هر دو همرمان به در پرورشگاه رسیدیم ، مثل همیشه ! … .
خندون وارد پرورشگاه شدیم ، با دیدن آتنایی که روی یکی از مبلای توی سالن نشسته بود …
جیغ خفیفی کشیدم و به طرفش پا تند کردم …
با صدای جیغم ؛ سرشو چرخوند این طرف و با دیدنم ، ذوق زده از رو مبل بلند شد …
دستاشو برام وا کردم و منم خودمو انداختم تو بغلش … .
صدای مهربون و خوشحالش به گوشم رسید :
_ وایی سارا ، نمیدونی چقدرررر دلم واست تنگ شده بود … .
بی تاب سرمو عقب کشیدم و به چشماش زل زدم :
+ من بیشتر … .
لبخند مهربونی زد ، عقب کشیدم و با فلور رو مبل دو نفره ی رو به روییش نشستیم … .
اتنا خم شد و لیوان چاییشو از رو میز عسلی رو به روش برداشت …
همونطور که چاییشو مزه مزه میکرد ، لب زد :
_ چخبر از بچه های دیگه؟! …
فلور که رو مبل لم داده بود ، با بالا انداختن شونه هاش گفت :
_ هیچی ، هنوز همونطور کصخلن … .
اتنا خنده ی بلندی کرد و گفت :
_ از سنا و دوس پسرش چخبر؟! … .
من با خنده جواب دادم :
+ کات کرده باهاش ! … .
اتنا لیوانشو گذاشت رو میز عسلی و بعد ، متعجب گفت :
_ عه ، جدی؟! … .
سری به نشونه ی آره تکون دادم و گفتم :
+ اوهوم ، هر شب میاد استوری فراق یار میزاره ! …
اگه ببینیش ، از خنده جر میخوری ! … .
سه تاییمون زدیم زیر خنده که همون لحظه با صدای رها ، خنده هامون قطع شد :
_ خووب میگین ، میخندین … .
اتنا ساکت و متعجب بهش زل زد که فلور با اخم بزرگی که رو صورتش جا خوش کرده بود ، گفت :
_ مشکلی داری؟! … .
رها دست به سینه ، پشت چشمی واسه فلور نازک کرد و مغرورانه گفت :
_ نه ! … .
اتنا با زدن یه لبخند کوچیک و مصنوعی ، خطاب به من و فلور گفت :
_ خانومو معرفی نمیکنین دخترا؟! … .
لب باز کردم تا چیزی بگم که رها با خود شیرینی ، گفت :
_ رها هستم ، ۱۳ ساله و تو؟! … .
_ اتنا هستم ، ۱۸ … .
رها سرشو چند بار تکون داد و با نشستن روی یکی از مبلا ، گفت :
_ خوشبختم … .
اتنا همچنینِ آرومی گفت که رها با لحن لوسی لب زد :
_ رشتت چیه؟! … .
اتنا ، لبخند ریزی زد و گفت :
_ انسانی … .
رها خنده ی حال بهم زنی کرد و گفت :
_ هه حیوانی؟! … .
فلور نفسشو حرصی بیرون فرستاد و عصبی خواست چیزی بگه که اتنا زودتر ، گفت :
_ آره ، متخصص رام کردن حیوانات هم هستم ! … .
رها به خندش پایان داد و اخم ریزی کرد …
سرشو انداخت پایین و شروع به ور رفتن با انگشتاش کرد … .
پوزخند سردی زدم ، بخور رها خانوم ! ….
حسابی ضایع شدی ! … .
🌳💚🌳💚🌳💚🌳💚🌳💚🌳💚🌳💚🌳
توی اتاق مشغول خوندن کتابم بودم ، که در یهویی باز شد و رها داخل اومد …
همونطور که روی تخت دراز کشیده بودم ، زیر چشمی نگاهی بهش انداختم …
دست به کمر کنار تختم ایستاد و با اخم ، گفت :
_ ببخشیدا من خیلی رُکم ! …
واقعا ازتون انتظار نداشتم همچین دوستی داشته باشید ! … .
خیلی بی نظاکته ! … .
