پارت 95 رمان نیستی 1

4.8
(4)

 

༺راوی داستان༻

 

 

دخترک با دردی که روحش را خراش داده بود از جا برخاست کسی در ان حوالی نبود و او نگران از وضع پیش امده به اطراف چشم دوخته بود

 

نمیدانست چه بر سر هرمس امده و بشدت ترسیده و نگران بود

 

در ان حوالی تیدا نیز به فرمان سرورش به تماشای دخترک نشسته بود هرچند حال دخترک را با گوشت و پوست و استخان خود حس میکرد دلش به حال او میسوخت، دلش میخواست کمکی به او کند اما نمیتوانست از دستور سرورش سر پیچی کند زیرا از عواقب کار مطلع بود

 

همچنین عمل خود سرانه ی سراج الدین که مسبب تمام این درد و رنج ها بود و تنبیهی که محمد برای او ترتیب داده بود اوازه اش در لشکر محمد پیچیده بود و تیدا هیچ دلش نمیخواست مانند او نافرمانی کند

 

در هر صورت سرورش صلاح دخترک همزاد او را بهتر از هر کس میدانست

 

غرق در تماشای دخترک بود که حضور کسی را در اتاق حس کرد او کسی نبود جز طفل قلیل عفریته رفیق شفیقش که سال ها در کنار هم به فرمان سرورشان همکاری داشتند

 

طفل در کنار دخترک جای گرفت تیدا نمیدانست که طفل در معرض دید دخترک هست یا خیر به هر حال حضور او دردسری برایش ایجاد نمیکرد

 

از حال و روز هرمس با خبر بود سرورش اورا به بند کشیده بود و قصد داشت اورا دو دستی تقدیم دخترک همزادش کند ولی بشدت با این امر مخالف بود زیرا دل خوشی از هرمس نداشت

 

با صدای اهسته ی سخن های دخترک با طفل عفریه به دماغش چینی انداخت و از اتاق خارج شد

 

عده ی کثیری از لشکریان محمد در خانه حضور داشتن و حصاری عظیم به پا کرده بودند زیرا محمد هیچ دلش نمیخاست جنی جز جن استخدام شده ی خودش پای در خانه اش بگزارد و از انجا که تمامی جن های استخدام شده ی علی پشت حصار ها صف کشیده بودند شرایط بشدت وحم برانگیز شده بود

 

تیدا حال خوشی نداشت و تنها دلیلش حال ناخوش دخترک همزادش بود او به راحتی قلب به درد امده ی دخترک را حس میکرد

 

در کنار ملمداس که مشغول نوازش موهایش بود جای گرفت و به او خیره شد

 

ملمداس: اون مرد؟

تیدا: دوست داری بمیره؟

ملمداس: نه دوسش دارم

 

عفریته: چون تنها راه ارتباطیه تو با برادرشه مگه نه؟!

 

بحث های انها تمامی نداشت، تیدا کلافه از انها کمی فاصله گرفت ان دو سکوت کردند شاید متوجه ی حال زار تیدا شدند

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.8 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x