توی اتاق ، روی صندلی میز تحریر نشسته بودم که در اتاق یکهو باز شد و محکم برخورد کرد به دیوار …
هینی کشیدم ، دستمو گذشاتم رو قلبم و برگشتم سمت در …
کارن بود ! …
متعجب و هنگ لب زدم :
+ چ … چیشده کارن!؟ …
چرا … چرا اینطوری در رو وا میکنی؟! …
عصبی به سمتم قدم برداشت …
بهم که رسید ؛ دستشو انداخت زیر بازوم و حین بلند کردنم از رو صندلی ، کلافه و عجله ای گفت :
_ باید بریم …
آب دهنمو قورت دادم و با بهت لب زدم :
+ چ … چی؟! …
بریم؟! … .
سرشو مضطرب ، چند بار سریع به نشونه ی آره تکون داد که سر جام ایستادم …
برگشت سمتم که با چشمایی ریز شده ، لب زدم :
+ کجا بریم؟! …
اصلا واسه چی بریم؟! …
هاااا؟! …
دستمو گرفت و همونطور که به سمت در می کشیدش ، کلافه و عصبی گفت :
_ فعلا وقت سوال ، جواب نی …
دنبالم بیا که اینجا دیگه امن نیس …
سکوت کردم و توی فکر فرو رفتم …
چه اتفاقی افتاده بود که اینقدر آشوبش کرده بود؟! …
از اتاق بیرون زدیم ، به طرف پله ها پا تند کرد و منو هم دنبال خودش کشوند …
به طبقه ی پایین که رسیدیم ، یکی از افرادش جلو اومد و نگران گفت :
_ قربان ، بهمون خبر دادن نزدیکن …
یه تای ابرومو متعجب بالا فرستادم …
کیا نزدیکن؟! …
چیشده اصلا؟! …
نگاهمو به اطراف دوختم …
عمارت مثه همیشه نبود ! …
تمامه نگهبانا و خدمتکارا ، با عجله به این طرف و اون طرف می دوییدن و سر و صدا راه انداخته بودن ! … .
آب دهنمو با ترس پایین انداختم که با صدای کارن ، گوشامو تیز کردم و بهشون چشم دوختم …
_ وایی ، وایی …
داریم به فنا میریم …
کلافه دستی تو موهاش کشید …
بعد از چند لحظه ؛ خطاب به همون نگهبان ، جدی گفت :
_ اوکی ، بار و بندیل و جمع کنین …
به افراد بگو فقط اسلحه هاشونو ور دارن …
یه چند تا نگهبان اینجا بزار واسه سرگرم کردنشون و بقیه هم دنبال من بزنن به چاک …
نگهبانه ، مضطرب سری به نشونه ی اطاعت تکون داد که کارن دستمو گرفت و به طرف در عمارت پا تند کرد …
بی حرف پشتش قدم بر میداشتم …
از عمارت بیرون زدیم ، به سمت ماشینش حرکت کرد و در سمت شاگرد رو واسم وا کرد …
سوار شدم ، اونم ماشین رو دور زد و صندلی راننده نشست … .
ماشین رو روشن کرد و با عجله دنده عقب گرفت …
در های عمارت از قبل وا بود ، با عجله از عمارت بیرون زد …
نگاهمو به آینه ی سمت خودم دوختم …
ابروهامو با تعجب بالا انداختم ؛ حدود ده تا ماشین سیاه رنگ که افراد کارن بودن ، پشتمون میومدن …
کارن با عجله دور زد و بعد دنده جلو گرفت و حرکت کرد …
روی دویستا می روند …
به صندلی چنگ زدم و به سختی گفتم :
+ کارن ، یکم آروم تر بِرون …
بی توجه نسبت به من و حرفم ، عصبی سرعتشو زیاد تر کرد که همون لحظه گوشیش زنگ خورد …
از عمارت یخورده فاصله گرفته بودیم …
با خشم گوشیشو ورداشت و تماس رو وصل کرد …
گوشیشو گرفت در گوشش و داد زد :
_ بناااال …
نمیدونم چی شنید که مضطرب و با نگاهی ترسون ، از آینه به عقب نگاه کرد …
ناخودآگاه نگاه منم کشیده شد سمت آینه …
با دیدن چندین تا ماشین پلیس که فاصله ی زیادی هم با ما نداشتن ، نور امیدی تو دلم درخشید …
لبخند خوشحالی زدم که نگاهشو از اونا گرفت و کارن فریاد زد :
_ پس معطل چی هستین!؟ …
شلیک کنین به ماشیناشون دیگه ! …
و بعد منتظر حرفی از طرف پشت خط نموند و گوشی رو با پایین گرفتنش ، قطع کرد …
با ذوقی که نمیتونستم پنهونش کنم ، خیره به نیمرخش لب زدم :
+ ویلیام اومده ! …
بالاخره اومد ، دیدی؟! …
پوزخندی زد و با حرص ؛ همونطور که دنده رو عوض می کرد ، غرید :
_ آره اومده ولی …
ولی دستش بهت نمیرسه ، من اجازه نمیدم …
خیال تخت آوین خانووم ! … .
آب دهنمو با بهت قورت دادم که همون لحظه صدای ویلیام ، از توی بلندگو اومد :
_ مازراتی بزن کنار ، راه فراری نداری ! …
کارن نفسشو خشمگین بیرون فرستاد ، سرشو از پنجره بیرون برد و داد زد :
_ هیچ غلتی نمیتونی بکنی جناب سرگرد …
هیچ غلتییی ! … .