پوزخندی زدم و سرد گفتم :
+ ” رک بودن با بیشعوری فرق داره ”
اینو روزی صد بار ، با خودت تکرار کن ! … .
دندوناشو رو هم فشرد و عصبی گفت :
_ عنتر ! … .
لبخند دندون نمایی زدم و خیره بهش گفتم :
+ عن اگه تر بود الان رو بند بود ! … .
نفسشو محکم و حرصی بیرون فرستاد …
یکم ساکت بهم خیره شد و بعد برگشت و از اتاق بیرون زد ، در رو هم محکم بست … .
زیر لب ، زمزمه وار گفتم :
+ وجود تو شوخی زشتی بود که بابات با مامانت کرد ! … .
🎈♥️🎈♥️🎈♥️🎈♥️🎈♥️🎈♥️🎈♥️🎈
با شنیدن اسمم از زبون خانوم معلم ، سرمو بلند کردم …
خانوم خیره بهم ، لب زد :
_ خب دخترم ، به نظر تو راه خوشبختی چیه؟! … .
نفس عمیقی کشیدم و با کمی مکث ، لب زدم :
+ هرگز با احمقا بحث نکنیم ! … .
خانوم عینکشو از رو چشماش برداشت و با اخم غلیظی که رو پیشونیش ، جا خشک کرده بود گفت :
_ فکر نکنم این راه خوشبختی باشه ! … .
پوزخند تلخی زدم ؛ سرمو انداختم پایین و خیره به کتاب فارسی ، با غمگین ترین حالت ممکن لب زدم :
+ بله خانوم ، حق با شماست … !
کامنت اول😂❤
عالییی
دمت گرم باو 😂بوس بت 🌳💚
ما اینیم دیگه😂😎
بوس متقابل بر کلت😂❤
من سکوت میکنم اما سارا اون تیکرو راس گفتی من ع کسایی که ازشون بدم میاد دقیقا همینجوری اما یکمی با جوریکه حرصشون بدم میگم آخ انگار دارم لظت بخش ترین کار دنیارو انجام میدم 😁😈
اما سارا من دارم یه فکرایی میکنم که فکر کنم بیاد تورمان البته یچی بگم تاحالا دقت کردین کسی که از همون اول اگه سایشو میدین فقط اگه یه هف تیر دستتون بود تیر بارونش میکردین شده عزیز ترین کستون منو رفیقمم همین جوری بودیم اما اونیکه یدفه بی هیچ دشمنیی میشه رفیق فابتون از چشمتون کم کم می افته یا از پاشت خنجر میزنه میشه دشمن خونی تون 😐😁😑😶جدا روزگار رو چه حسابی میگزره🙄
اوخ ، چقدر حق بود 😛🤦♀️
کامنت دو دارم میرم بخونم
😂😂ای خداع🤦♀️🎈
عشخ منی ط 😛🍁
ساری من رشتم تجربی هستششششششششش عرررررررررررررررررررررررررررررررررر…
ولی باحال بود دستت طلا..
راستی مگ این پارت رو قرار نبود فلور بده؟
😂خب حالا شده انسانی …
نح دیگ هر دو پارتی یکیمون ، این دو پارت مال من بود دوپارت بعدی مال فلور 😛🍃
از انسانی متنفرممممم…
😂دقیقن 😛🍃
😐انسانی چشه مگح؟مح عاشخ انسانی ام 🙄😂💚
من از انسانی متنفرم دلم می خواد ریاضی فیزیک انتخاب کنم تو انتخاب رشته ولی مامان و بابام میگن تجربی 🥺🥺
هعی ، من باز مجبورم برم ریاضی فیزیک 🙂🍃🍁
نفسم هرکی یه نظری داره چون حفظیات داره و منم حفظیاتم زیر صفره بخاطر همین..
