پارت 57 رمان نیستی 1

4.5
(6)

 

 

 

… با خوشحالی از اتاق تیرداد بیرون زدم

 

پر انرژی به سمت بابا بزرگ رفتم و یه ماچ ابدار از لپش گرفتم

 

بابا بزرگ: تیرداد چش بود

 

تهمینه: درگیر رفیقشه که تو کماس

 

بابا بزرگ: انشالله که خدا شفاش بده

لبخندی زدم و سرم و رو پاهای بابا بزرگ گزاشتم و به هرمس که گوشه ای ایستاده بود نگاه کردم

 

با حضور هرمس رفتار بد تیرداد و به کل فراموش کرده بودم و دیگه اون انرژی منفی قبل و نداشتم

 

غرق در نگاه هرمس بودم که دسا بابا بزرگ روی موهام نشست و گفت: دخترم بهتره بری تو اتاقت بخوابی

 

لبخند پهنیبه لب هام نشست اروم از جا بلند شدم و زیر لب با اجازه ای گفتم و به اتاق رفتم

 

هرمس زود تر از من به اتاق رسیده بود لبخندم بزرگ تر شد و به سمت تختم حرکت کردم

 

تو کل این مدت لبخند لحظه ای از لب هام برداشته نشده بود

 

دست های لطیف هرمس روی گونه هام نشست و من غرق در ارامش به خواب رفتم

 

 

با صدای جر و بحثی از خواب پریدم

 

هاج و واج به اطراف نگاه کردم اتاق تو تاریکی فرو رفته بود

 

با بی حالی از جا بلند و شدم و کلید برق و زدم با روشن شدن اتاق چشم هام همه جارو تار دید اما بعد چند ثانیه همه هیچ و واضح دیدم با صدای شکسته شدن شیعی به خودم اومدم و سریع خودم و به بیرون اتاق رسوندم

 

اولین چیزی که توجه ام و جلب کرد دست های مشت شده ی بابا بود و بعد از اون صورت سرخ شده ی تیرداد

 

تهمینه: چیشده

 

پوزخند صدا دار تیرداد سکوت و شکست

 

حاج بابا: ببین پسرم

 

تیرداد: به من نگو پسرم من پسر تو نیستم

 

حاج بابا: من در حق برادرت و مادرت لطف کردم من خواستم دستشون و بگیرم

 

تیرداد: ولی ریدی به زندگیمون

 

حاج بابا: تو که بدی ندیدی

 

تیرداد با سرعت به سمت در خروجی حرکت کرد

 

بابا: تیرداد وایسا پسر

 

مامان: پسرم کجا میری بمون صحبت میکنیم

 

تیرداد عمیق به صورت مامان نگاه کرد بدون هیچ حرفی از خونه خارج شد

 

مامان روی زمین لیز خورد و شروع به گریه کردن کرد

 

اینجا چخبر بود

 

 

….

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 6

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x