سرشو اورد داخل ماشین و بعد دستشو بیرون برد …
به چیزی که تو دستش بود ، خیره شدم …
یه تفنگ ! …
تا به خودم بیام ، صدای شلیک بلند شد …
جیغی کشیدم و نگاهمو از آینه ، به عقب دوختم …
خداروشکر ویلیام آسیبی ندیده بود ! …
لبخند محوی زدم و دستمو گذاشتم رو قلبم …
خدایا ، خودت یه طوری کن بلایی سر ویلیام نیاد و همچی به خوشی پایان پیدا کنه ! …
نگاهمو به کارن دوختم …
بدجور آشفته بود ، پوزخندی زدم …
هیچ راه فراری نداش ، بالاخره هم گیر میفتاد ! … .
آره ، من به ویلیام اطمینان داشتم … .
اون همیشه ، کاراشو به بهترین نحو انجام میده …
به بهترین نحو ! … .
یعنی به همین زودی کارن گرفتن؟
من گفتم الان کلی اتفاق جذاب و هیجانی میفته ویلیام هم حالا حالا ها به آوین نمیرسه بعد کلی سگ دو زدن بهش میرسه
هنوز کلی نقشه دارم دریا خانوم 😌😉👀
آهان خدارا شکر پس تمام نمیشه آخه من از رمان هایی که توش یه اتفاق میفته بعد نویسنده سریع تمامش میکنه بدم میاد یه لحظه که این پارت خوندم فکر کردم الان ویلیام آوین نجات میده بد تمام میشه به نظر اینطوری خیلی مسخره است اما الان که گفتی نقشه ها داری خیالم راحت شد هیجان رمان تمام نشده
یس دقیقا🤣
مقصی ساراجون💙💙💙💙💙
😘فدای توو
بچه ها هلیا کجاس نکنه روزه سکوت گرفته .نیستش.دلم براش تنگ شده
میاد …
😂جون
اومدم
گولبونت بلم
کجا بودی لنتییی؟!🤐💔
دیوونه😂
مرسی گلی 😘💕
دهنت سرویس 😂👎
واو اومای گاد 😏 👍🏻
نکنه قهره؟؟
نووچ ، فکر نمیکنم
آرمی کوشی ؟؟؟!!
اون کلا کم میاد …
گاهی اوقات 👌😪
اگه منظورت از آرمی منم یه بدبختی جوگیری هستم که نگو🥲
اره😍اینجا کلا یه دونه ارمی داریم خوشگلم 😕🌼
نمونه بارز یک آدم اسکل خودمم🥲
خودمو اسیرکردم🥲
عع ارمی …
یعنی چی خودمو اسیر کردم!؟😕
بابا تو هم بیا دیگه ، برو ببین چند ساعت پیش چه مسخره بازیا که نکردیم 😂💔
من شدم افشین فلورم شد یه لاس زن 🤣🖕
چراااا😂
هعییی اینقدر دوست داشتم بیام الان نشستم کلشونو خواندم😅
من از شنبه تا پنجشنبه از۷:۳۰تامدرسه ام جوگیر شدم زارت زارت کلاس ثبت نام کردم همه عصرهابجزجمعه و دوشنبه کلاسم🥲
😭ناز نکن دیگه ؛ سعی کن بیای 🙂💛
جررر ، پیامارو خوندی؟!🤣🤣🤣🤣
اسکل بازیای منو دیدی؟!😂😪
😂وای خدا
تو کی وقت میکنی رمان بنویسی
دمت گرم خداییش
حتما خودمو می سونم خیلیی باحال بودن😂
ظهرها معولابعداز نهار یاشب ها می نویسم🥲
😅😅متظریم💎
سارا روت کراش زدم نمیدونم چرا؟
😂😂کیه که رو من کراش نزنه!؟😌
من😌😌😂🖕🏻
ایوللل
ولی یه حسی بهم میگه که ویلیام به این راحتی ها دستش به آوین نمیرسه
خواهیم دید 🙄💕
لطفا به همین زودی آوین و ویلیام به هم نرسن اینطوری باحال تره و هیجانش بالاتر و اینکه میگن مرد یه زن سخت به دست بیاره قدرش بیشتر میدونه
من به بچه های اکیپمون ماجرای اینجا رو گفتم و گفتم یه دختر خانم خلی به اسمای فلو و ساری هستن که رمان مینویسن و چرت و پرت میگن حالا از فردا یه گله گوساله ۱۷ ساله میریزه اینجا
البته اکثرشون میخوان با اکانت پسر بیان خلاصه در جریان باشید که هواشناسی حمله یه گله گوساله رو پیش بینی میکنه
پناه بگیرید !!!!
