پارت 58 رمان نیستی 1

4.5
(2)

 

به سمت مامان رفتم، سر مامان روی سینه ام نشست
صورت مامان و بین دست هام گرفتم

تهمینه: مامان جونم تروخدا گریه نکن تیرداد برمیگرده

مامان همینطور که گریه میکرد گفت: برنمیگرده، بخدا برنمیگرده پسرم و میشناسم قلبش شکسته

با شستم اشک های مامان و پاک کردم با نگرانی به صورت کیومرث که متفکر به منو مامان نگاه میکرد نگاه کردم

مامان و روی مبل نشوندم و به سمت کیومرث رفتم

تهمینه: کیومرث اینجا چخبره تیرداد چش شده

کیومرث آهی کشید و تو فکر فرو رفت

تهمینه: کیومرث حرف بزن بگو چیشده

کیومرث: مادر محمد زن سیقه ایه حاج بابا بوده، الان تیرداد فهمیده که برادر محمده یعنی…

تهمینه: یعنی تیرداد عمومونه؟؟

کیومرث: یعنی محمد هم عمومونه؟؟

تهمینه: پس چرا داداشمونه

کیومرث: این مهم نیست، الان مسعله اصلی اینجاست که چه اتفاقی افتاده

متفکر به زمین چشم دوختم نگران بودم نگران تیرداد به هرمس که گوشه ای ایستاده بود نگاه کردم لبخندی به روم زد و چشم هاش و عمیق رو هم گزاشت مه باعث دلگرمیم شد

༺دو هفته بعد ༻

الان دو هفته اس که هیشکی از تیرداد خبر نداره فک میکردم حداقل به بیمارستان سر بزنه یا اونجا بشه پیداش کرد ولی اونجا هم نبود

امروز اخرین امتحانم و دادم و فقط و فقط به لطف هرمس تونسته بودم پاسشون کنم

با خستگی تمام وارد خونه شدم هنوز کفش هام و از پام در نیاورده بودم که با صورت مضطربه بابا و کیومرث رو به رو شدم

تهمینه: چیشده؟

کیومرث: محمد به هوش اومده

به هرمس که پشت سر بابا ایستاده بثد نگاه کردم بدون هیچ حرفی غیب شد

تهمینه: منم میام

بابا: باشه فقط عجله کن

 

༺یک هفته بعد ༻

اخرین قاشق و توی دهن محمد گزاشتم به روش لبخندی زدم و گفتم: خودم پختم خوشمزه بود؟

محمد: اگه بخوام از جنبه ی مثبتش نگاه کنم برام بیشتر مقوی بود تا خوشمزه

لبخندی به روش زدم این ادم خوب بلد بود با کلمات بازی کنه

محمد: از بیمارستان متنفرم فک کنم بار سوممه که پا میزارم تو این محیط اره اخرین بار مادرم فوت شد

به چشم هاش دقیق شدم یعنی مادرش مرده؟
قبلا گفته بود چرا یادم نبود؟
یعنی خبر نداشت که تیرداد برادرشه؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

پارت های قبلی همین رمان
رمان های کامل

دسته‌ها

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x