رمان مسامحه پارت چهارم

4.4
(5)

* * * *

امروز ، مادر صنم آمده بود خانه شان؛صنم بسیار خوشحال و شادمان بود !..
او ، مادر خود را خیلی زیاد دوست می داشت..
بعدازظهر بود..
ماه لقا از باغ آمده بود ، بعد از درآوردن کفش هایش؛آرام وارد خانه شد … .
چون زمستان های این روستا بسیااار سرد بود؛صنم بانو دیگر کرسی را از کمد در آورده بود و حنیف هم یک چاله ی کوچکی کنده بود و با ریختن چوب و اتش زدن ان ها ، کرسی را راه انداخته بودند ( به این صورت که کرسی را روی آن چاله ی کوچک میگذارند و با سوختن چوب ها در چاله ، داخلِ کرسی گرم میشود ) مادربزرگ ماه لقا یعنی ” بی بی خاتون ”  زیر پتو؛در کرسی خزیده بود و خواب بود..
ماه لقا دم در خانه ایستاد و متفکر به بی بی خاتون خیره شد..
با خودش فکر کرد :
” چطوره از روی پاهای بی بی خاتون بپرم؟؟
نه ، اگه بیفتم روی بی بی چی؟! … ”
از طرفی کودک درونش فعال شده بود و او را وادار می کرد که برود و با سرعت از روی پاهای بی بی؛پَرِش کند !..
ماه لقا بیخیال نسبت به هشدار های مغز و منطقش؛دویید به سمت مادربزرگش..
اما همینکه خواست از روی پاهای بی بی ، بپرد …
یکی از پاهایش به لحاف؛گیر کرد و افتاد روی بی بی..
بی بی با ترس از خواب پرید و با نفس نفس درست روی زمین نشست..
بی بی بعد از چند لحظه به خودش آمد و نگاه عصبانی اش را به نوه اش دوخت..

بی بی خاتون _ ماه لقاااا..

ماه لقا فوری خود را عقب کشید و سر به زیر؛سرجایش ایستاد..

ماه لقا + ب..ببخشید بی بی خاتون !..
ن..نمیخواستم بیدارتون کنم ! … .

بی بی کلافه هوفی کشید ، کمرش درد گرفته بود !..

بی بی _ خیله خب؛بلند شو برو..

ماه لقا با لحن بچگانه اش؛با اضطراب گفت :

+ چ..چشم بی بی ! … .

جستی از جایش زد و دوان دوان از خانه بیرون زد..
گند زده بود !..
نباید آن کار را می کرد؛واقعا پشیمان بود..
اگر اتفاقی برای بی بی خاتون می افتاد چه؟؟
یا..یا اگر بی بی به مادرش می گفت …
وایی ، مطمعنن صنم از دست ماه لقا ناراحت و عصبانی میشد ! … .
همینطور سر به زیر داشت در دِه قدم می زد که دختر دایی اش را دید !..
دخترِ دایی ” رشید ” ! … .
او ، ” توران ” بود … .
توران دختری بود که به هیچکس؛کاری نداشت و در واقع میشد او را؛اینطور وصف کرد :
” سرش در کار خودش بود..”
ماه لقا از مادرش شنیده بود که دایی رشید همسر قبلی خود را با وجود بچه ی کوچکی که داشتند ، طلاق داده بود و چون اسیر زیباییِ زن دیگری شده بود؛با او ازدواج کرد..
بابا ایرج ( پدر صنم ) به وصلت پسرش و آن زن راضی نمی شد ولی …
ماه لقا هرچه فکر کرد؛دیگر چیزی یادش نمی آمد..
او همین ها را هم به زور در ذهنش ماندگار کرده بود ، اخر او فقط چهار سال سن داشت !..
بگذریم..
ماه لقا دستش را بالا برد و برای توران؛تکان داد..
توران چند ماهی از ماه لقا کوچک تر بود..
نگاهش را به ماه لقا دوخت ، بهمدیگر نزدیک شدند..

توران _ سلام دختر عمه..

ماه لقا + سلام توران؛خوبی؟؟

توران _ ممنون..
تو چطوری؟! …

ماه لقا + منم خوبم …
اینجا چیکار میکنی؟؟

توران با بی حوصلگی ، لب زد :

_ حوصلم سر رفته بود؛اومدم توو دِه تا یه هوایی تازه کنم..
از بقیه ی بچه های اقوام خبر نداری؟؟
راستی ، کوکبتون کجاست؟! …

ماه لقا شانه ای بالا انداخت و گفت :

+ نه ، ازشون خبر ندارم !..
کوکب …

نگاهی به اطراف انداخت و ادامه داد :

+ اونم باید همین اطراف باشه..

