بلند می شود کت شلواری مشکی پوشیده که به او می آید
برخلاف غرغر های لیلا طاها برای دیدن آیدا آمده بود:سلام
زیبا…آیدا از لقبی که به او داده بود چشمانش را در حدقه می
چرخاند:من اسم دارم و اسمم آیداست…طاها لبخندی می
زند:ولی تو زیبای منی….آیدا می داند بحث با او فایده ای
ندارد:هر چی تو می گی…اینجا چکار می کنی؟طاها به رفتار
آیدا عادت داشت لبخندی می زند:اومدم با زیبای خودم
برم….آیدازیرلب خداشفایت بده ای می گوید که باعث خنده
طاها می شود نمی داند چگونه ولی یکدفعه آیدارا در بغلش
می گیرد آیدا به خودش می آیدطاهارا پس می زند و
اخطارگونه می گوید:چکار می کنی؟حرف های حاج آقا که
یادت نرفته؟طاها لبخندی می زند کاری که کرد برایش شیرین
بود حالا هر تاوانی می خواست داشته باشد طاها چشمکی می
زند:یادت نره کتابت روچک کنی…آیدابازهم کلافه می شود
باخودش می گوید طاها کی وقت کرده بره داخل اتاق من؟…
لب هایش راروی هم می مالدماتیک قرمزپخش می شودموهای
بلندش راپشت گوشش می زندازسرویس بهداشتی خارج می
شودوخرمان خرمان به طرف میزمینامی رودلباس مجلسی
کوتاه مشکی کرپ اندام اورادربرگرفته پاهای تراش خورده
سفیدوکفش پاشنه بلندمشکی استایلش راکامل می کندبه
میزمی رسدلبخندی دلنشین می زندومی نشیندمیناکمی به
طرفش خم می شودومی گوید:کجارفتی آیدا؟بانازگردنش
راخم می کند:کجارودارم برم عمه؟رفتم سرویس
بهداشتی…مینانفسش راآرام رهامی کندلیلانگاهش رابین
میناوآیدامی چرخاندومی گوید:آیداجان مامانت نمیان؟
افرادحاضردرمیزسکوت می کنندآیدابیخیال شانه ای بالامی
ندازد:نمی دونم زنعمو…لیلاشمشیرراازروبسته تاس ابرویش
رابالامی اندازد:مگه باهاش حرف نمی زنی عزیزم؟آیداتحمل
فضابرایش سخت می شودلبخندی زوری می زنددراین جمع
همه می دانستندمهنازبعدازطلاقش ازپدرآیداکاری به
آیدانداشت مگرگاهی زنگ می زندآیدابلندمی شودمانتوحریرش
رامی پوشدگوشی اش راازروی میزچنگ می زندومی
گوید:بااجازه…مینانگران باچشمانش آیدارادنبال می
کندآیدازقسمت زنانه بیرون می رود گوشی اش زنگ می خورد
طاهاست نمی خواهد جواب دهد اما ناچاراست:سلام خوشگل
خانم….آیدالب هایش راجلومی دهد و بی حوصله می
گوید:سلام …طاها:کجایی خوشگل خانم؟آیدا حوصله اش را
ندارد اواز اجباری بودن طاها خوشش نمی آید:بیرون
طاها:ای جان کجایی؟
آیدا:محوطه بیرون ساختمان….
طاها:چرااونجا؟
آیدانفسش راکلافه بیرون می دهد:مگه مامان تومی ذاره من بشینم؟
طاها:عزیزم ولش کن من الان میام….