😂در هر صورت انسانی عشخه
اصن یه جوریه حفظ کنی
هی حفظ میکنی فرداییش یادت رفته نصفشو پس فردا کلشو😐😂
😂خب بهتر ع ریاضی و تجربیه ک …
من ریاضی عاشقشم
زیستو یاد بگیرم تو ذهنم میمونه فقط باید مرور کنم فیزیکمم خوبه شیمی هم همینطور
رو اینا مشکلی ندارم ولی از دینی و اینا بدم میاد😐😂💔
🙄به قول خدت شلیقه با سلیقه فرق میکنح 😂🍃
جمله عالمانه😂
هرکی تو یه چی استعداد داره
یکی حفظیاتش خوبه یکی یادگیریش
یکی عاشق ریاضیه یکی فارسی 😂
البته خب نمیدونم انسانی چه درسهایی هست😂
🙄😐عربی ، ادبیات ، هنر …
آهان
من موندم ریاضی برم یا تجربی😂
از یه طرف دندون پزشکی رو دوست دارم از یه طرف ریاضی رو دوست دارم
😂🤦♀️
🙄😐انشاالله خداوند تو را هدایت فرماید فرزندم 🍃✋
ایشالله😂❤
😂😂😂😂👌
دقیقا منم از دینی بدم میاد من عاشق ریاضی فیزیک شیمی عربی…
عربی کم و بیش
میتونم بخونم ولی حوصله ش رو ندارم😂
من از دندون پزشکی بدم میاد عاشق زنان زایمانم انشاالله اگ پزشکی قبول شدم تخصصمو تو زنان میگیرم…
انشالله❤
من که نمیدونم چرا بی دلیل دندون پزشکی رو دوست دارم😐
ایشالله…
من چندشم میشه به دهن کسی نگاه کنم دوستام میگ وقتی به اونجای زنان دست بزنی چندشت نمیشه ولی دهن رو چندشت میشه😂😂
😂😂عررر
من ۱۱ سالمه ۲۶ تیر میشه ۱۲ 😐
کامنت دومممم
متعلق بع سنایی که تازه با رلش کات کردهههه
مبارکممم 😂😂💛
😂😂😂😂مرسیح ولی کامنت پنجم میشیح ط …
کامنت اول الن بود کامنت دو عشخ خدم ، کامنت سه فکر کنم رز سیاه و کامنت چهار اتنا ، کامنت پنجم تووو😂🤦♀️🍃
اره فهمیدم بعدش ریدم جرررررر 😭🤣👍🏽
وا من زودتر ااز فلور کامنت گذاشته بودممم 😑😑😑😐
نوچ ، اصن فلور حتی اگ اخرم کامنت بزاره ، اوله 😛😂🍃
🥺🥺🥺🥺🥺 سالا 🥺🥺🥺😞😞🥺🥺
ژون😛😂🍃
فوران عشق سارا به فلور
همانند آتشفشان…🔥👀😂🧡
در بریم ذوب نشیم😂
سارا این سنای تو رمان کدوم سنا هستش؟
هنین سنا دیگح 😛😂🍃
سنای خودمون …
یدونه همsniهس اخه…
نه خب ، اون که سهاس که هر بار با یه اسم میاد …
البت فکر کنم🤷♀️🍁
در هر صورت من منظورم این sanaaa بود نه اون 😛💚😂
منو میگهههههههههههههه 😩😩😂😂✋🏼
ارهههههههههههههههه تورو میگ چیشده با دوس پسرت کات کردی؟😂😂
عه اشتباه شد پشمام
کامنت نمد چندم
شرمنده 😂😂
در هر صورت مرسی عقشم 🌚💛🤣
😂عررر ، حله عاقا
خاک پاتیم 😩✋🏼😂
ببین چقد عاشق دوست پسرم بودم اتنا از کات کردنمون تعجب کرد..
هعی…
زندگی مزخرفه..
کجایی ای یار..
فکرت نمیذاره شبا با آرامش بخابم… 💔
حالا سنا خودمون:
پارههههههههههه 🤣🤣
😂😂😂😂جرررم خدایی
😂😂😂😂😂😂🖤🖤🖤🖤🖤😂🖤
😂😂😂😂😂😂
ریپ به پیام اتنا که منو ریپ زد و گفت چی شده با دوست پسرت کات کردی:
باو لامصب رمان وان نمد چرا بعضی پیاما رو نمشه ریپ کرد عشه
نمد بخدا اتناااااا من تا حالا با ی پسر چتم نکردم جرررررر تا دلت بخاد کراش زدم ولی رل نزدم جر (یجوری میحرفم انگار اینجا همه رل زدن:/) جمعی از سینگل به گوران دور هم غیر اتناشون
ولی خوشم اومده از نقشم توی رمان خیلی باحاله
ی فرد چص ناله کن 😂😂
😂😂😂قربونت بشم مح سناااا …
اتنا تنها رل نزده هااا ، منم زدم ..