توران اهسته سری به نشانه ی فهمیدن تکان داد که ماه لقا گفت :

+ میگم..

توران _ چی؟؟

ماه لقا + چطوره باهم بریم همین اطرافِ روستا ، قدم بزنیم؟! …

توران فوری پاسخ داد :

_ چی؟؟
نه !..
مامان ساغر حتما عصبانی میشه که بدون اجازش از روستا رفتم بیرون..
میگه خطر داره !..

ماه لقا کمی فکر کرد و بعد گفت :

+ خب برو به زن دایی بگو بعد بیا بریم..

توران دودل لب زد :

_ اخه من مطعنم مامانم اجازه نمیده …

هر دو شروع کردند به دنبال فکری برای راه حل..
در آخر توران گفت :

_ چطوره با مامانامون بریم؟؟
تو برو به عمه بگو ، منم میرم به مامان ساغر میگم..

و این چنین شد که؛ماه لقا و توران..
هر کدام رفتند سوی خانه هایشان تا مادران خود را راضی کنند و به بیرون روستا؛بروند ! … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان غمزه

  خلاصه: امیرکاوه کاویان ۳۳ساله. مدیرعامل یه کارخونه ی قطعات ماشین فوق العاده بی اعصاب و کله خر! پدرش یکی از بزرگ ترین کارخانه…
رمان کامل

دانلود رمان بهار خزان

  خلاصه : امیرارسلان به خاطر کینه از خانواده ای، دختر خانواده رو اسیر خودش میکنه تا انتقام بگیره ولی متوجه میشه بهار دختر…
رمان کامل

دانلود رمان کاریزما

    خلاصه: همیشه که نباید پورشه یا فراری باشد؛ گاهی حتی یک تاکسی زنگ زده هم رخش آرزوهای دل دخترک می‌شود. داستانی که…
رمان کامل

دانلود رمان پشتم باش

  خلاصه: داستان دختری بنام نهال که خانواده اش به طرز مشکوکی به قتل میرسند. تنها فردی که میتواند به این دختر کمک کند،…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
140 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سولومون
2 سال قبل

سلطااااااان‍👣🖤

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

😔😔😔

سولومون
2 سال قبل

بنظرم نقش اصلی کوکبه از همین الان دلم واسه اون میسوزه:((﴿

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

تو پارت قبل هم گفتی خب یه کلمه بگو مامان بزرگ تو کدومههههه؟؟؟مگه چیزی ازت کم میشه

Reyhan
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

بعد ۴۰-۵۰؛پارت میفمیم؟💔🤒

سولومون
2 سال قبل

←↓→

سولومون
2 سال قبل

خب عسک خودتو بزار سلطاااان😔💔

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

باش منم میرم:)

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

کوفت و نوچ آزار نده بچه بزارررررر🥺🥺🥺
من که برات جیک جیک میکنم بزارم برم؟؟
🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

خیلی بدی دختر به این نازی ملوسی صدا به این نازکی شد صدای قدقد ؟
باش تمامممممممممممم

...
2 سال قبل

نه دیگه برات جیک جیک نمیکنم میخواستم بکنم خودت نخواستی الان دیگه نمیکنم

...
2 سال قبل

اونش دیگه با من نیست با شماست
میخواستی قد قد نکنی

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

بزا فک کنم میگم 🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
.
.
.
.
از اونجا که خیلی مهربونم اره می‌بخشم
تکرار بشه میفرستمت دفتر پیش معاون هاااا

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

چی دوست داری جیک جیک کنم برات ؟؟

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

لامصب فردا امتحان ریاضی دارم بزار برم یه چیزی بخونم فردا میرینم تو ورقه ها بعد خر بیارو باقالی رو بار کن

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

عام عوم نکن ج بده

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

به هیچ وجه بیخیال عکس نمیشم کی عکس میزاری زودی بگو بلکه منم یه ص درس خوندم

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

کی میزاری ؟
نکنه گذاشتی من ندیدم؟؟

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

ببین نزاری میام میکشمتاااا
بزار خودت گفتی میزاری
مرده و حرفش جنابببب
بعدم نری عکس از نت بزاریااا

پاسخ به  ...
2 سال قبل

ممد که نمیزاره من میزارم😂

پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

میزارم تار میشه عکس😂

پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

مرسی😂💜

پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

بچه ها خیلی عکس تاره دیگه برداشتم
میخواین آیدی شاد بدم اونجا بزارم؟

پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

فدات💙

پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

یه ساعته فک کن درگیر عکس بودم
عکستو ندیدم😂

پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

نوچ داداشم ببینه پوستمو میکنه😂

پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

عکس رو تو رمان وان گذاشتم اونجا اندکی واضح تره
همین Elena سرچ کنین اسم کاربریمه

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

نگو که گذاشتی و من ندیدم؟؟

سولومون
2 سال قبل

به من نگو پرنسس اگه فک میکنید دخترم بگو سنوریتا اونو بیشتر دوس درم:)

