* * * *
غمگین به خاله کلارا زل زدم …
داشت لیوان آب قند رو با عجله هم میزد و به طرف خاله آلیس قدم بر میداشت …
قاشق رو از توی لیوان برداشت و به سمت خاله آلیس گرفت …
خاله همونطور که سرشو با دستش گرفته بود ، بی جون نالید :
_ نمیخوام …
عمو ایلیاد که کنارش روی نبل نشسته بود ، نگران گفت :
_ بخور آلیس ، بخور حالت سر جا بیاد … .
خاله آلیس ، بیحال سرشو به نشونه ی نه تکون داد و سرشو انداخت پایین …
بغض به گلوم چنگ زده بود …
نگاهمو به بابا و مامان دوختم ، اونام حالشون گرفته بود ! … .
سرمو انداختم پایین تا کسی حلقه اشک رو توی چشمام نبینه ! … .
کارن ، آخه چرا همچین کثافت کاری ای رو به بار آوردی؟! …
که حالا بخاطرش مامانت به این روز بیفته ! … .
با دستی که دورم حلقه شد ، سرمو بلند کردم … .
ویلیام بود ! …
با بغض ، زمزمه کنان گفتم :
+ ویلیام ! … .
لبخند ریزی زد و بازومو آروم فشرد …
سرشو جلو آورد و بوسه ی کوتاه و سریعی روی پیشونیم کاشت …
با عقب کشیدن سرش ، خیره به چشمام گفت :
_ خوبی؟! … .
با صداقت کامل ، نالیدم :
+ اصلا ، اصلا خوب نیستم ! … .
آه غلیظی کشید و منو تو بغلش کشید …
سرمو گذاشتم رو شونش و به جمع خیره شدم …
* * * *
بابا همونطور که نگاهشو بین من و ویلیام رد و بدل میکرد ، لب زد :
_ شما دو تا همو دوست دارین؟! … .
نگاه مضطربمو از گوشه ی چشم ، به ویلیام دوختم …
ویلیام با کشیدن یه نفس عمیق ، خیره به چشمای بابا محکم گفت :
_ آره ، آره عمو … .
زیر چشمی به بابا زل زدم …
نفسشو آه مانند بیرون فرستاد و غمگین لب زد :
_ چرا زود تر نگفتین؟! …
ویلیام با زدن یه پوزخند که تلخیشو فقط خودم حس میکردم ، سرد گفت :
_ زود و دیر گفتنش چه فرقی به حال شما داشت؟! …
شما که آوین رو نشون کارن کرده بودین و میخواستین زوری هم شده عقدش کنین !… .
بابا کلافه دستی به صورتش و عصبی گفت :
_ من اگه میدونستم شما دو نفر همو میخواین ، دیگه اصلا اسم کارن رو نمیاوردم ! … .
ویلیام تلخندی زد و گفت :
+ عمو اینا همش حرفه ! …
وگرنه چه دلیلی داشت از بچگی آوین رو نشون کارن کنین ولی من نه؟! …
شما کلا عمو ایلیاد و خاله آلیس رو خیلی بیشتر از مامان بابای من میخواین ! …
به اونا ارادت خاصی دارین ، ولی ما …
بابا با عصبانیت کف دستاشو کوبوند رو میز ، پرید بین حرف ویلیام و داد زد :
_ چرت نگو ویلیام ! … .
ویلیام پوزخند تلخی زد و با فشردن دستم ، لب زد :
_ حقیقت همیشه تلخه عمو ! …
همیشه … .
بابا نفسشو حرصی بیرون فرستاد و چشماشو با زجر بست …
نگاه غمگینمو به ویلیام دوختم …
برعکس بابا ، خونسرد بود ولی …
ولی فقط خودم بودم که میدونستم چقدر الان عصبیه و داری خودداری میکنه ! … .
آه غلیظی کشیدم و سرمو انداختم پایین … .
اولین کامنت نخوندم هنوز. من برم بخونم خخخ
😂😂😂افییی
خوندم مثل همیشه عالی بود سارا جون
بوووس بت 😅🍃
وایی من عاشق رمانتم دختر😍👊
و اینکه از روز اولم پیگیرش بودم ولی الان حساب کاربری زدم😂🤦♀️
فقط میخوام رمانمو تایپ کنم بزارم
میشه بهم کمک کنی سارا جون؟🧡
بوس بت ، اره گلیح …
باید با قادر بحرفی، اول ع همه … تل داری؟!🙂
آره دارم گلم☺️
قادر کیست؟😂
قادر مدیر سایته …
@romanman_ir
اینو بزن تو گوگل ، لینک کاناله
جانم
😂😂هیچی ؛ میخواستم بگم خعلی باحالی
واقعا!
