رمان قانون عشق پارت ۷۱

4
(21)

راوی

با خجالت سرش را در سینه مرد روبه رویش پنهان می‌کند

صدای خنده مرد بلند می‌شود و حلقه دستانش را به دور کمر دلبرش تنگ تر می‌کند

کاش زمان در همین لحظه متوقف می‌شد

در همین لحظه‌ای که همسرش،دلبرک دوست داشتنی‌‌اش را در آغوش داشت

کاش عشق جاودان بین‌شان از چشمان پر از نفرتی که از لای در نگاهشان می‌کرد دور می‌ماند

بوسه‌ای بر موهای دخترک می‌نشاند و سرش را کمی از سینه‌اش فاصله می‌دهد

لبخندی به چشمان بسته از خجالتش می‌زند

از همان لبخند های نادری که فقط مختص دلبرش بود

سر خم می‌کند پشت پلک هایش را می‌بوسد

سرش را کنار گوشش می‌برد و آرام لب میزند

سامی_من میمیرم واسه این خجالت کشیدنت

چیزی در قلب دخترک فرو میریزد

چشمانش را آرام باز می‌کند

مرد سرش را عقب می‌کشد و در چشمان پر از احساس دخترک نگاه می‌کند

سکوت بین‌شان پر از حرف است

گویی چشمانش با هم حرف می‌زنند

زنی که پشت در بسته اتاق ایستاده و با چشمانی سرشار از  نفرت آنها را تماشا می‌کند چشمانش را محکم می‌بندد

او نه عاشق است نه علاقه‌ای به این مرد دارد

فقط برای آن شرکت و اموال دندان تیز کرده

اما حالا با وجود آن دختر تمام نقشه‌هایش از بین رفته

چشم از آنها می‌گیرد و از اتاق دور می‌شود

آن سمت در آنها همچنان خیره به یکدیگر نگاه می‌کنند

دخترک آرام خیره در آبی های براق مرد لب میزند

رستا_دوست دارم

سرش را جلو می‌برد و لب هایش را شکار می‌کند

دستان دخترک بر روی صورتش می‌نشیند

بوسه محکمی بر روی لب‌هایش می‌نشاند و سرش را آرام عقب می‌کشد

خیره در تیله های مشکی دلبرش آرام زمزمه می‌کند

سامی_اینجوری دلبری میکنی نفسم بند میاد که

تیله های مشکلی‌اش برق می‌زند

دستانش را بر روی سینه مرد قرار میدهد و پر از ناز دلبری می‌کند

رستا_نه دیگه………یادت رفته………

دستش را بر روی قلبش میگذارد

رستا_قلب من اینجاست،قلب تو هم دست منه………جای دلامون عوض شده

هر دو لبخند می‌زنند قلب هایشان در سینه به تقلا میافتد

اینبار لبهای دخترک گونه‌اش را نشانه می‌رود

بوسه محکمی بر روی گونه‌اش می‌نشاند و عقب می‌کشد

رستا_نمیخوای لباست رو بپوشی؟

با شیطنت سری بالا می‌اندازد

سامی_نوچ

بر روی تخت خم می‌شود و پیراهن را بر می‌دارد

حلقه دستانش را از دور کمرش باز می‌کند و کمی عقب می‌رود

پیراهن را نگه می‌دارد

رستا_بپوش عشقم

به پشت میچرخد و با کمک دخترک پیراهن را می‌پوشد و دل دخترک برای عضلات پیچ در پیچش ضعف می‌رود

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 21

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x