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

🙂

مرغ مینا جوووون
پاسخ به  سولومون
2 سال قبل

😂😂سولی یکم ذوق کن مادر
من جای تو ذوق کردم
خیلی گودو بوددد😂

پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

ممد عکستو کی میزاری؟ 😂

سولومون
پاسخ به  مرغ مینا جوووون
2 سال قبل

۰انقد کشته مرده درم اینم روش:)
🙃🖤

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

قهر نکن بیا عکستو بزار
محمد امین خان
محمد خان
امین خان
نویسنده باهوش ،مهربون، دقیق
عکستو بزار 🥺

مرغ مینا جوووون
2 سال قبل

من جای ننه بزرگه بودم بچه عه رو میزدم
خو پدصگ فازت چیه
مجبوری مگه بپری😂😂😂

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

این همون هلیایه

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

جااان:/؟

مرغ مینا
2 سال قبل

اورهههه خودمم😂
نچ نمیشه
از اونجایی ک آقاییم هندسام ترین و چارمینگ ترین مرد جهانه میترسم عاشقش بشی بدزدیش
😂😂😂😂

مرغ مینای سیاست مدار
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

عزیزم ما الان قرن ۲۱ایم
پسر میتونه عاشق پسر بشه( گِی)
دختر میتونه عاشق دختر بشه(لزبین)
هیچ مرزی نیست😐😐😐✌
جهان سومی نباشیم پلیززززز

مرغ مینوووو
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

😂😂توی افق محو شو

...
پاسخ به  مرغ مینای سیاست مدار
2 سال قبل

سیاستت منو کشتتتتت
راس گفتی 👍👍

Reyhan
2 سال قبل

ععع مح ندیدمت ی زنگ میزنی😐

خاب بودم ۱۰🚶🏻‍♀️

ی بار دیگ بزار لامبصببببب

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

منم فردا میزرم 🌚🤟

Reyhan
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

صبح نزاریا نت ندارم🚶🏻‍♀️

الی من ابدی شادمو میدم ترو خدا اجی همه در حق نام خاهری کن پی ام بده کی میزاره ممدامین‌خان

Gheshae

سولومون
2 سال قبل

امین قهری؟
باو کشته مرده های منه بدبخت کجا بوده😒🥲
بیا بغلم🥺🌃🙄

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

🥲🥲

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

یک ساله پافشاری میکنم به همین راحتی🥲🖤

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

نمیتونم بدم

سولومون
2 سال قبل

تمنا
۱۵
کرمان
عیی🥲🖤

پاسخ به  سولومون
2 سال قبل

عه عررر😂
من دخملما آیدی شاد نمیدی؟ 😂🥲
اکبر به ام کلثوم تبدیل شد بعد شد تمنا 😂

سولومون
پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

اوهمممممممممممم پ_پ

سولومون
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

بخاطر تو خودمو لو دادم کانیییییی😏

خو عسک بزار یادم رف قیافتتتت پ-پ
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

خو عکس بزار یادم رفته قیافت پ-پ

سولومون
2 سال قبل

رفتین؟
ولی من تا صبح بیدار میمونم چون فردا امتحان دارم درس میخونم🥺🌃🖤

2 سال قبل

تمنا اگه هستی الان
بگو آیدی شادمو بدم که بعد دیدی پاک کنم و تغییر بدم آیدی مو

سولومون
پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

نمیتونم پیام بدم عزیزم T_T

پاسخ به  سولومون
2 سال قبل

هعییی:/

سولومون
پاسخ به  Elena .
2 سال قبل

!_¡

2 سال قبل

آشنا میزنی بمولا

سولومون
پاسخ به  (:harlot:) ‌
2 سال قبل

میشه بگی منظورت چیه؟

پاسخ به  سولومون
2 سال قبل

قبلا فک کنم ی نفر اینجوری اصل داده بود ت سایت ، قبلا نیومدی اینجا عاجیح؟

Reyhan
2 سال قبل

ممدامین ی سوال دهنمو درگیر کرده دارم از «کنجکاوی»بیش از حد منفجر میشم، میگم تو مگه دانشگاهی نیستی؟
پس چرا شاد داری داوشم؟🧐

