رمان پسر بد پارت 38

4.6
(24)

* * * *

عصبی در اتاقو وا کردم و داخل شدم …
به طرف گهواره ی اشکان حرکت کردم و گذاشتمش توش ‌… .
با نفس نفس بهش زل زدم که همون لحظه ، صدای ویلیام به گوشم رسید :

_ آوین ، این چه مسخره بازی ای بود که در آوردی؟! … .

خشمگین برگشتم طرفش ، در رو بست و طلبکار بهم زل زد …
با دستایی مشت شده و دندونایی چفت شده ، غریدم :

+ تو چطور میتونی اینقدر خونسرد باشی در حالی که پایین اونا دارن حرف از آزاد شدن کارن میزنن؟! …
هومممم؟! ‌… .

شونه ای بالا انداخت و عادی لب زد :

_ خب ، حرف بزنن …
اشکالش چیه مگه؟! … .

صدامو بالا بردم و جیغ زنان گفتم :

+ کارن برگرده اینجا باز میرینه تو زندگیمون ! …
اون ، اون یه کثافته …
یه کثافته لاشی ! … .
تو ، تو نباید اجازه بدی آزادش کنن …
باید بری پاریس ، بری و با پارتی بازی کاری کنی نزارن آزاد شه ! … .
باید براش حبس ابد مینوشتن اصلا ! … .

ویلیام کلافه دستی به صورتش کشید و لب زد :

_ بیخیال آوین …
اون الان دیگه طعم زندان رو چشیده ، آدم شده … .

اشک به چشمام هجوم آورد ، با بغض لب زدم :

+ من نمیخوام اتفاقی واسه زندگیمون ، واسه پسرمون بیفته ! … .
نمیخوام ، نمیخوام آرامش الانمو از دست بدم … .

نفسشو محکم بیرون فرستاد و نزدیکم شد …
شونه هامو گرفت و خیره به چشمام ، لب زد :

_ خوشگلم ، من نمیزارم …
نمیزارم بلایی سر زندگیمون بیاد …
نمیزارم ! … .

هقی زدم که منو کشید تو آغوشش …
سرمو گذاشتم رو شونش و با بستن چشمام ، اجازه ی باریدن چشمامو دادم … .

* * * *

به جمع خیره شدم ، همشون خوشحال بودن …
مخصوصا عمو ایلیاد و خاله آلیس ! … .
پوزخند تلخی زدم ، بایدم خوشحال باشن …
پسرشون آزاد شده … .
به در تکیه دادم و نگاهمو به اشکان دوختم …
حین مکیدن پستونکش ، با اون چشمای وحشی درشتش بهم زل زده بود …
لبخند ریزی زدم و انگشت شصتمو نوازش وار رو لپش کشیدم … .
با حس کردن کسی کنارم ، سرمو بالا گرفتم که با ویلیام چشم تو چشم شدم … .
لبخند دلگرمی زد و دستشو دور شونم حلقه کرد …
سرمو گذاشتم رو شونش و به بقیه زل زدم …
همون موقع بود که یه ماشین تاکسی ، تو کوچه ترمز کرد …
در عقب باز شد و کارن بیرون اومد …
نفسمو با اضطراب بیرون فرستادم …
و باز بدبختیامون شروع شد ، آتیش به پا کن محل و خانواده برگشت ! … .
با دادن پول به راننده ، به طرفمون چرخید …
خاله آلیس زد زیر گریه و به طرفش پا تند کرد …
خودشو پرت کرد تو آغوش پسرش ، نگاهم تو نگاهش گره خورد …
اون نگاه قبلا نبود ، نگاهش هیز و طمع دار نبود ! …
انگار ، انگار شرمندگی خاصی تو چشاش موج میزد …
مردمک چشاش می لرزیدن …
دوست نداشتم گریه کنه ، گریه کنه و با گریه کردنش همه رو حتی منو به گریه بندازه …
به سختی لبخندی به روش پاشیدم و چشمامو آروم ، به نشونه ی ” آروم باش ” باز و بسته کردم ‌…
نفسشو محکم بیرون فرستاد و نگاهشو ازم گرفت … .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.6 / 5. شمارش آرا 24

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان کامل

دانلود رمان آدمکش

    ♥️خلاصه‌: ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون…
رمان کامل

دانلود رمان کاریزما

    خلاصه: همیشه که نباید پورشه یا فراری باشد؛ گاهی حتی یک تاکسی زنگ زده هم رخش آرزوهای دل دخترک می‌شود. داستانی که…
رمان کامل

دانلود رمان دژخیم

  خلاصه رمان: عشقی از جنس خون! روایت پسری به نام سیاوش، که با امضای یه قرارداد، ناخواسته وارد یه فرقه‌ی دارک و ممنوعه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
31 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Tina
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

مرسیح خیلی عالیح خیلی دوست درم ♡

افسانه
2 سال قبل

عالی بود عشقققققققققققمممممم❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤💖💖💖💖💖💖💖💚💚💚💚💚🌺🌺🌺🌺💋💋💋💋🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
2 سال قبل

لایک داری دلبر…

sannnaaa
2 سال قبل

الهیی بمیرم
کارن بچم گریش گرفتتتتتتتتتتت 😭😭😭😭😭
مرسی سارا😭😭😂😂👍🏻

𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
پاسخ به  sannnaaa
2 سال قبل

تو بودی تو رمان دونی پیام منو ریپ کرده بودی؟

Sannaaa
پاسخ به  𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
2 سال قبل

اره اره جرررر😂😂

𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
پاسخ به  Sannaaa
2 سال قبل

خدایاااااا ببین با کیا شدیم ۸۰میلیون نفر…

Sannaaa
پاسخ به  𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
2 سال قبل

وای ببخش آتن یهو اصکل شدم نمد چرا ریپ کردمت😂😂
از رسیدم معراج و مارال خیلی خوشحال بودم اخه وایایایایایاای😭😭

𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
پاسخ به  𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
2 سال قبل

اشکال داره من عاشق اسکلام…

𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
پاسخ به  𝐀𝐓𝐄𝐍𝐀 💔
2 سال قبل

نداره #اشتباه تایپی

Darya
2 سال قبل

مثل همیشه عالی👌
فقط اینکه الان کارن آدم شد🤔 من گفتم الان از اینا کینه داره

Asal
2 سال قبل

اوه کارن چ احساسی شد بچ ولی مه هنو که هنوزه دوسش دارم با تموم این کاراش دمت جیز سارا مث همیشه عالی بود

2 سال قبل

مثل همیشه عالی ساراجون❤

Shyli
2 سال قبل

سارا جونمممممممم میشه ی عشق بدی کارن؟ من ع اول روش کراش بودم خیلی سخته عشقت بره زندان اونم چار سال من تو تمام این چار سال نمیدونی چ زجری کشیدم الن ک بعد چن سال دیدمش نمیدونی چ حالی شدم بچم پخته تر شده اصن😢😂

Narges
2 سال قبل

مرسی عشقم😍✨
مثل همیشه عالی
بوس بت😘

Narges
پاسخ به  حساب کاربری حذف شده
2 سال قبل

قربونت⁦♥️⁩✨😘

Shadi
2 سال قبل

عالیییییی عشقممممم عالییییییی🙂🙂🙂💜💜🧿🧿

فادی
2 سال قبل

اخ جون عشق من اومد😂😂
گلم عالیییی مرسی💓💓💞

دسته‌ها

31
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x