البت ؛ زده بودممم … دیگ نیس 🙂🍃🌳
تو رمان نزدی یا واقعیت؟
نح ، تو واقعیت:)
یه بار تو عمرم رل زدم …
خدمم خراب کردم رابطه رو ، ریدم کلن 🤦♀️🍃
عه خدا نکنه بمونی برامون خرع 😂😂
عه توعم رل زدی؟
بابا ماشلااااا 🤣🤣😂😂
😂😂بابااا حالا ک سینگلم …
رل زده بودمم ؛ بعدم ک دیگ ریدم به همچی و رف …😛🤙🏿🍃
😂من با پسر عموم رل زدح بودمح 😛😂
وگرنه مجازی ک کلن اصن نمیزنم:)
تو جونمییی نه عشق سارا…
عشق از بین میره ولی جون از بین بره خودت میدونی دیگ ینی مردی…
شاتاپپپپپپپپپ پلیززززززز ۵۹ تا کامنت بس نیس ؟؟؟؟😑😑 هان ؟؟؟؟؟؟ واقعااااا بس نیسسسسسس😑😑😑😑😑
😂😂😂مزاحمتیم؟
هیچی ولش اصلا حال ندارم روزی هزار بار آرزو مرگ میکنم
😐تو چته دیگح؟
یه چی میگم
بعضی وقتا چه شما ۲۰۰ تا کامنت میدین من میگم اینا چقدر بیکارن ولی وقتی خودم میشینم همرومیخونم میفهمم خودم بیکار ترم😐😂✌🏻
الانم شد ۶۳ کامنت 😑😑😑😑
فعلا تا یک ماه خداحافظ شاید تابستون اومدم شایدم اصلا دیگه نیومدم خداحافظ و یارتون باشه از صمیم قلب ❤️❤️🖤🖤🖤🖤💔💔
کجا بسلامتی؟
دارم میرم از سایت
فلن…🍃🌳
وای اتنا
توعم میخای زنان زایمان بخونی؟
وای منم میقام زنان زایمان بخونم
نقطه مشترک بین منو اتنا😭😭😭💛😂😂😂
😂😂😂عررر پ تو رمانم بیارم زنان زایمان میخونیح😛😂👌
به اونم یه بار گفته بودم یادم نمیاد چی کفته بود ولی فک کنم موافق بودش یه چنددرصدی😂
ارح ولی خب باید برنامه بریزیم چجوری بیای ط رمان:)
اره عاشق زنان زایمانمممم…
خودمم میخام بچه سه قلو بدنیا بیارم😂😂😂😂
من همیشه دوقلو دوست داشتم
بعد میگن اگه تو خانواده ت کسی باشه که دوقلو داشته باشه احتمالش هست دیگه؟ 😂
منم یه مدت فکر میکردم چونکه کسی نیست نمیشه چونکه اصن دوقلو نداریم
بعد یه شب رو تخت با مامانم داشتم میحرفیدم گفتم که تو فامیل اینات کسی هست که دوقلو داشته باشه؟
گفت یکی از خاله هام دوقلو باردار شد یه قلش مرد اون یکی دنیا اومد یکی دیکه هم دوقلو باردار شد سقط کرد😃
منم الان امیدوارم😂
نوچ من هرشب سه بار رابطه خاهم داشت ک سه قلو حتما بدنیا بیارم دوتا دختر یکی پسر…
مامانشون فداشون بشههههه…
عر من دلم بچه هامو خاست😂😂
😂😂 پاره میشی کلا از وسط بعد برات چیزی نمیشه دوباره بکنتت😂💔
منم دلم بچه هاتو خواااس😛😂😂😂
خاله فداشون 😛😂💚
نه یه چیزی بود که ربط داشت من قبلا یه جا دیده بودم زیاد حضور ذهن ندارم😂💔
یا ابلفضضضض…
باور میکنید من از رابطه میترسم ازدواج هم کردم بهش میگم بهم دس نمیزنی تا زمانی ک خودم دستور دادم.