Reyhan
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

اهان.کنجکاوی هم عالم دیگری دارد…👀
چرا همه دخملا ع مح بزرگ ترن..هعیی💔

Reyhan
2 سال قبل

مح ابان میشم۱۴😐

خیلی شبیه یکیع ع دوستام میحرفی…اونم همیشه به همه میگف بانو🙂💔

Reyhan
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

نع
اهوم

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Reyhan
2 سال قبل

سلام محمد آمین
خوبی ؟
دیگه نمی خوای چت کنی ؟
میشه نری 😭
اگر دوست داشتی پیام پایین رو تاییدش کن

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)

به نظر من و یک صحبت دوستانه یا بزرگتری (خیر سرم ۲ سال ازت بزرگترم)
۱. این که بخوای به دلیل یک فحش ، تصویر ذهنی که یک نفر ساختی رو نابود کنی ، این خیلی بی انصافی هست !

Reyhan
2 سال قبل

بچه ها ی جا دیگه تو ی نرم افزار دیگ نمشه چت کنیم؟
سایت رومخه بعضی اوخات

...
2 سال قبل

امین پارت پنجم نزاشتی یا برای من نمیاره؟؟؟

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  ...
2 سال قبل

فحش یک چیزه خیلی بدی هست و من قبول دارم ولی یک حقیقت هست تمام انسان ها بلد نیستن که خشمشون رو به صورت درست بروز بدن پس به صورت فحش ، ضربه های فیزیکی و ظرف شکستن و…..بروز میدن .

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
2 سال قبل

و این هم انسان تحت تاثیر هورمون هایی که باعث بروز خشم میشه کار ها و حرف هایی میزنه که شخصیتش به دوره و به قول قدیمی ها مخش تعطیل میشه ! واین که قدیمی ها میگن که آدم ها رو هنگامی که عصبانی اند بشناس ، اصلا موافق نیستم چون عکسش بهم ثابت شده!

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)

درسته تو بدت میاد ولی باید کنار دوستت باشی و بهش یاد بدی که میتونه بهتر خشمش رو بروز بده !
بعدشم کلک تو هم فحش هات و حرف های بی تربیتی ات رو در غالب نقطه چین قاییم میکنی !🤨

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

نخیرم آقا، این زرنگ بازی آقا رو میرسونه که مخفیانه فحش میده !؟
البته روش خیلی خوبیه ، چون با فحش حرصت رو خالی میکنی و از طرف دیگه طرف مقابلم نمی فهمه 😅

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)

البته منم از این روش استفاده از کلمات چرت و پرت 🤪😝😜

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
2 سال قبل

۲. بعدشم هیچ وقت انسان ها رو باهم مقایسه نکن چون انسان ها هیچ شباهتی بهم دیگه ندارن ، حتی دوقلو های همسان !
تفکرات ، اخلاق و…. همه انسان ها بهم فرق داره و مقایسه این دوتا از ریشه اشتباه هست !

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

چرا دیگه کردی ، تو یکی از کامنت هات ؟!

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

اگر میشه بعدن برات متنشو میفرستم چون الان باید یک کاری برای دوستم بکنم و بعدشم میرم ولی تا ۱۲ شب میفرستم

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
2 سال قبل

از جهتی که هندوانه های زیر بغلت رو سبک کنم ، بگم که من همه آدم های زندگیم حتی اون هایی که برای یک ثانیه میبینمم هم برام مهم اند و چی برسه به شما؟
قبول دارم اخلاقم بده ولی درستم نمیشم😔

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
2 سال قبل

یک چیزی صادقانه اعتراف کنم که تو میدنی که به خاطر اخلاقم چقدر جامو به این پیر مرد و پیر زنا ، بچه ها دادم در مترو و اتوبوس مخصوصا خط های منتهی به آزادی؟!
جهت رفع کنجکاوی ات من به خاطر دانشگام ، تهران زندگی میکنم ، بعدشم یکی از مسیرام از اونجا عبور میکنه

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

کی خوبه ؟
من خوبم؟

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

واییی ، مرسی 💐
شما هم خیلی پسر خوبی هستی ، خدا برای مامان و بابات نگهت داره

Nika(کاربری از رمان دونی😜😝)
2 سال قبل

اینم یک اعتقاد و تفکر و قابل احترام هست .
درمورد ناشناس بانو ، کاملا موافقم 👍🏻

Cheeky_girl
2 سال قبل

سلام پارت بعد رو کی میزارید؟!

Cheeky_girl
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

تشکر 💜

...
2 سال قبل

هلوووووووو امین یادت رفته پارت بزاری ؟؟؟

...
پاسخ به  Mohammadamin
2 سال قبل

اوکی ممنون

Reyhan
2 سال قبل

‌محمد امین مال کدوم شهری؟

دسته‌ها

140
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x