یگی ، از دست توووو😑🖕
چیه مگه بده براتون گوساله ی خواننده جمع کردم ؟؟
البته از نوع وحشی هااا
نوچ نوچ نوچ 🙄😑
خوش اومدن اما بگو با اسم پسر نیان که باهم راحت تر باشیم
دقیقا😂
گرچه با اسم پسرم بیان فرقی نمیکنه ولی به هر حال …
من عاشقت شدم لعنتی بیارل بزنیم سارا
😂😂بخدا فلور از من بهتره هاااا …
من قدیمی ام … یه ادم بیخودی ! …🙂💔
ولی فلور خیلی خوبه 😅 …
نویسنده ی جدید و فاز بالا 🙂💔🖕
ببند
😒جز شما دو تا کس دیگه ای نمیتونه باشه …
هلیا هم که فعلا نی … پس خودتی 😑🤛
باشه بابا … اینقدر قسم نخور ، فقط دستم به این هلیا برسه … کشتمششش😑🤙
گمشینننن
من نیستمممم
نبودم از ظهر دیگه
😂😂😂💔
جرررر💔😂😂😂
ن تورو میخوام سارا بیا مشهد
😂😂😂قربون تو بشم من
میگم خدایی شما دخترا چجوری میتونین یه همچین چیزایی بنویسین؟! …
سخت نی واقعا؟! …
اینهمه باید فکر کنی … فکر و فکر و فکر …
خیلی عجیبین واقعا ! …
😐با اینکه میدونم یا فلوری یا هم هلیا …
ولی دقیقا کجامون عجیبه؟! …
کجاش سخته؟! … .😑
شک نکن فلوعه
فلو دهنتو ببند واگرنه میام گلش میگیرما
راست میگه ، فلور بخدا میکشمت😑🖕
🙄🙄🙄🙄💔
بروووو برووو خودتو سیا کن 😑🖤
اره اره باور کردم 😑🖕
نه اینکه دو تا گوش مخملی دارم باور کردم
همینو بگوو😂👊
فلور نقش بازی نکن که خودم میکشمت😑
جدی؟!😑
دروغ میگه بابا ساری این خود خوده عنترشه
🙄شاید …
باشه قبوله 🤦♀️
فقط بفهمم کیه ؛ من میدونم و اونننن
😐به جون کی قسم بخورممممم من نیستمممم
پیامارو تا ته بخون لنتی😂😘
داش بیا یادت بدم😔🤲🏻😂
خدانکنه کراش عزیزم
😅🌷🌷🌷
من فیک نیستم آبجیا 🤦♂️
خب … اول از همه یه اصل بدم …
افشینم ۱۹ تبریز …
ساید مسخره به نظر بیاد ولی کم و بیش رمان میخونم …
بخصوص اون قسمتای منحرفانشو …
خوشحال میشم به عنوان یه دوست یا داداش منو بپذیرین …
حرفای اولمم که گفتم دامن کوتاه ..
منظوری نداشتم ، فقط خواستم سر به سرتون بزارم …
بچه ها …
به نظرم این یکی واقعا پسره 🙄🙄🙄🙄
🙄برو ببینم میتونی چیکار کنی ..😑😂
جووون ، نوکرتم هستم ! بیا اذیت کن ببینم
ایوللل آخخ جونننن پسررررر
ینی من عاشقق سر به سر گذاشتن و اذیت کردن این پسرا هستم
یه زمانی با همین گله گوساله ( اکیپمون ) پسرای پارک سر کوچه مدرسه مون رو انقده اذیت نمی کردیم خدا میدونه
غلط نکن فلو
فکر کنم پسر باشه اما اگه یکی از بچه ها باشه مسخره بازی در میاره واقعا متاسفم چون مسخره بازی هم حدی داره
خودم بودم 😐😂
داش خدا شفات بده
راس میگه از دس ماها نمیتونی در ری
بچارا😂🤲🏻حملهههههه
بزار گوساله ها برسن
ولی الانم حملههههههه
😂😂😂اقا من هنو باورم نمیشه پسره …
🙄🙄🙄نمیتونی …
خاااک😂
ولی از من میشنوی برین بهش
داداش یه جای کارت میلنگه..
😂ترنسی؟
مغز خر خوردی فلور؟!🙄
بیا توافقی بخوریم؟ 😂
ععم نچ اینجا ورود پسر ها ممنوعه و اگر میخوای باشی نباید پیام بدی حالا افتاد (اگه کسی باهاش حرف بزنه باهمین دستام خفش میکنم من بااینکه دخترمو دوازده سالمه اما مثل یه شیرم که کلی تجربه داره درزمن ما یادمون رفت که شیرای ماده از شیرای نر قوی ترن و تتتمممااامممم💪🏻😎😏)
ایولللل😍😂
آبجی آرزو بر جوانان عیب نیس
پشماممم😐پسر واقعی
اره چه پسری 😪😂🖕
سارا پسر خالم وضعیت وات گذاشته روز پسر مبارک بعد یه ویدئوم گذاشته که پسرا ست دخترا ساکت بعد میگه میگین روز پسر وجود نداره ماخودمون خوالق روزیم نه شما بعد منم اومدم گفتم (🤣🤣🤣دانی باچه خیالات خامی زنده گی میکنی 🤣🤣🤣) خلاصه دهنشو سرویس کردم 😁😏پامام پامام 😎 (دانی مخفف دانیال)
😂😂😂😂شتتتتتت …
ایول بهتتتتت
سارا جواب نده که باور کن نمیام خواستگاریت ها ولی باور نکن صدرصد میام خواستگاریت .افشین به عشقم پیام نده ها
😂😂😂من عمرا باهاش بچتم ..
قراره فلور دهنشو سرویس کنه 😎😏
یا ابلفض منه به این خوشگلی کراش نزدی لنتی من ب اون خوشگلی عکس فرستادم بت کات فور اور
نوچ 😑🖕
فولور زر مفت نزن
جر جر جر جر جر جر جر
افشین جوووون برو پیش عشقت 😔🤲🏻
همینجام دلبر ، اصل بده و یکمم این اسکلا رو معرفی کن تا بشناسمشون
هوی هوی …
بفهم چی میگیااااا ، میزنم لت و پارت میکنماااا …
جر جر جر
فلو ناز عشوه یادت نره 💔🫂😂
لت و پار کردنتو عشقه .