ار😂😁
😂😂نه دیگح …
تو که باحال نیستیح،تو عشخی..
ازت نمی تعریفم تا خری جذبت نشه بقاپه تو رو ع دستم 😉😂
😂😂نشی ک حیفی به مولا
مرسی سارا داره قشنگ میشه ولی خعلی حال داری رمان مینویسی هااا
بخداااا😂🍃
بچ های هلی نیس کجاس خوبه ؟!
😂ژوووون
خوبم مرسی عجیجم
رها چند سالته خعلی عکست بچگونه س
۱۲ سالشه
میگم بوا
همین ۲ ماه پیش گرفتم ینی به ۱۲ سال نمیخوره 😐😑
نه بهت میخوره ۸ سالت باشه (ناراحت نشو رکم دیگ)
نه اتفاقن خوش حال شدم جوون تر به نظر میرسم 😜
اعتماد به نفستو قربووون😂💔
چرا بابااااا،تو که هنو خوبیح..
عکس منو ببینیح،به بچه های ۹ ساله میخوره🖕🤒💔
منو که میگن کلاس اولی 😑😐
😂😂😂باید دید
دعنتتت😂😂😂🖕
بچه ها من شاید تا دو روز دیگ نباشم روز خوش خدا حافظ
چراااا؟ … ای بابا 😐
فاک بهتون خدایی🖕
سارا جون خیلی خوب شده ولی لطفا زود تمومش نکنی
درکل دست به قلمت عالیهههههه
منتظر پارت های دیگه هستیم لطفا زود زود بزار که اصن دل تو دلم نیس
یه کاری کن این افشین هم به راه راست هدابت بشه و ادم شه😀😂😂
😂😂چشم گلی ، چشم
بی بلا عخشممم💞💞💞
میخوام رگمو بزنم
گوه نخور،به هیچ جایی نمیرسیح…
من تجربه کردم ، فایده نداره فق خونت میره 😐💔😂
بسپرش به بالایی … همه چیرو خوب میکنه 🥀😉
اوووو مای گاد ی کلمه هم از مادر عروس
ببین افسانه جونم همین سارا خره ی خودمون رو می بینی؟ ن
بله خو طبیعیه ک نمیبینیش از پشت گوشی حالا همین کامنتایی ک میذاره تا چن پارت پیش ب دلالیلی ک من نمد میخواس خودشو پخ پخ کنه و اون رگه بیصاحابو زد ولی تهش چی شد؟
هیچی دس از پا دراز تر اومد ادامه ی رمانو نوشت
ت هم ب نظرم ی همچین حماقای نکن
در ضمن عزیزان زدن رگ یکی از بدترین راه های خودکشی هس چون خیلی طول میکشه و معمولا هم طف نمیمیره مگر اینکه انقد ازش خون بره ک کار قلب مختل بشه
.
.
.
.
اگه واقعا قصدتون خودکشی هس ک هنوزم میگم خریته ولی با قرص راحت تره البته هر قرصی هم ن من خودم دو تا بسته ژلوفن با هم خوردم هیچیم نشد فقط یکم شل شدم و سرگیجه داشتم همین باید کلی ارام بخش یا قرص خواب داشته باشین
اصلا ی جور مشاوره میدم طرف از زندگی ناامید بشه
شایلی!!! …
من خرم؟!!😑😐
نالاحت نشو کلن بیشورم هر کی رو دوس دارم بیشتر بش فوش میدم دوستام از دستم عاصی شدن😉
البت اگ نبودی رگتو نمیزدی
هعی..
شایدم خودمو دار بزنم. بچه ها حلالم کنید خدا نگهدار برای همیشه…
ای خداعععع،افسانح😐🖕💔
شرمنده همتون…
یه وخ اینکارو نکنى ها
ایلیاد چرا انقد ریلکسه؟!🤔
خب اینکه معلومه،َمردا محکم تر ع زنان
میردا میحکم تیر ایز زینان😑😑
هیچم اینطور نیس
دیگه همچین چیزیو نگو
یعنی جی مردا رو شاخ میکنین
زن و مرد کاملا یکسانند از نظر حق و حقیقت و سمت و رفتار
😂با من درباره ی این چیزا بحث نکنید ک روانی میشم
ی بار با یکی از دوستم سر این بحثم شده بود
بعد رفتم مثال بزنم گفتم اگه پشت زنو مردا میکنن زنا هم باید پشت مردا رو بکنن
😂😂😂ترسید دوستم
باشه عاقا،من تسلیم😐💔
معذرت میخامااا من همیشه حرفمو رک میزنم😇
سارا خعلی بد داری پارت میزاری 💔
ولی خوبه قلمت 🤗
😂مرس
وای خدا اولین نویسنده ائ میبینم که انتقاد پذیره باریکلاااااا 😍👌
😅مخلص شماییم آجی🥀💫
سارا خیلی خب هست رمانت ادامه بده همینجوری
چون من حال ندارم بخاطره همین دیر کامنت گذاشتم ببخشید عزیزم 🤗🤗
بوس بت 🤒🖤
سارا جون لطفا بیشتر پارت بزار
چشم گلی ، چشم..