😑دلم میخواد طاها رو پاره کنم
نچ نچ نچ چرابچه خوبیه که؟😅
داخل این رمان شخصیت های اعصاب خوردکن زیاد داریم😑😃
❤️❤️
💋
این پارت هم مثل همیشه عالی 👌
ولی من نمیدونم چرا از کیارش خوشم اومده😅امیدوارم آیدا و کیارش همیشه و حتی آخرش باهم باشن آیدا و کیارش هم عاشق هم بشن❤
میسیی منم اتفاقا ازش خوشم میاد😈
کیارش بدبخت خودشو کشته که کیه که توجه کنه😖
خیلی خوب بود،عالی❤
میسیی زهراجون♥️
برای چی تورمان سارا وفلور والنا چت نمیکنن کی خبر داره بچه ها کجاس منظورم
عشقم سارا@هلیا@اتنا@رها@یگانه@فلور@خودت@نرگس@سنا
مگه ندیدی دیروز دعوا شد؟!😅
بقول بیوم ، قهر پشت قهر 💔🙃
واقعا چرا؟
من دیشب کار داشتم نتونستم بیام نظرات چک کنم
بیخیال آشتی کنین
😅هیچی …
سر هیچ و پوچ …
مقصر من بودم 🙃💔
😐دعوا شد؟
جوک نگوووو
کییییی
با کییییی
من ندیدمااا
🤦♀️ای خدا
بگوووو
من که کم پیدام می شه😅
ولی بچه هارونمی دونم🤷♀️
اگه باهم قهرکردن که خیلی بده زودباشین بیاین ببینم چی شده😑
واه واه واه قهرنداریم تقصیر کسی هم نیست
کی با کی قهره سارا عشقم من که باهیچکس قهر نیستم
هیچی ، مهم نی عزیزم …
تو خودتو درگیر نکن 😅💔
سارا واقعا دوست ندارم اذیتت کنم
شاید باید یه مدت راحت باشی🥲
ببخشید اگه دخالت کردم🙂
نه بابا چه اذیتی ، تو خود عشقی 🙃💛
♥️
سارا عشقم شمارمو بدم بهم اس میدی؟
حتما گلی 😅 ولی شماره نده تا دست افراد مزاحم نیفته ، ایدی شادتو بده پی ام بدم 💓💛
تو شاد نصبیدییی؟
🥲بیح بغلم
ک میخوایم بلرزونیم
بیح بغلم
کمرو بپرخونیم
بیحححح بغلممممم
ک میخوایم قرش بدیم
😐چرا اینقدر خوشحال شدی تو حالا؟!
دلم برات تنگ شده بود😂
همچنین💔😪
آیدیت چیه😂
اون M تویی ن؟
😐چرا ایدیمو باید بگم بهت!؟ ..
چی منم!؟ …
نه ، من تازه نصبیدمش .. به هزار زحمت ..
🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️💔
چرا بهم آیدیتو نگی😐😑😐(پلک زدنه)
چون دیگه اصلا حوصله جنگ و دعوا با مامانو ندارم
اها
باشه🥲✌
هرجور راحتی
چراااااا
یا خدا
🥲
شاد ندارم
عع😪
میشه یه کاری کرد من شماره نامزد مو میدم به اون اس بده باز شماره تو برمیدارم باز از شماره خودم اس میدم باشه؟
🙄مگه تو نامزد داری؟!
چندسالته مگه✌
اره عزیزم ۵ماه میشه
اوه 😑
خب اخه اینطوری که نمیشه …
ببین میتونی شاد بنصبی اونجا بهتره
نمیتونم .حالا تو اس بده من شمارتو پاک میکنم نگران نباش
کجا اس بدم!؟ …
نه من مشکلی واسه شماره ندارم
یک روز از سارا بزرگ ترم۵/۷/۱۳۸۶.پس سارا شماره مو بدم ؟
اره بده بعد من یه اسکرین میگیرم و میپاکمش تا دست مزاحما نیفته 🙃💛
نامزد هم داری؟🥲
عاشقش شدی؟
فکر کن فقط یه روز ازم بزرگتره و نامزد داره 🤒
حالا من یه رل ندارم 😪😂
قلبممم💔💔💔😂
😂من و تو دیگه خیلی بدبختیم
بیح بغلم
ما ک بچه ایم با دوستان هنو عشق حال نکردیم…
اقا بالاسر میخایم چیکار…
همین ک خودمختاریم خیلیه…
😂خیلی حق بود
نه زرتی ازدواج کرده…
افی تو ک هنوز سنی نداری واقعا ازدواج کردی؟
😂نامزد کرد
باشه سارا الان که نامزدم سرکاره اومد خونه شماره شو میفرستم برات.راستی زود پاک کنی که هلیا نبینه که باز به نامزدم اس میده
#شوخی
😪اوک
ساراخیلی خوشحال شدم که شادو نصب کردی از گیر دادن های اطرافیانت ناراحت نشو🙂فکرکنم مادر بشی اوضاع فرق می کنه…ولی باورکن من یه اتفاق بدتر از تو برام افتاد که اصلا بهش فکرمی کنم…دیگه هیچی ولش کن..
