رمان دلباخته پارت 234

4.2
(165)

 

ت

 

 

با یک “نه” محکم  جواب می دهد.

صدای باز و بسته شدن در می آید.

 

از جایم بلند می شوم

نگاهم پشتِ قدم های بلند سید می دود.

 

دلم گواهیِ بَد می دهد.

چرایش را نمی فهمم.

 

کابوس این روزهای من واقعی می شود انگار.

هین بلندی می کشم.

 

مشتِ بسته را به دهان می گذارم.

با دو پای قرضی می دوم تا روی ایوان.

 

زری خانم پشت سرم می آید.

 

– سلام حاج خانم، مبارکا باشه… شنیدم عروس گرفتی، اره!؟

 

– علیک سلام، حاجی… اره، درست شنیدی

 

پوزخند مزخرفی می زند.

خیلی وقت است که او را ندیده ام.

 

نگاهش اما مثل همیشه تیز است، حالم را بهم می زند.

 

– سلامت کو، عروس!؟ اونم با دروغات هاپولی کردی، ها؟

 

لبخند کریهی می زند.

سید اما سکوت نمی کند.

 

– ببین حاجی، حرفِ دهنت و نفهمی کلامون می ره تو هم… مریم اگه بخواد سلام می کنه، نخوادم کسی نمی تونه مجبورش کنه، گرفتی چی می گم؟

 

از کنار سید رد می شود.

جلو می آید و لبه ی تخت چوبی می نشیند.

 

نگاه پُر کینه اش را از من برنمی دارد.

 

– راستیتش اومدم امانتی حامد و با خودم ببرم… مادرش اگه اونو می خواست شده کلفتیِ خونه ی مردم و بکنه…

 

 

 

 

فک سفت شده و صورت گُر گرفته ی سید دستپاچه ام می کند.

حرفِ صادق تمام نشده که پشتِ یقه اش را می چسبد.

 

زورش زیاد است برای بلند کردن صادق.

زری خانم به گونه اش چنگ می زند.

 

– یا امام حسین… الانه که بزنش

 

از پله ها پایین می دوم.

سید اما جوری نگاه می کند که پاهایم سست می شود.

 

رنگ از روی صادق می پَرد، چشمانش دو دو می زند.

 

مثل شیر می غرد، بلند و کوبنده.

 

– ببین منو… خیال کردی اینجا می تونی هر غلطی خواستی، بکنی! نه حاجی، اون دوره گذشت که هر بلایی خواستی سرِ این دختر آوردی و براش شاخ و شونه کشیدی… مِن بعد این دختر زن منه، ناموسمه، چپ نیگاش کنی دندونات و می ریزم کفِ دستِ اون پسر پفیوزت تا بگه باهاش چیکار کردم

 

زیر لب صدایش می کنم، با التماس.

جواب نمی دهد چرا!

 

صادق اما از رو نمی رود.

انگشت در هوا تاب می دهد.

 

– شکایت می کنم ازت… من قیمِ اون بچه م، قانون با منه، شهر هرت نیست که! وایسا تماشا کن ببین چجوری داغش و سرِ دلش بذارم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 165

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x