودم و همین یه اتفاق اینطوری بهمم ریخته بود ،
جوری که سر کلاوس اینطوری سردرگم و دپرس نبودم ،
حالم در حدی بد بود که نمی تونستم گریه کنم. همونطور که
چشمام بسته بود گفتم: هرجا میخوای بری یه جا برو که
یه مدت کوتاه از این دنیا خارج بشم.
لبخند غمگینی میزنه و به یه تکون دادن سر اکتفا میکنه.
با گفتن اسمم توسط آدرین چشمامو باز کردم و به بیرون
خیره شدم که یه بار و روبروی خودم دیدم. اهل مست
کردن زیاد نبودم ولی برای الان خوبه.
پیاده میشم و همراه آدرین به طرف بار قدم بر میدارم.
وارد بار میشم و روی یکی از صندلی ها میشینم که آدرین
هم بغلم میشینه. نگاهم میکنه میگه: زود مست میشی؟
_ نه. _ خوبه.
دوتا گیلاس سفارش داد که گفتم خود کاملش رو بیاره
و آدرین با تعجب نگام کرد. حتما با خودش فکر میکرد من زیاد
اهل این چیزا نیستم ولی قبل اینکه بیام
انگلیس هرازگاهی مست میکردم که غم هام یادم بره وگرنه
به صورت تفریحی نشده که مشروب بخورم. گیلاس
خودمو همشو یه دفعه میخورم. عاشق سوزوندنش وقتی
که داشت از گلوم میگذشت بودم و با داغ کردن سرم.
با خنده میگه: آروم باش یدونه شیشه ی کامل داری.
خودشم گیلاسشو یکم مزه مزه میکنه و منم دیگه چیزی
نمیگم و فقط صدای بحث کردن بقیه باهم سکوت بینمون
رو میشکست. نمیخواستم کامل مست کنم و به سه تا گیلاس
دیگه بسنده کردم که دیدم آدرین بیشتر از من داره میخوره ،
این پسر معلوم نیست چشه که داره اینطوری مست میکنه.
منو آورده که فکرا از سرم خارج بشن ولی خودش بدجور رفته
فضا. دستمو رو شونه ش میزارم و تکونش میدم و میگم:
آدرین پاشو نخواستم تو مستی کنی که ، بیا بریم تو راه به
کشتنمون ندی.
مست پا میشه و پول مشروب رو روی میز میزارم و آدرین
رو همراهه خودم بیرون میکشونم. درسته که خودمم یکم
مست بودم ولی اونقدری نبود که منترل رو خودم نداشته باشم.
_ سوییچ ماشین رو بده.
اما انگار نه انگار بهش چیزی گفتم. کلافه سری تکون میدم
و دست تو جیب راست شلوارش میکنم که دیدم نیستش
و اون یکی جیبشو که نگاه میکنم سوییچ رو پیدا و میکنم
. کله م رو بلند میکنم که یه دفعه ای لباس خیس و داغ
آدرین روی لبام میشینه و آروم شروع به حرکت میکنه.
مات زده فقط تو جام ثابت موندم که با گاز ریزی که از
لب پایینیم میگیره به خودم میام و خواستم حرکتی بکنم
که کمرم گرفت و اجازه نداد و عصبی و خشن دوباره شروع
کرد به خوردن و گاز گرفتن لبام ، یکم همراهیش میکنم که
احساس کردم خوشش اومده و از موقعیت استفاده کردم
و آروم دستاشو از دور پهلوهام برداشتم و ازش جدا شدم.
نگام کرد و تو اون حالت مستی گفت: لبات خوشمزه ترین
خوراکی دنیاست.
اگه میدونستم این مست میشه اینطوری ذهنش منحرف میشه
و دنبال اینجور چیزا میره ، احازه نمیدادم اصن یه قطره
ازون مشروب توی دهنش بریزه.
عالی الناجون🌹♥️
ممنون عشقم. 💜
رمان تو که سروره عشقه😍
اوخ ، همینو بگووو😍😘
میسیی ❤😘🌹
شکسته نفسی می کنید😅❤❤
نه خدایی ، تو هم خودت هم رمانات هم اخلاقت …
همه چی بیس 💯😍💛
بچه ها چرا یدفعه غیبتون زد😐
سارا که اجی مجی کرد غیب شد ولی شوماهارو نمیدونم😂
پیاماتون نمیاد تایید کنم😆
من اومدم همه رفتن😂
نه من اومدم رفتن😂
بخدا من شما دو تا رو میکشممم🔪😑
رمان من بی پارت میمونه بعد تورو به جرم قتل میگیرن هلی هم که همراه من میره جهنم باهم کنسرت برگذار میکنیم😂
النننن😐💔😂
جونممم😂🖕🏻
نه این چه حرفیه 😑💔😅
من هستممممم
آفرین صد آفرین هزار و سیصد آفرین هل هلیه روی زمین
پی دی اف رو تا کجا خوندی؟
تا پارت ۳۳😂🤟
زود بخون دیگههه😂
عررر باشه😂
آفرین😂
توعه دلقک که همیشه هستی 😂💔
عینهو پیام بازرگانی 😂🤢
😂من که فازمه …
میرم 🚶♀️میام🚶♀️💎🤣🤣🤣
دهنتت😂🖕🏻
هلو الن
عالی الان آدرین به آرتمیس تجاوز میکنه ؟؟
نه تو رو خدا الن خیلی تکراری میشه آخه دیگه واقعا تجاوز خز شده
نه وایسا میخوام یه چیز دیگه رو تعریف کنم
یادته چند پارت قبل گفتم برای آرتمیس تو بچگیش یه اتفاقی افتاده؟
مربوط به اونه
یگی!
جانم ؟!
چه خبر. سارا که جواب منو نداد دیگه نمیرم خواستگاریش. حالا تو اصل بده بیام خواستگاریت
من کجا جواب ندادم؟!😢💔🚶♀️
شوخی کردم سارا حتما میام خواستگارت. دوروغ گفتم شماکه همیشه جواب منو دادی چه خبر سارا؟
😅فدات ..
خبری نی ، سلامتی گلم 💛🙃
چرا نباشه ؟؟؟
خیلی خبرا هست اتفاقا
از افشین خان چه خبر ؟؟!
به داعاش گلمون سلام برسون
🤦♀️خاک بر سرم …
نمیدونستم اینقدر بی جنبه این …💔🖤
بله من به شخصه خیلی بی جنبه ام و الان میخوای بگی که این مشکل خودته بله میدونم مشکل منه پس فعلا
من رفتم شام فعلا
نوش جاان 🖤 فعلا گلی 🤗💔
به دل نگیر …
من قبلا هم گفتم ، چن روزیه حالم خوش نی …
عینهو آدما مست …
بعدم ، جواب یگی رو دادم …
چون …
ولش ، دیگه مهم نی ! …
بچه قبلا بد مست میکرده فک کن دو شیشه کاملو میخورده. این دفعه گفته زیاد نرم تو فضا کار دست خودم ندم😂