بخوووورررشششش🚶🏻♀️
اقا خیلی رو مخه این 😑
نه … اول خودمم فکر کردم هلیاس ولی هلیا همش با ایدی های کوتاه میاد 😑اما این یکی بلنده …
نمیبینی زده افشین آریا فرد 😑
باهاش چت نکن بخدا فلور 😑
دلبر ب هر آدمی نگو 🙄🥲😂
نه دیوووووث منظورم تو نبودی 😂😂😂😂😂😂😂😂اون کلمه با ارزشی هست من حتی به شوهرمم دلبر نمیگم 😂
😂😂😂👌
خداییش با اون نبودم😭😂
خوش جیگر .
راستش اشنایی زیادی باهاتون ندارم ، کدوم رمانا واس توعه؟
افشین جون اینا ما خیاریم؟ 😂😭
برو گمشو زرم نزن پسره ویز ویزوی آشغال کثافت زرزرو
اسکل خودتی گاگول جان
😐
تو واقعا پسری؟
جررررر😂😂😂
افشین بیا برو وووو بیااااا دیوث😂
نخیر بشین میخوایم براش آش بپزیم بدیم دست ننش
افشین خفه شو به عشقم اس نده سارا جواب نده عزیزم
میشه بقیه هی مثه پیام بازرگانی رد نشین تا بتونم بزنم پاسخ و جواب این فلور خانوممو بدم!؟
اینا رو ولش ، پس اون رمان تو بود که خوندم زد بالا .. آره؟ بخدا شق درد گرفتم . خیلی بده🤦♂️
فلور بخدا بس کن …
من سرد شدم کلا ، باهاش چت نکن …
برم به قادر بگم بیاد ببینه چه خبر شده اینجا😑💔
هول نکن دا یه پسره بزا سرگرم شیم عیح😑😂
عهههه سارا ضد حال نزن دیگه تو رو خدااا
یه پسر هیچوقت انقد کص نمیگه😂👏🏼
راستی ، هلیا کیه؟
اینقدر غیبت نکنین پشتش ، من فیک نیستم ..
چرا باور نمیکنین!
داداش نخون درد نگیر+😏😂یه راه حل دیگه هم هس (جق) دا خدافز
عام .
پیشنهاد خوبی بود آجی ، حتما درموردش فکر میکنم .
ولی اخه میدونی ..
نمیشه ، چون عاشق صحنم
بخون پس
😂😂😂😂😂اخ
شق درد گرفتتتتت
😂بچه ها واقعا از نظر علمی انقدرام راحت شق نمیشه عااا
مگر اینکه جقی بدبخت باشه پسره😂
😂😂😂😂حالا ادامه رو بخون
هیز بدبخت دختر باز😐🖕
من بودم 😐😂
ولی خب آره ، درُس میگی 😂
دقیقا همینطورم🙂🖕💯🚶♀️😂🤣
بابا ساراعههه
چندبار بگیمممم😂
🤣🤣هعیی گلبم 💔🤢
اینا نمیخوان باور کنن🙂🖕🤦♀️😪😂
داداش چن ب چن ۴ تا دختر ب ۱ پسر؟ 😂تجاوز دوس داری؟ پاشو برو گمشو خونتون
چی میگی اجی؟
من مگ واس س.کس اومدم؟
برم بهتره . شما ها کلا مشکل دارین باهام انگار 🤦♂️
داش نرو اینا کم دارن ما راحتیم
جر افشین گفتی تبریزی دا؟ خب ترکی حرف بزن یکم🥺😂
رو چشَم ، ترکی میپسندین بحرفم؟؟
ما پسر میا کلا ارور میدیم حالا حری 😎
بورو گمشو زر میزنه 🤬
نچ هلی نی 💪🏻
خب خب
افشین خان داعاش من یگانه ام ملقب به یگی سر این خرا
۱۷ سالمه از تهران
این فلو یک تیکه ای که نگوووو
ماه
لنتی چشماش😔😂🔥
گوسن😔😂
خوش اجی
اره ، ع فلی خوشم اومَ
دختر باحالیه
میپسندیم حرف بزن من واسه اینا ترجمه میکنم
بچه ها قادر الان میاد ..
سارا جرزنی نکن😂😔
خوش اومده که اومده حالا حری تاازون اخمام نکردم که انگار ابروهام چشمو گرفته نیفته 🤬👀
یااااا اباالفضل!! 🤕😲
۸۰ صفحه رمان نوشتین با پیاماتون😂
دسِت طلا سارایی 😍
خفن بود🙂💖💛
😂مرسی گلی 🌷
بابا بیچاره اومد نظر بده تو رمان ۲ دستی پرتش کردین بیرون😂😔
فرض میکنیم هلیا نبود
آقاها فرض کن اون نبود چرا باید اونجوری میکردیم😭😭😭😂
با ای پسرو آشغال بودم نه با آقا قادر
هلی نی خدا باچه زبونی بگم هلی نی آره 😫
منننن چر ااااا نمیتونمممممم ریپ بزنمممممم😐😭😂
اه بابا گمشید😂
مرسی عشقم
تو بودی میخواستی ترکی بحرفم؟!
سلام و احوال پرسی میکنم ترجمه کن واسشون
” آدون نمنه دی؟
حالون نجوردی؟
تانیشلیخ ور!
