سوئیچ ماشینمو برداشتم و از خونه زدم بیرون
چیکار باید میکردم که وا بده؟! ..
مگه من چقد توان دارم ، قلبم درد گرفته دیگه..
دکترم میگه روز به روز بدتر میشم!..
پوزخندی زدم ، راست میگه دیگه…:)!
چقد این قلب لعنتی؛میتونه پس زده بشه و سالم بمونه؟!..
به چشمام اجازه باریدن دادم.
کلافه دستی تو موهام کشیدم و پامو رو ترمز زدم.. .
از ماشین پیاده شدم و کنار نور چراغای ماشین نشستم و بلند هق زدم…
+عوضی عاشقتم!..
با اون حالم ، رفتم تو وات و شروع کردم به گرفتن ویس برای آرتا ..:
+
” طُ فقد تب کن ، ببین برات میمیرم:)
طُ یه لب تر کن ، تا خورشیدو بگیرم..
توو مشتم …
توو مشتم …
طُ فقد تب کن ، ببین برات میمیرم..
طُ یه لب تر کن ، من خورشیدو میگیرم💯.
توو مشتم …
توو مشتم ..!
همه جا تاریک ، ماه منی شبا طُ…✨
روزامون گرم بود ، سایه میشم برا طُ!.. ”
یکم نفس گرفتم و ادامه دادم:
+دوسِت دارم..:)!
ویسو براش فرستادم و تکیه دادم به لاستیک ماشین … .
⛓️آرتا⛓️
توو فکر بودم..
انگار پرت شده بودم توو یه دنیای دیگه …!
با صدای پیامی که اومد ، نگاهمو از دیوار گرفتم.
واتساپ بود ، از طرف سارا !…
بازش کردم ، یه ویس بود.. .
ــ طُ فقد تب کن ، ببین برات میمیرم:)
طُ یه لب تر کن ، تا خورشیدو بگیرم..
توو مشتم …
توو مشتم …
طُ فقد تب کن ، ببین برات میمیرم.
طُ یه لب تر کن ، من خورشیدو میگیرم:)!
توو مشتم …
توو مشتم ..!
همه جا تاریک ، ماه منی شبا طُ…✨
روزامون گرم بود ، سایه میشم برا طُ!..
دوسِت دارم.. .
مست بود و حرف مفت میزد!..
شاید باید نمیزاشتم بره ، ولی به من چه؟
ننشم ، آقاشم ، داداششم؟! ..
چیکارشم که نذارم؟.
هوفی کشیدم و رفتم تو بالکن ، سیگارمو روشن کردم و گوشیمو انداختم تو جیبم
….
(یک روز بعد)
🎤سارا🎤
گوشیم زنگ خورد ، ارکا بود..
ــ چطوری ساری؟
میای با داداش بریم بیرون؟.. .
سری تکون دادمو اوکی دادم … .
هر چهارتامون مست شده بودیم و از خود بی خود!..
به ماشین تکیه دادم که فلور استارت آهنگی که قرار بود ماه بعد بخونیمو زد …:
ــ ما شدیم یه جمع لشه هم خونه..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه!..
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش.
باید بقیه رو تا صبح توی شهر بچرخونه:)
سوار ماشین شدیم و آرکا پشت فرمون نشست و فلور کنارش ، من و ارتا ام عقب نشستیم.
ارتا لب باز کرد و خمار گفت :
ــ ما چی شدیم یه جمع لشه همخونه..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه:)
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش.. .
باید بقیه رو تا صبح تو این شهر بچرخونه عآاا..
دستمو انداختم دور گردنش و همراهش خوندم:
+ تو این شهر بچرخونه عآاااا… .
دوباره ارتا باید میخوند …:
ــ ع اوناییم که هرجایی توو هر جمع نمیره!..
با یکیمون شوخی کنن ، اونیکیمون کم جنبه میشه.
عَ اونا که زندگیمون انگار چند صحنه فیلمه..
ع اونا که نمیخندم؛مگه خندم بگیره😏🖕🏿
ما همش داریم عادت به هر عادتی بده..
واسمون باید میشه آخر هر نبایدی تهش.
همش حرفامو به خنده میگم!..
وقتی همه رو خلاص کردم یه دنده میشم.
من قد یه سال تحصیلی خوابم..
سر در نمیارین از فریکامم!.. .
وقتی بیدارم عینه کبری میشه؛هردفعه هرجا هر تصمیمی دارم.. .
هر سوراخی رو پر میکنم؛فکرمو مثه پتروس جلوی هر سدی میزارم..
انقد لفظ میام زیر لفظی میارن!..
تا اینکه پدی کلافه نشه هی.. .
ماها میرسیم به خونه حتی اگه کلاغه نرسه… .
آرکا ــ ما شدیم یه جمع لشه همخونه..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه!.
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش؛
باید بقیه رو تا صبح توی شهر بچرخونه.. .
+ما چی شدیم یه جمع لشه همخونه!..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه..
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش…،
باید بقیه رو تا صبح توی شهر بچرخونه!.. .
فلور ــ همخونه واسه دردودل بهتر از یه هم خونه!..
همخونه ما با همیم با اینکه دوریم از خونه.. .
کسی نمیتونه مارو برگردونه:).
آرکا ــ اینا میگن انقد زده یذره خل شده!..
لاینارو پ یه نمه اگه کمه پر کنش..
مگه بده یه تهران فنه منه کصخله.
دافت اومد لاس و زدش بعده خطه اوت شدش!..
از خونه راه دور ، نه نمیره یادمون.. .
چشمامون بازن ولی ساعتا برد خوابشون..:)
هیجده و نوزده و بیست رفت..
دوست داشتیم از خونه کوچه رو بیشتر!.. .
+ما شدیم یه جمع لشه همخونه!..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه.
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش…
باید بقیه رو تا صبح توی شهر بچرخونه:)))
آرتا ــ ما چی شدیم یه جمع لشه همخونه!..
آخه انقد زدیم که ته شب نشه رفت خونه.
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش؛
باید بقیه رو تا صبح توی شهر بچرخونه:)..
آرکا فک کن چی میشه اگه این لنگو بده!..
آرکا ــ این هفته چندمیه ول کن بره.. .
ارتا ــ ماها مخمونو دادیم به بیب کمپلت..
پرت به پرمون نگیره که هلی کوپتره!..
ارکا ــ با خودمون نمیدونیم چند چندیم…
شاید یکم تند رفتیم رد کردیم!..
کاش میشد دور بزنیم برگردیم؛.
تا فروردین خودم بهمن میکشم قلبم تیر!..
ولی پیش همیم حتی وقتی شهریور میره.
آرت هنوز با دافا حشری ور میره!..
هنوز پا میدن شل میرن زیرش.
با خودم نمیدونم تکلیفم چیه!.
آخه چند ساله هر زنگی تفریح هر سنگی برفی هر جمعی منفیه و..
بیخیاله حرفا که پشت سرشم:)))
👀(با تغییر و حذف)👀
بعد تموم شدن آهنگ ، ارتا خم شد تو صورتم و لباشو گذاشت رو لبام.
اولین بار بود که طعم لباشو حس میکردم!…
دفعه های قبل پسم میزد … .
هع !…
الانم چون مسته این کارو کرده:/
ولی خب ، لذتش خیلی بیشتر از هر چیز دیگه ای بود؛باید باهاش همکاری میکردم..
سرشو بین دستام گرفتم و محکم و عمیق بوسیدمش … .
آخرین دیدگاهها