مرسی ساراجونم مثل همیشه عالی بوس بهت😍😘♥️
مرس گلیح😄🍃
این پارت هم مثل همیشه عالی👌
سارا زود زود پارت بزار ادم تو خماری میزاری 🙁
😄باشح، باشح
حالا دست دستتتت
خانمااا دستتتت آقایون رقصصصص
سلطانتون اومدهههههه
سنا اومدهههه
جرررررررررر😂😂😂
مثل همیشه عالیییی
فقط سارا دوتا سوال دارممم اولی: میگم داستان اون رمانی که قراره منو هلی و الن و فلور و یکی دیگه هم بود نمد کی بود بیایم درباره چیه؟ مثلا دانشگاه و ایناس؟
و سوال دومم: چه خبر؟ مُرد بالاخره؟
خوش اومدیح😄🍃
نه دیگه نمیگم چیزی،خودتون به زودی میفهمین🙄💔
باوشددددددد🌚🌚💛💛
بووووس بتتت😘
دخترا فاز افسانه چیه؟!
بخدا بشنوم یکیتون تو سن بچگی نامزد کردین خودم زندگیتون رو بهم میریزم هاااااااا.
👍👍👍چه خشن😂
آتناالان من نمی فهمم ATENAو 😎atena👊دوتا یکی هستن؟
هردو خودمم
گه و با مخلفات خورده هر کی بره نامزد کنه
بیا زندگی منو بهم بریز تروخدااااا
نامزد داری؟
ادرس؟
😂چه خشن!
خیلی خوب بود🚶💔
ادم نباید تو بچگی ازدواج کنه چون نمیتونن خوب و بد از هم تشخیص بدن
افسانه جان شما هم نباید بفکر خودکشی باشی باید با مشکلات بجنگی و قوی باشی ی روزی زندگی روی خوش رو ب تو هم نشون میده
آره مریم درست میگه
اوم چن یالته بچ های به جز سارا و هلیا و اتنا و رها بقیه چن سالشونه
من ۱۳😂
تو مگه ۱۵ سالت نبود 😐
نه باباااا،۱۳ سالشه😐🍃
به خواتر اتصالی مغز من ۱ دقیقه سکوت 😐😑
یگی ۱۷ ساله
اوخ،بخدا با این حرفات دل منو میبری لنتی😕🍃
بوس بت🥀
چطوری زری،خوبی؟
احساس میکنم رو فرم نیستی 😐💔
خوبم عزیزم خودت چطوری؟
نه بابا هیچی نشده دیشب یهو حالم گرفته شد الان خوبم😅💓
مرس، میگذرونیم …
اها چون همش ایموجی قلب شکسته میفرستادی ، شک کردم به رو به راهیه حالت 😅🍃
خوش باشی 🙂🥀
افسانه جون نکن این کارو
حیف میشی
زندگیتو بکن
میگذره مشکلات….
سارا تبریک میگم خوشبخت شید
نازی چی میگیح واسه خودت؟! …
ع دیروز بعد از ظهر نبودم دیگه منو نامزدی هم کردین؟!😐💔فاااااک🖕
خدا وکیلی کدوم خری رفته نامزد کرده نه بگینن!!
اوه عذر میخام ولی زندگیت رو خراب نکن نمد واقعا اسمت چیه
زندگی خودش بوده دوس داشته…شما مشکلی داری¡¿
( جذبه رو حال میکنین؟عرر خفن کی بودم من)
مه خدم مشکل دارم هلیا ک بخوام ب مشکل این و اون فک کنم میگم کاری ک گذشته رو نمیشه جبران کرد بیخود خود کشی نکنه اع حقش دفاع کنه
من !!
