رفته بودیم بیمارستان واسه مامان و نیکلاس …
مامان که حالش خوب شد بردنش خونه ولی نیکلاس …
بلخره از اتاق آوردنش بیرون …
+چیشد آقای دکتر؟!
دکتر که مرد جوون و تقریبا 27 ساله ای بود دستی تو موهای مشکی رنگش کشید و گفت
ــ هوفففف باید بیشتر حواستون بهش باشه ، زده خودشو ناکار کرده …
معدشو شست و شو دادیم ، باید دید کی به هوش میاد
نگران سری تکون دادم و ازش تشکر کردم
چند لحظه بعد مارسل اومد بالا سر من و نیکلاس …
ــ میبینم که خیلی حواست بهش هست..!
اخم ریزی کردم و گفتم
+داشت میمرد !
خودت که دیدی!
پوزخندی زد و نشست رو صندلی …
ــ کاش انقد که حواست به اونه یه ذره ام به فکر من باشی …
غمگین نگام کرد و من سرمو انداختم پایین …
+انقد نسبت به همسرت بی اعتمادی مارسل؟!
زیر چشمی نگاش کردم…
سرشو چند بار تکون داد و گفت
ــ بحثم این نیست …
میدونی چن وخته دوتایی خلوت نکردیم؟
با همدیگه نرفتیم پارتی؟
نرفتیم کافه؟!
اصلا حواست به این چیزا هست؟!
من انقد مشغله داشتم که زندگیمو فراموش کرده بودم …
شاید راس میگفت…
شاید که نه ، حتما اینطور بود ..!
سرمو بلند کردم و نگامو تو چشمای خسته و دلگیرش دوختم …
این چشمای مشکی مالِ منن…
نمیخوام غم توشون رخنه کنه ، فقد و فقد باید عشق توشون باشه …
قطره اشکی از چشمام چکید و به خودم لعنت فرستادم
دستامو گذاشتم رو چشمام و چند لحظه بعد تو آغوش گرمش فرو رفتم
سرمو تو سینش قایم کرد و بی صدا گریه کردم
ــ گریه نکن ، بهت گفته بودم که …
اشکات شیشه عمر منن
میخوای از عمرم کم بشه؟!
با صدای ضعیفی گفتم
+نه ..
من بدون تو میمیرم
بوسه ای رو موهام کاشت و محکم تر تو بغلش چفتم کرد …
🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻
2 روز بعد…
ــ چی میخوری جیگر؟!
چشمکی زدم و منو رو سر دادم سمتش …
+هرچی عشقم میخوره!
تو گلو خندید و دوتا موکا سفارش داد با کیک قهوه …
ــ فهمیدی کیا حمله کرده بودن به اریک؟!
+نه ، کیا؟!
ــ شاهین و گروهش …
نوچی کردم و گفتم
+باید زود تر کارو تموم کنیم …
ولش کن الان مارسل ، اومدیم خوش بگذرونیم …
شبم که پارتی دعوتیم
مگه نه؟!
ــ اوف ، اره…
بوسی براش فرستادم که همون لحظه سفارشامونو آوردن …
ــ چیزی لازم دارین قربان؟!
دستشو بلند کرد و مهربون گفت
مارسل ــ نه ممنون
یه تیکه از کیکمو گذاشتم تو دهنم و بعد قورت دادنش نگامو به مارسل دوختم
+میدونی چقد عاشقتم؟!
سرشو بالا آورد و مثل همون وختایی که تنها بودیم ، مهربون ترین حالت ممکنو به خودش گرفت…
ــ چقد عاشقمی؟!
+اندازه تموم دنیا
تو چقد دوسم داری؟!
ــ اندازه تموم ستاره های آسمون کویر
🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻🤍🥷🏻
دستشو گرفتم و رفتیم وسط پیست …
عااالی
عالی بود احسنت
منم قلب میخوااام😪💔🤦♀️
هققق ، مرس 😪💔
مثل همیشه👌🏿🙂❤
خیلی خوب بودد