نه انصافا تبریزی حرف میزنه 😐😂این بیچاره هلیا نیس
من زدم گوگل ، اصلا اینجور چیزا نیاورد که این بخواد از تو گوگل اورده باشه😑💔
حالا چی گف اصلا؟!
میگه اسمت چیه
حالت چطوره
تانشلیخ نمنه الور؟ 😐😂
تانشلیخ یعنی یجورایی اصل بده😂
زر نزن، 🤬🤬🤬🤬💪🏻💪🏻💪🏻😑
خب ببین معنی این چی میشه؟
ایستمرم گورم بیلین😂👏🏼
معنیش میشه نمیخوام ببینمت
نوچ … تانیشلیخ ور یعنی اصل بده 👀
ارومیه؟
نه این داره میگه ایستمرم بیلین گورم یعنی چی 😂
هاااا … خو یعنی چی؟!🤔
یعنی نمیخوام ببینمت دا😂
😂😂😂پارهههه …
برمتو دفترم اینم اضافه کنم
فهمیدم این اتناس😂👏🏼
ای باباااا جمع کنین کاسه کوزتونو دیگه …
من بودم آقا من بودممممم😑
حواسم نبود لو دادم سنی هم فهمید ، هعییی
پاک نکن دا لنتی😂👏🏼از همون اول که نقطه میزاشتی فهمیدم
حیف شد … حیییففففف😑💔
😂😂😂زده شد ✅
دیدین اول گفتم این ساراست 😂
حیف شد واقعا🤣🤣🤣
به چه زحمتی ایمیل ساختم تا بیام اسکلتون کنم 😑😂
اما فلور خیلی باحال بود …
نیمساعت داشتم میخندیدم 😂
اولا افشین واقن معلومه تو گذاشتی آرا فرد ع چیه نمد اینم ک معلومه تو ساختی نقطه هم زرت زرت میزاری سوتی از این بیشتر؟
😂😂😂😂جررم …
خیلی حیف شد واقعا 😑💔🍂
سارا ببشید ینی من تورو داشتم فوش بارون میکردم اما از ترفی حقت بود من باهات قهرم 😑😑
🙄چرا؟!
سارا دوست تبریزی داری؟ 😂
نوچ …😁
لنتی چطور تبریزی حرف میزدی😂نت؟
نه بابا نت که اصلا این چیزا رو نداره .. :/
داره😂بگو از کجا داشتی زر میزدی
نداره بخدااا😐💔🍂
پس چجوری ترکی حرف زدی ؟!
نپیچون بیشور از کجا زر زر میکردی😂
😂😂بمانددد
خب تو نت هست جدی میگم😐😂خودت میگی رفتم دیدم نیست. هست
اما من از تو نت نگرفتم 🤷♀️🤐
اوک پس میمونه یه راه ک از یه نفر کمک خاستی 😂
بازم نه 😌🍂
پس چجوری ترکی حرف زدی ؟!
عععع … بماند دیگه 🙄🙄🙄😑
فاطمه ؟🤣🤲🏻
میبینی این سارا چقد زرنگه کامنت میگیره توهم یه روش پیدا کن😂
😂😂😂نه بخدا … فقط واسه مسخره بازی اومدم اینطوری کردم …
عع فلووور😒🤛💔😂
پارت بعدی کی میزاری؟
وقتی لا لا کردی😔
دهنتتتتت🤣🤣🤣
🥺🔥😂ایم نمکدون
قبلا با یکی دوس بودم ، تبریزی بود …
خلاصه که یه هفته باهاش بودم بعد کات کردم …
تو همون یه هفته یه چیزایی بهم یاد داد🤗😪😂
چقدر نمکی تو قربون تو😃😂
اسم من آلا هست
شب 💔گوشیم شارژ نداره وگرنه همین الان مینوشتم میزاشتم 😂🤐
از دست اینااا😑😂
بی ادب 🤐💔
بچه ها دیگه مسخره بازی بسته همش با اسم پسر میاین چرت و پرت میگین
بعدش اگه هم یک وقت واقعا پسر اومد اینکار ها را نکنید یکسری ها که پسر میاد هی جیگر و عشق میگن آبرو دختر میبرن یکسری دیگه از دخترا هم میگن برو و هری که این حرف هم بد پسرا میگن چقدر دخترا بیشخصیت هستن که اگه اینطوری رفتار کنیم حق هم دارن
اگه پسری اومد خوش آمد میگم و مودبانه دوستانه صحبت میکنیم
نگا اون پاشو از گیلیمش دراز تر کرده بود پسره چلمغز نکبت می خواستم خفش کنم وقتی گف با دامن کوتا عکس بگیرین بفرستین میخواستم بزنم پچش کنم ههع وای سارا بود یادم رفت سارا ببخشید اینجا هم باز بهت فوش دادم البته هقت بود
😂😂ای خدااا💔🍂
😂تو چی میگی این وسط
داداش مجازیه
هیچکی هیچکسو نمیشناسه
اینجا خودت نباشی کجا میخوای خودت باشی؟
👌😂💔
یسسس😑😑😑💔😂
منظورت منم؟