دمت گرم اجی 🍃😪😂
هر خری،دوست داشته اصن 😐🖕
بچ ها یه سوال پروف مه چیه
خالیه😐🖕
فک کنم فلور هسی بالاخره کاریه ک شده ولی خو دلیل نمشه ادم بره خودش رو بکشه بوا
چرا ذوق؟
من نامزد کنم باید چشم رو همه چی ببندم ازادیم میره اونموقع مثل خر عررررررر میزنم…
😂😂
یه عروسی میوفتیم.حالا بیا وسط یک دو سه بده چپ بده راست بده هروری دلت خاست…
نازی جان حالت خوشح؟!😐😑
😂😂عررر … دهنت سرویس فلور
به سلامتی خخ فلور رمان نوشتی ت؟
خخخخخخ عجبا
خیلی داره عالی میشه فقط الان نیاز به یه اتفاق غیر منتطره داریم تا کاملللل بشه
مرس😅🍃
ساری جونممم خوبی ؟؟!
مرس گلیح،ار خوبم ..
خدت چطوریح؟
یگی نامزد کردی تو؟😶
نه باباااا زبونتو گاز بگیر تا دیگه در جا خودکشی کنم
از این زندگیم خسته شدم
بچه ها میگم حالا که همه افتادن رو مد خودکشی بیاین ما هم خودکشی کنیم !
البته کم دلیل برای این کار نداریم :/
من تو خونمون تیغ ، قرص برنج ، با یه طناب کلفت دارم 🙁
فردا شب قراره یک پسری که با تموم وجود ازش متنفرم ( پسر همکاره بابامه ) بیان خاساگاری خونمون…
من باید خودکشی کنم چون باید و به اجبار این ازدواج رو قبول کنم !!
به نظرتون چیکا کنم ؟؟ یا باید شانس بیارم و تشنج کنم و افسردگیم اوج بگیره و حالم بد بشه .)
یا خودکشی کنم و تمام….
بابا ننه بابای شما تو عهد حجرن.قربون ننه بابای خودم ک میگن ازدواج چیه ما تا تورو نفرستیم دانشگاه از ازدواج خبری نیس…
یگانه!!!!😐
بچ ها بخدا خستح شدم واقعن…
پیاماتونو دارم چک میکنم،حالم بهم میخورح…
حالا که من زندگیم کم کم دارح خوب میشح،شماها میرینین تو حالم 😐🍃💔
واقعنم..
بچه هاااا،جمع شید میخوام یه هشدار به همتون بدم ..
ببینید؛سایت واسه اینکارا نیس..
نظری بخواین بدین،ع این به بعد فق واسه رمانا باید باشه …
من دیگه حوصله ی جنگ و دعوا ندارم!
کامنتی دادین که مربوط به مسائل غیر رمان بود،پاک میشح…
افتاد؟! …
خیلی هم جدیم پارتی بازیم نداریم ..
سلام مث همیشه عالی بود 💕دیگه نظر ندم اینجا خودت میدونی😂💔
😅بووس بت
اوه مای ننه
سارا اینکارو نکن باهامون من سکته اول رو رد کردمااا
اوک من عذر میخوام خوبه!!
بسیار هشدار بجایی بود👍👍
یگی به نظرم نکن کنار بیا یه جوری چمدونم ولی خدت رو نکش شده لجبازی کن پسره رو دق بده ولی اینکا رو نکن
مقص
بوس بت🥀🍃
سارا فک کنم امرو سیمام اتسالی کرده
راستی سارا تشخیص رنگ ماشینه خوب میشناسی؟؟
چی گفتی دقیقا الان؟😅
من گلم؟
یا امام زاده بیژن شما چرا همه افسردگی گرفتین میخواین بزور شوور کنین مگ تو چند سالته ک باید بزور ازدواج کنی ولی این و بدون بین نفرت عشق ی تار مو شاید اگر باهاش وقت بگذرونی ازش خوشت بیاد
چون مشکل های زیادی داریم من خودم افسرده گیم داش خوب میشد دوباره زده بالا😐😑
واقعا بچه ای…
تاثیر گذار بود رها یه چی میگیاااا اه اه
بچه ها اینکه مشکل دارید اینکه اذیت میشید اینکه میخوان بزور شوهرتون بدن اینکه عاشق شدید اینکه…
همشون راه دارن بخدا…
به حکمت خدا شک نکنید!
اون بالایی خودش بهتر از ما میدونه که چطور نویسندگی کنه واسه زندگیمون…
دیدی میگن وقتی میبینی همه در ها واست بسته ان لابد اون بیرون طوفانه و خدا داره ازت محافظت میکنه!