😂😂
من خودم چون لاغرم همون دوتا بچه بسمه جرررر😂😂💔
نه من از تولید به مصرف…
سه قلو بیارم بسمه…
سه قلوئم گفته بشین تا بیارم برات 😂😂😂
میارم حتی شده۵قلوووو
بابا من رل چهارمم فامیلمون بود همیشه به بهون درس ک میرم ابجیش بهم درس بگه تو خونشون پلاس بودمممم😂😂😂😂😂😂
وای حاجی خیلی جرعت داری
منه بیچاره ترسویم
من خودم رو دوست داداشم کراشم
بعد دوست داداشم مسشه پسرعموی دخترخالم یجورایی فامیل دوره
چی بشه ببینیم همدیگرو
اصلا سرمو بلند نمیکنم جرررر
میترسم خیلیم میترسم 😀💔😂
نه من به ابجیشم گفته بودن وقتی میرفتم خونشون میگف به به عروسمون اومده…
کثافت تو دو سه روزه کات کردی؟
وای جرررر
نمیدونستممممم
نچ میلی دگه کدوم خری تشریف داره ؟؟؟
عه زشته عزیزم
یکی هس تمام طول شبانه روز کصخل تشریف داره😂😂
@فلور
عه منظورت فلور بید نه بابا با اون چیکا دارم 😐😐
وای اتنا دهنتتت
ناموصن گوشی شخصی نداری رل میزنی؟
وای پشمامممم
تو دیه باید برای من کلاس بذاری هقققق😭😭😭😭😂😂😂
ارهههههههه منو عجب مارموزیمممممم..
من اعتماد بنفس ندارم برا من اعتماد به هفت اسمونه…
من برام مثل موجه یه بار پایینه یه بار بالا یه بار متوسط
معلوم نیست که چقدره😂💔
هعی
کاش ی چصه از اعتماد به نفسه تو دست من بود😭💔😂
ریپ به پیام سارا که از فلور حمایت کرده است:
نه دیوونه من گفتم ۲۴ ساعت کصخله منظورم میلی بودددد بعد که فلورو تگ کردم منظورم این بود فلور بیا ببین چی گفتن دربارش
وگرنه فلور ک داوشمونه فحش نمیدیم بهش😂😂😂
بچه ها کی می خواد ترکی یاد بگیره ؟؟؟
نسی نجور اورجدسن باجی قوربان…
بو دا موختص اوزوم دی دیممرم 😁😁😁
اه ترک کجایین😐🥲
ترک اذربایجان
اذری هستیم.
من تبریزی هستم
نسی تبریز هم اذری هستااا
اها….
تو چقد سوتی میدی اخه…
چوخ اشحسن…
من دا سنن توسدوم…
😂😂😂
خوب بالا همون آذری دیگه اهه
توسدوم دیر دی ها دوستومو دی آتنا
من ارومیم😍😍😍😭😂
اعلام حضور میکنم به عنوان تیچر تون🥲
میخوای یاد بگیری یا نچ؟؟؟
ار ولی چطوریح؟🙄😐
خودم یادت میدم (✿ ♡‿♡)
دخترعموم استاد دانشگاهه
پست گذاشته بود
نمره هارو چیکار کنم
براش کامنت گذاشتم: هرکاری میخوای بکن ولی به فکر عممون باش
۲۱۳ تا دانشجو لایکم کردن😂💔
وایییییییییی جرررررررررررررررررررررررررررررررررررر نمیری دختر
فکر چیمون باش؟
عممون؟
یا هممون؟😂😂
عمه
اهاااااااااااا جررررررر😂😂😂🤣🤣🤣
اتی اگه بشه بی زحمت برام یه گروه درس کن بیده
یکیشو زدم و دادم دیگ از بچه ها بپرس ببین کیا توش هستن؟!
و اینک هلیا چرا نیس؟
اره منم چن روزه به فکرشم نیس اصلا
قربون دل مهربونت ساراییم.