اگه منو میگی خب راست گفتم دیگه مگه دورغ میگم بعد اینکه اتفاقا منو نمی شناسی شاید تو حرف هام اینطوری باشم اما تو نگاهم یه عشوه هایی هست که دیگه پاستوریزه فراموش میکنی البته بگم من از اون آدم هایی هستم که عشوه تو نگاه و حرکات و رفتارم و از قصد نمیکنم هر کی برای اولین بار منو میبینه میگه چرا انقدر عشوه میریزی😅
جرررر😂😂
قربون عشوه هات برم مننن😍😂
به سوی افق و فراتر از آن
💪😂😂😂
اوکی من دیگه گوه بخورم همچین غلتی کنم 🙂🖕😑😂
آها آفرین خوشگل که حرفم قشنگ گرفتی
😉😘فدایتتت
بمیرینننن
ن من نیستمممم
و فک کنم فیکه
پسر ۱۹ ساله اینجا چیکار میکنه😑این بچه کار و زندگی نداره؟
تازه میگه منو جای داداشتون حساب کنین
😐ها کی گفتی
هلی من ازت دفا کردم گفتم تو نیستی این فلور گفت تویی 😜
😂😂😂💔🍂
نه این کلا اخلاقش اینه فداش شم 🤗😍😂
عشقی ب مولا
💪💪😂💔
😂😂😂داداش به این خوبی از کجا میخواین پیدا کنین؟!😌
اسکله کلا💔😂😂😂
وایسین پیاما رو بخونم بعد میام باهاتون قهر میکنم😂😂😂😂😂
اووووککک😂😂😂😂
از کدوم پارت شروع کنم
از پارت ۲۷😂😂😂اون آخراش البته 🙄😂
از پارت ۲۷ کیییی😂تو یا فلور؟
من باو 🙄😑😂
نمیدونی چقدررر غیبتتو کردیم هلی 🦄😂
خعلییی😂😂
دیدم😂
اصل مطلبو گرفتی یا ن؟!🙄💔🤣🤣
اره😂
ولی تو رو خدا اگه باز پسر اومد باور کنید من نیستم😂😂دهنم سرویس شد لعنتیا
😂😂😂الان که دیگه به منم نا اطمینان شدن 😭💔😂
😂اوف حقته
هققق نگوووو😭😂💔
ساراجون مثل همیشه حرف نداشت🌸♥️
فدای تو بشم ارمی جونی😍😘
خدانکنه عزیزم♥️🌹😘😘
💛💛💛💛
😂ولی خدایی
همچی قادر قادر کردین آدم فک میکنه قادر لولویی چیزیه😂
از لولو هم بالا تره 😎😎😎😂😂😂
خدایی تکستای فلور رو دیدی؟! 🤣🤣
من جرررر…
هی میگف هلیا الان قادر میاد …
😂😂😂😂😂🖕فاااااک
😂انقدر ترسناکه؟
چجوریه مگ
😂بیچاره استرس گرفته بود
🤣🤣🤣🤣🤣💔
ساراجون تلگرام دیربه دیر سرمی زنی چرا؟😕🥺
پاکیدم فداتشم 😭💔
واییی عزیزم🥲🥺
نمی گم چرا چون شاید دوست نداشته باشی جواب بدی نگرانت شده بودم جواب نمی دادی🥲
هیچی بابا با مامانم اینا بحث شد مجبور شدم حذف کنم 😭
ببخش💔🖤
😂اخ بچه ها فردا عشق صوری پارت گذاری دارههه
دنبالش میکنین؟
من هی منتظرم شهرام بره دیاکو رو پاره کنه😂
پاره میکنه ، اخرم با شیوا رل میزنه و ازدواج میکنن و تامام 😐
پی دی افشو نخوندی مگ؟!
سارا جون پارت بعدی نمیزاری😃😃😃😃😀😘
هنو ننوشتم 😑🚶♀️
باورت میشه؟!😑🔪😂
ولی خب اگه شد یه پارت دیگه امشب میدم 😂💔
😐پی دی اافشو از کجا بگیرمممم
عرررررر
یه کانال تو تل گذاشته
سارا خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بیشعوریییییییی
خیلی کثافتی من قهرم
اصن حقش نبودا چه خوب نقشم بازی میکرد اوسکل بعد به فلو میگه بازیگر قهاری اگه من دیگه با تو حرف زدم
قهرررر
😂🤣😂ببشید خو 💔🔪
حقتهههههه😂حقتههههه
اه من شما رو گرفتتتتت
😂آخه لعنتیا من نبودم اصن از ۳۰۰ تا پیام فقط ۲۵۰ تاش اسم من بود😂😂
😂😂😂😂جرررررر
۳۲۳پیام یوهوووووووووووووو
من نبودم چرا حرف زدین هااااان…
😂😂😂هلیا دو ساعته داره میخونه …
از پارت ۲۷ شروع کن بخون ، جرررر میخوری 😂💔
بابا خوندم تموم شد😂
پاره نشدی خدایی؟!😂😂😂
من باید برم بازیگر شم 🙂💔😂
حوصله ندارم تازه از امتحان اومدم روزه هم بودم سرم میترکه……
عررررررر
اوکی 🙂😪
روزه چرا بودیییی
کنکوری ک روزه نمیگیرهههه
دقیقا💔🖕😪😂
کنکوری ادم نیس؟
گفتند روزه بگیری ثواب داره منم گرفتم البته این سه روزا من فقط دیروز رو گرفتم…
بابا روزه و نماز و آخرت چیه ول کنین اینا رو
💔😂😂😂
الان قادر میاد
قادر میاد..