آهان خواستم اضافه کنم هیچکس جای یکی دیگه نمی تونه باشه ممکنه یک مرحله تو زندگی من باشه که خیلییی برای خودم سخت بود ولی وقتی تعریفرکنم اینطوری بنظر نیا و هیچکس نمی تونه بگه من اگه جای تو بودم این کارو می کردم چون هیچکس در اون لحظه جای تونمی تونه باشه…♥️
مثل آخر برگه های امتحانی که می نویسن’موفق باشید’
(چرت می گن😅)
🙂مرسی واقعا ارمی جونم ، بمونی برام
عزیزم هرموقع خواستی حرف بزنی یا اصلا به طور کلی چت کنی من هستم جانم🤗
ممنونم واقعا 💛💛💛
اره عزیزم نامزد دارم.
اره هلیا عاشق شدم بعد اومد خواستگاری مامانم جواب داد
😂بگو به جون سارا
راست میگی؟😂
مگه میشههه
هنوز کچولویی
پسره چندسالشه
مامان من با جارو دستی میوفته دنبالشون.عروسیت میاییمااااااا منو دعوت کن حتما
چشم . تاعروسی ۲سال دیگ مونده .ولی خوشبحالتون مجردین اصلا متاهل نشین به درد هیچی نمیخوره متاهلی دهن ادم سرویس میشه. من که پشیمون شدم
مگه عاشق نبودی؟😑💔
اوکیه پس…
پشیمونی دیگر فایده نداره…
ولی دیگ نباید اینطور هم بگی بالاخره دیگ همسرته باهاش خوب باش فقط نزار از اول بهت زور بگه اینکارو بکن اونکارو نکن اونموقع خودت دلزده میشی مردسالاری اصلن خوب نیس..
یکی چیز باحال تر من منکراین نمی شم که مادر شدن بده ولی دیشب مطب دکتر بودم و فهمیدم مادربودن چقدر افتضاحه..
(نظرخودمو گفتم🙃)
مادر یه کوه درد و رنج….
هلیا نامزدم متولد۳۰/۱۱/۱۳۸۰هستش.تو چرا هرکاری میشه اسم عشقم سارا رو وسط میکشی ؟
اونم بچه هس ک…
چیکاره هس؟
افسانه جون بر به عشقتون بگم به یکی دیگه می گید عشقم؟😈😂
ولی الان عاشقش نیستم یکی دیگررو دوس دارم…
😐وا … شوهرته مثلا هااا …
مگه بچه بازیه جانم!؟
افسانه جون خواهرانه می گم باخودت این کار رو نکن🙂
خیانت بده لطفا خیانت نکن…
تو ک نامزدی ازدواج نکردی طلاقت رو بگیر نزار دردسری بشه برات…
اگ واقعا هم میخای باهاش باشی چشمتو رو همه پسرا ببند…
خب الان اون منو دوس داره ولی من بهش گفتم دوست ندارم بعد گف چرا بهش گفتم گفتم یکی دیگر دوس دارم بعد رفت به مامانم گفت مامانم درجوابش گفت باید جدا شین ولی اونا راضی به طلاق نمیشن. گناه خودم بود ک تو سن کم ازدواج کردم
الهی بمیرم برات 😭💔
نه سعیتو بکن جداشو…
چه سخت🥲
من اگ خودمم بخام نامزد کنم خانواده اجازه نمیده میگ بچه ای باهاشون نمیتونی خوب تا کنی هرچی بهت بگن جوابشونو میدی…
خدا نکنه .اگه طلاقمو گرفتم حتما میام خواستگاریت
😅چرت نگو دیگه … ایشالله تا اخر عمرت با مرد خوشگلت زندگی میکنی 🙂💜
افسانه دلم برا نامزدت سوخت…
بگو بیاد منو بگیره😅😅
سارا نامزدم اومده خونه ببین شمارشو میدم وقتی شماره رو برداشتی پاک کن باشه؟
اوک …
ساراااااااااا
جااان 😪💔
ادمین چرا کامنت های من ارسال نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعضی اوقات می زنه درحال برسی درست می شه😊
ارسال میشه گلی … ارسال میشه 🙂💜
ارمیتا جون پارت بعد رو کی میزاری؟
روزهای فردمی خواستم بذارم ولی دیدم نمی شه سعی می کنم هرروز بذارم♥️😅
ساراهستی شماره نامزدمو بفرستم ج بده
دیدم گلی ، سیو کردم و پاکیدم … الان اس میدم
آرمیتا جون میشه هر روز پارت بزاری
باشه دریا جون♥️