ای جون
گفته بودم ک
کم فعالیت میشم😂ولی خو کارم داشته باشید هستم
من آیری ایستیرم با گروه هم کلاسی لریم ایستی لر
گو من دوستومنان سوشوم سنه سحر ناهاردا خبر ورجم.
یاخچی ارلرین اروماسون
قوربانام جوزل گیزیم.
سیلامممم
چ خبرااااااا
چطوری تووو
هستممممم هنوززز
درس و اینا
مادرم میخواد خشتکمو بکشه رو سرم😂
اوهههههههههههههههه کجا بودی خرهههههههههههه
حالم زیاد خوب نبود😂
به النا گفته بودم
عههههه چطوری خرههههه😂😂
😂خوبمممم تو چطوره بزهههه
بچه ها رمان خوب (Pdf) اگه میشناسید میشه معرفی کنید
خلافکار.
نخوندم مرسی که گفتی
تژگاه
خاطره سازی
قصاص
زهار
گناهکار
رمان قصاص و گناهکار خوندم اما زهار و خاطر ساز و تژگاه نه نخوندم
ممنون که گفتی
اسطوره
تب داغ گناه
مرد قد بلند (راجع بدبختی یه دختره من دیوونه شدم خوندمش ولی خیلی خوب بود)
بامداد خمار
عابر بی سایه
قرار نبود
در همسایگی گودزیلا
چشم هایی به رنگ عسل
سرکوب
عشق و احساس من فصل دوم هم آبی به رنگ احساس من دیگه.. یادم نیست زیاد خوندم
سارا من چهارشنبه میرم عروسی شب تو شاد ان باش فیلم از عروسی بفرستم….
فقط ایدیتو بده ندارمش..
سارا یه پیشنهاد منو تو رمانتون استاد دانشگاه بکنید وقتی هم شما رفتید دانشگاه استادتون من بشم و….😂😂
ریپلای به اتی
مرسی لر چوخ چوخ مرسی لر
نمنع یع؟
مرسییییییی منم خوبممم خرههههه 😂😂
هلی هم خر و زن داداش خودمه تو نمیتونی بهش بگی خرهه😂
برا منه😂💔❤
منو از آقاییم ندزداا😂😂😂بیچاره داداشت نمیدونه پشتش چیا میگیم😂😂
😂😂
خب زن داداش خر خودمی دیگههه😂❤
😂اگه جورابای خودشو بپوشه شاید شدم
نه اون فقط جورابای بابامو میپوشه😂
😂😂دهنت
ن پس بیاد جورابای منو بپوشه😂
دارم نقشه میکشم داداشمو بکشم خودم بیام عقدت کنم
😂😂😂
گلبم گرفت😂من بی شوشوم میمیرم
من بی شوشو همچون گولی بی بلگم
من میشم شوشوت😂❤
دجتتو بجار تو دستم
که عاجگ تو هجتم
😂
😂😂🤝
خو خوفه پس
کامنت 😐💔۲۰۳
عالی بود سارایی❤❤
۲۲۱ پیام
خسته نباشیم همگی
میگم بیاین به ۷۰۰ تا برسونیم سایت بترکونه😂
دوستان عزیز فیلا قودا عافظ
من دارم میرم اوکراین بجنگم😂لعنتیا ی دارایی دارن ک نگوووو
😂😂
منم میااام
باهم بریم من تفنگ بگیرم تیر بزنم فقط ممکنه به خودی بخوره از بس پرتاب چیزای مختلفم کجه حتما اینم کج میره
یه بار که تو شهربازی یه ازین تفنگا بود بعد باید میزدی به هدف
رو آسونه تنظیم کردم رو آخری آخری که خیلی سخت بود خورد
بعددیگه هرچقدر تلاش کردم نشد😕😂
😂😂اوف ی کلیپی دیدم هرکی داشت میجنگید موهاش طلایی بود چشاش سبز
جنگ ک نیست شوی مدعه😂
به مولا به یکی از این طلایی ها تیر بزنی پارت میکنما😂😂
😂😂😂😂
بزنم بعد برم بالاسرش بعد عشق در نگاه اول
بعد ایشالله که زنده موندیم قرار بزاریم
بعد ازدواج بعد بچه دوقلو😂😂❤
راستی فلور و سارا رمان جدید رو تبریک میگم