😒😒😒
😂🤣😂🤣حیح
من خیلی خیلی پرم الان منفجر میشم 😤
اروم باش گلی 😂
چیزی نشده که … یه شوخی بود 🤣🤣🤣😂
سلام دخترا منو لطفا تو جمعتون اگه میشه لطفا جابدید ممنون میشم 🤩 و لطفا من رو مثل برادر خودتون بدونید و من مثل افشین و ماهان و امیر محمد قلابی نیستم
😑خدااا منو بکش
فلور هلی سارا هرکی هست تورو خدا بگه 😫
که این پسرست یانه که من باخیال راحت فوش بارونش کنم 😁
فوش بارون کن 💔🙃
من نیستم 🙃💔
بچه ها بس کنین اگه پسر بود نمی نشست یکساعت کامنتارو بخونه😃😂😒
من سارا خانوم رو از رمان مال من باش دنبال میکردم اما نمیدونم چرا کامنت هام ارسال نمیشد 🤔
😑تو رو جان مادرت بس کن
سارا خانوم باور کنید من راست میگم به هرچی میپرستید راست میگم 🤦♂️
باشه بابا باور کردم …😑
اصلا باور کردن من چه اهمیتی داره؟!
من که واسه هیچکی مهم نیستم 😄💔
سارا چرا اینطوری میگی اخههههه
😂😂😂دقیقاااااا
هرکی از راه میرسه پسره
دختر خانوم به هرچی که میپرستید قسم من پسرم 🤦♂️
خانوم محترم لطفا درست صحبت کنید
من هیچی نمیگم ، ولی خدایی خز نشده این کارا؟!😒
خودت باش مَشتی …😄💔
داعاش اینجا وضع همینه به غیر از فوش حرف دیگه ای ما بلد نیستیم
پس شما رو به خیر و ما رو به سلامت بفرمایید برید که ما تازه نجات پیدا کردیم
اگ پسری حالا اشنایی بده شاید باهات رل شدم…😂😂😂
رضا صرافی
۲۳ ساله
اهل شهر بابک اما اسالتن رضا آبادی
صرافی یا صالحی؟! …
اخه ایمیلت یه چی دیگه میگه 😅🖤
آقای محترم هرکی هستی باش اما اینجا پیام نده
**باتشکر رعیس بخش کاربران خانوم سارا نوروزی **
😅فدای تو 💔🔪
خوشبختم…
امیدوارم اسکلمون نکرده باشی وگرنه هرکجا هستی میام پیدات میکنم جرت میدم…
من به شخصه دیگه گول نمیخورم همون ۳ بار واسه هفت پشت و جد و آبادم بس بود
مخصوصا افشییینننن خاننن
هر کی میخوای باشی باش
فقَ یه شوخی بود😪💔
اع سلام عمو جون😂
رضا آباد کجاست دقیقا؟
رضا آباد در رفسنجان قرار داره اما شما میتونید اون رو داخل نقشه ببنید
😂😂اها مرسی بوس
صرافیم این گوشیه دادشمه
اوکی 💎
خوش 🤷♀️💔
جسارتا باز فامیل داداشت با خودت فرق میکنه؟!🙄
البته ببخشیدا قصد فوضولی نداشتم 😪💔
ازبس سربه سرهم گذاشتیم نمی فهمیم شوخیه یاجدی😅
😢کاش تلی شادی چیزی میداشتم باهات چت میکردم …
به شدت نیاز به خالی کردن روحیم دارم ! …😖🚶♀️💔
عزیزم اینجا چت شخصی نداره شمارمو بهت بدم؟
نوچ ، نداره 😢
فقط همینقدر بدون ، من خیلی بدبختم …
یه آدم حسودِ عقده ای ! …
یه حروم زاده ، یه لاشی …
اصلا یه وضعی 🤦♀️🚶♀️💔
سارا به خاطر این حرفت از قهر درومدم.
عوضی تو غلط میکنی به خودت عقده ای و حروم زاده و لاشی بگیییی
هرکی این حرفا رو بهت زده گوه گاوی که مغز خر خورده رو خورده.
تو خیلیم مهربونی ، شوخی ، خوشگلی ، با استعدادی ، مودبی.
به خدا یه بار دیگه به خودت ازین فحشا بدی هم میام تورو میکشم هم فلو رو هم هلی و هم آتیی رو هم یگی و ارمیتا و هرکسی که اینجا هست رو میکشم به اضافه خودم بریم یا جهنم یا بهشتو به چوخ بدیم😂💔👊🏻
…. نمیدونم خالی از هر حسی ام …
یه حرفایی شنیدم ، که مغزم داره سوت میکشه …
یه چیزایی رو فهمیدم ، که قلبم لحظه به لحظه میخواد بیاد بیرون از سینم …
تحمل این حجمممم ، از غم و شوک رو ندارم …🚶♀️💔
نگاه من خودم یه حرفایی رو شنیدم که نباید میشنیدم یه چیزایی پشت سرم گفتن که فقط قضاوت اشتباه هست ولی خودمو ناراحت نکردم چونمه میدونم واقعیت نداره و خودم خودمو میشناسم پس آدم نباید به خاطر حرفای دیگران خودشو ناراحت کنه.
اصن میخوای تو بگو چیادگفتن بهت به دوستم بگم اون خیلی خوب دلداری میده و برات بفرستم؟
نه …
موضوع پشت سر حرف زدن و این چیزا نیس …
خانوادگیه ، یه چیزیه مربوط به اون قدیما ! …
یه چیزی که شده کابوس شبام …
یه چیزی که ، که …
هوففف🤦♀️ که بخاطرش دلم میخواد با همه ی عالم و ادم قهر کنم …
زدم لب تاپمو شیکوندم بخاطرش …
گوشیمو ناکار کردم …
آلبوم عکسمو شیکستم 😅
همینقدر دردناکه و ترسناک ..💔🔪
عهه😕
ایشالله زودتر درست شه مشکلت💖
اگه خواستی درد و دل کنی من هستم❤❤
اره 😅
مرسی 💔🖤🙂
💖💖💞💞❤❤
اگه باز بخوای ازین حرفا بزنیا اول دهنتو با اسید بشور که نتونی بگی این حرفارو😒
یا خودم بیام بشورم که اصن این حرفا رو نزنی.