دل به حکمتش بسپارید به خودش قسم پشیمون نمیشید🙂
اینایی و که میگم با پوست و گوشت و خونم تجربه کردم🙂🤞همه مشکل دارن توی زندگیشون هیچکی زندگیش گل و بلبل نیست!
حتی من🙂🌸
مراقب دلای مهربونتون باشید🌸☺️
دقیقا منم تجربه کردم هر چیزی که تو زندگیه ما اتفاق میفته صد در صد یه حکمتی داره که ما از اون خبری نداریم
فلور خیالت تخت خواب بعدشم من به این کارا کار ندارم به افسانه هیچی نمیگم ولش کنید اینو بچ ها کی رمان نوشته به جز سارا بگه بخونم
وات د فاز؟؟؟
بسه دیه شورشو در اوردین اه
یکی اومد گف میخوام خودمو بکشم حالا همه تند تند میگن میخوایم خودمونو بکشیم :/
ی بزرگی میگف خودکشی خز شده مردی واسا زندگی کن
ی بزرگ دیه هم میگف اونی ک خودکشی میکنه ضعیف نیس فقط از بین دو تا جهنم اونوری رو انتخاب کرده
حالا خودتون انتخاب کنین این جهنم یا اون جهنم ب جان خودم ک ن ب جان بی اف خرم ک باهاش کاتیدم ی بار دیه حرف از خودکشی بزنین من میام خودم میکشمتون ک همه راحت شین اه خسته شدم دیه روانی ک بودم حالا سادیسم هم گرفام شماها جوابگویین الان
منم بحثم همینح اجی ، ناراحتیاتونو نیارین اینجا ! ..
میاین اینجا ، نقاب بزنین …
شاد باشین ، ما بدا رو بد تر نکنین ، ماها رو افسرده تر نکین .
لایک بت
دو دسقه میام اینجا یادم بره چ زندگیه سگی دارم شما بدترش میکنین
سلامم ساره جون
من تینا هستم و از اول همه ی رمان هاتو می خونمم و واقعا خیلی خیلی خیلی دوسشون دارم..
می شه دوس شیم عشخم 🙈
سلام گلم،مرس..
ار ، ولی خب من خیلی بدمااا😅
افراد بهتری هم هستن واسه رفاقت 🙂
اتنا،فلور،هلیا،النا…
همه ی اینا عالین …
برین باهم خوش بگذرونین ، بای ..🙂💜
سارا ببخشید من الان دیدم چی گفتی من از به خودم یاد دادم که من قضاوت نکنم چون قاضی اون بالاییه
سارا منظورم بود
کی گفته تو بدی به مولا من از اول ک رماناتو خوندم عاشخت شدم♡
می دونم الان می گی که اگه با این دوس شم مث همه قلبمو می شکنا
ولی ن من خودم زخم خوردم
خیلیم زیاد زخم از اینو اون خوردم💔
باشح،دوست شیم..
اصل بده خوشگل🙂💜
واییی میسی سارا جون .
تینا ۱۳
فعدات …
خش گلم 💐
امیدوارم ط مث اونا ، ضربح بم نزنی! …😅💔
سارا الان ینی من یار بیوفا شدم مث آهنگ
آخ منو کاشتی رفتی تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم به جز من یکی دیگه داشتی رفتی یکی دیگه داشتی رفتی دیریریریرن دیریریریرن حالا قر نیناش ناش نیناش ناش
پشته تو کردی برمن بگو مگو نداره روکن به هرکی خواستی گل پشتو رو نداره باز باز باز باز
باز منو کشتی رفتی تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم به جز من یکی دیگه داشتی رفتی یکی دیگه داشتی رفتی
😂😂😂ای خداااع ، نه باباااا این چه حرفیح …
من مخاطبم افراد دیگح ای بود 😂💜
آهان به در گفتی دیوار بشنوه
سارا میخوام یکی دیگه از خریتامو تعریف کنم دوباره ۳یا۴ سالم بود اومدم ۲ بسته ازین بزرگا قرص ویتامین D خوردم بعد با مامانم سریع رفتیم تو بهداشت پرستاره گفت کجاست بردینش بیمارستان بعد مامانم گفت نه اینجاست بعد منو نشون داد بد پرستاره اومد تند تند معاینم کرد بد گفت سرگیجه حالت تهوو نداری منم گفتم نه خلاصه تایه هفته شده بودم موش آزمایش گاهیه مامانم 😐😶😑🙄
سارا جون اشکاای نداره بهت پیام بدم تو شاد؟
نح گلم 💐🌸🙂