موفق باشید
استاد خلافکار
پارت ۱۰۶
۱۳۴۱ کامنت بود
قشنگ رمان دونی منفجر شد
ولی خب بچه ها خیلی حرف میزدن تقریبا همه پارتا بالای دویست،سیصدتا نظر بود
😂اره خیلی خوب بودن
پراکنده شدیم بعد از استاد خلافکار یه مدت زیر پارتای صیغه استاد بودیم پارت ۱۳ آیلین خداحافظی کرد منم دیگه کلا نخوندمش خبری دیگه ندارم ازشون
بچه ها دارم یه رمان جدید می نویسم تا ۲۰ پارت نوشتم شاید فرستادم به آقا قادر تا تو سایت بزاره راستی هر کی می خواد تو رمان باشه دست ها بالا خودمم توش هستم با اسم رزیتا
منم بیار با اسم خودم
فقط اینکه ادمین خودش نمیزاره
بهت دسترسی رو میده خودت باید بزاری
تو تل وقتی بهش بگی و اگه موافقت کنه بهت میگه چجوری بزاری
تازه به کامنتاهم دسترسی پیدا میکنی😂
باشه اوکی فقط بیا شاد کارت
عع🙄😐
اره خب می خوای تو رمان باشی یا نه اگه بخوای بیا شاد
و فقط واسه سه نفر جا داریم
دخترا ما اینجا نازنین داشتیم؟
چون من تو سایت رمان دونی نظر دادم گفته تو همون اتی تو رمان وان نیستی:/
آره
من چرا نمیشناسم؟!
تو گروه شاد بود ولی تو کامنتا نمیدونم
یاخدا بهش بگو اتنا میگ بیا خودتو معرفی کن
بچه ها ۲۶۰ تا کامنت شدن مبارکککککک
😛مرسی ولی اینکه چیزی نی:)
من صبر کردم بشه ۷۰۰
۲ تا نفر وارد رمان شدن به اسم های الن و ثنا فقط یک نفر مونده هااااا
منو بیار البته با عشخم:)
اوکی شما ها رو از اول در نظر گرفته بیدم شخصیت هایی هستید که با من همراه خواهید بود و رفیق های فابریک خواهیم بود بچه ها ثنا و الن شما هم کم کم وارد میشید به جمع و با هم رفیق می شیم
😂عررر ، مرسیح
حاجیی من موندم ینی چی عررررررررررررررر
سارا فلور بیاید شاد
چیکار داریح؟
تو بیا دیگه اهه چقدر سیم جیم می کنی فقط بیا
اوع دهنتون جمعن ست سرویس چ خبرا دادا خواصم کام بزارم گفم بزارم کام های بروبچز بخونم اصن یادم رف رمان در مورد چی بود اها راسی سارا دمت گرم خعلی خوب بود فک کنم خعلی علاقه داری یکی بیاد و اینجوری برات سوپر من گیری در بیاره و عاشق شین و اینا خخخ شوخیدم ولی خعلی قشنگ بود مه سرم شلوغه افتضاح اگ دیر کام گذاشتم دیگ ببخشید
عسل مگ اسمت نازنینه؟
یس هییی چ اسم چسی دارم اتی
نسی منی رمانین دا جتیمسن اولدورمم هاااا😂😂
من اولماسام گروه اشمیاجام سنه #تهدید😂😂
سارااااااااا
جونمح زندگی…
هستی؟
ار …
بیا یکم حرف بزنیم دلم گرفته…
جووون،چشش … فقد کجا؟همینجا یا تو شاد؟
اینجا
جووونم، بگو در خدمتتم
هیچی ندارم بگم😂
دلم خیلیییی گرفته نمد چرا
🤦♀️درک میکنم …
خدمم گاهی اوقات بدون هیچ دعوا و مسئله ای دلم میگیرح…اصن،اصن انگار … انگار یه تیر توش فرو رفتح باشح 😐🍃خعلی حس بَدیه،خعععلی!…
انگار توده سرطانیه من بغضم میگیره میترکمممممم…
الانم میترکممممم قلبم درد میکنه….
هعییی😕خعلی سخته .. درکت میکنم عشخم:)