ایششش. شوخی هم ندارم😒👊🏻
هعی💔
کاش میشد اصلا کر میشدم … کر و کور و لال 😑🖤
غلط بکنن سارااا
به خدا میام جرت میدمااا
😅بیا … بیا بکُش کلا و راحتم کن 💔🔪
نه بکشمت رمانت بدون نویسنده میمونه بعد تو خماری میمونیم آوین به ویلیام میرسه یا نه😂
شوخی کردما
😅تا باشه از این شوخیا 😪🔪
😂😂
واه خاک عالم سارا این چه حرفیه می زنی؟باورکن ناراحت می شم به خودت همچین حرفایی بزنی به قول یکی می گفت تو باید هم خودتو دوست داشته باشی هم قبول🌸♥️
😑متاسفانه نه خودمو قبول دارم و نه دوست …
دشمنم با خودم کلا 💔🔪
عزیزم من خطم دائمه و به نام خودمم نیست مگه نه شمارمومی دادم 🥲
نمی شه دوباره شاد بریزی با یه شماره دیگه این دفعه من نام کاربری رو می گم چون تا پارسال داخل شاد آموزش بود از امسال داخل شاد تدریس نمی کنن…
ببینم چی میشه ، فعلا که یکم رو به را شدم …
اگه نیاز بود ، به پیویت پناه میارم 😢😅💛
عزیزم هرموقع راحت بودی حتمابیا😘♥️🌸
چشم 🙂💔
سارا
منم ی مدتی اینجوری بودم
همش به بقیه حسودی میکردم
میگفتم چرا من نباید مث اینا باشم
چرا اینا انقدر خوشبختن
من چیکار کردم ک خدا این اتفاقا رو گذاشت توی سرنوشتم
حتی مال خیلی قدیما هم نیست
همین ۱ سال پیش
بعدش فهمیدم این چیزا اونقدر ارزش ندارن ک بتونن نابودم کنن
همه زندگیشونو میکنن
حتی اون کسی ک باعث ناراحتیت شده براش مهم نیست
فقط خودت درد میکشی
سعی کن زندگی کنی
قلبتو برای همه باز کن
هیچکی نمیتونه بهت آسیب بزنه
فقط خودت این توانایی رو داری
میدونم ک هیچوقت نمیتونی فراموش کنی و بهت پیشنهاد میکنم فراموش هم نکنی
زندگی با تمام اینا قشنگه
هر وقت حس کردی دیگه نمیتونی تحمل کنی بشین روی کاغذ همه چیزو بنویس بعد هم اونو مث ی نامه بفرست برای خودت
وقتی آروم تر شدی بشین بخون و دوباره ی نامه برای خودت بنویس و بگو باید چیکار کنی
هیچکی نمیتونه کاری برات بکنه
فقط خودتی و خودت
و باید بدونی تو فوق العاده ای
بی نقص
و دوست داشتنی
و باید بگم ببخشید اگه تو دلداری دادن ناشیم چون اولین باره اینکارو میکنم😂💖
مرسی🙃💔
بی وجود من اینقدر زر نزدم ک بگی مرسی😂
شیطونه میگه من برم امیر محمد بیاد😂
بله دادشم از یه پدره و من هم از یه پدر دیگه اما مادرامون یکیه
اوه … چه پیچیده شد 🤒
بله مادرمون یکیه اما پدرمون فرق دارن
چرا ناز میکشی ؟؟!!
سارا خانم قهره
جوابتو نمیده
فاز سنگین.
من ناز کشیدن بلد نیستم…
حالا هم ازش معذرت خاستم خیلیه …
بخاطر یه حرف قهر کرده مقصر هم نیستم دوس نداره دیگ نحرفه زوری نیس…
دخترا نکنه رضا این هلیای میمونه؟
آتناجون رشته ای هستی؟
منظورت چی میخونم؟
آره رشته های نظری هستی دیگه؟
بمیرین😂ن من نیستم به خدااااا
نه به خدا من هلیا یا کس دیگه ای نیستم
😂تو منی یا من توآم؟
اصل بده
آم میشه اسم پدر بزرگتون و پدرتون و اگه خواهر و برادری دارید به تر تیب بگید لطفا 🤔
😐چیکاره اونا داری؟!
چون واسم آشنا بود 😏
😂میخوای بیای خواستگاری؟
عرر
هلی خیلی خری
نگو عمو رضا تویی خیلی کثافتی آلمان چه خبر از لیلیتون ماهرخ چه خبر🥺🌈🤩🧚🏻
باشه مشکلی نیست اسم پدر بزرگم اکبر صالحی اسم پدرم حسین صالحی اسم خواهرام و برادرم مرضیه و روح الله و مژگان و فاطمه و خودم و آسیه
نگو عمو رضا تویی خیلی کثافتی آلمان چه خبر از لیلیتون ماهرخ چه خبر کی میای ایران دلم برات تنگ شده 🤩🤩🤩🤩🌈🌈💎