#او_را
#قسمت_بیست_هفتم
از ترس نمیدونستم چیکار باید بکنم…
اگر در حیاط رو باز نمیکردم هم آبروریزی میشد.
دست لرزونمو بردم سمت آیفون و درو باز کردم… وارد حیاط شد😥
،کم مونده بود از ترس سکته کنم….
ولی تمام توانمو جمع کردم…
نباید میترسیدم…!
اگر میفهمید ترسیدم دیگه نمیتونستم جمعش کنم!😥
سعی کردم اخم کنم و جدی باشم…😠
دوباره بدنم یخ زد…
میدونستم رنگ به روم نمونده!
بغضی که داشت خفم میکرد،با قدم بعدی عرشیا ترکید…😭
-چرا اینجوری میکنی؟؟
اخه مگه مریضی؟؟
چرا اذیتم میکنی😭
-تو داری اذیتم میکنی ترنم😡
گریه نکن😡
چرا جوابمو نمیدی؟
چرا همش منو از سر خودت باز میکنی؟؟
-عرشیا خواهش میکنم برو…
الان بابام ومامانم میان …
ولم کن…
خواهش میکنم😭
من نمیخوام با هیچکسی باشم…
من حال روحی خوبی ندارم…
تنهام بذار…
-من که دفعه پیشم داشتم برای همیشه میرفتم…
چرا پس اومدی بیمارستان؟؟
چرا نذاشتی تموم کنم؟؟
اگه چنددقیقه دیرتر میرسوندنت مرده بودی!
صداشو برد بالا
-خب میذاشتید بمیرم…😡
من که تو این دنیا دلخوشی ندارم
-بس کن…
خواهش میکنم
من خودم به اندازه خودم مشکلات دارم،
تو دیگه بیشتر اذیتم نکن😣
_چرا نمیفهمی ؟؟
نمیخوام بی تو باشم…
اگه با من نباشی،بمیرم بهتره…
-بسسسسه😫
تو چرا اینقدر احمقی؟؟؟
ما دو ماه هم نیست باهمیم
همون اولشم گفتم این رابطه امتحانیه!
چرا اینقدر جدی گرفتیش؟؟
چشماش سرخ شد و چند ثانیه فقط نگام کرد..
-باهام نمیمونی؟؟
-ببین عرشیا….
-ساکت شو…
فقط بگو اره یا نه😡
سکوت کردم…
از جواب دادن میترسیدم.
دلم میسوخت براش و میگفت بگو باشه،
اما عقلم میگفت بگو نه!
نفسمو تو سینه حبس کردم،
چشمامو بستم و آروم گفتم نه….!
بعد چندلحظه چشمامو باز کردم
از ترس نفسم بند اومد😰
-عرشیا….😥
این چیه….
چیکار کردی😨
به سرعت رفتم طرفش،
چندلحظه فقط نگاش میکردم…
نمیدونستم چیکار کنم
هول شده بودم…
دست چپش مشت شده بود،
دستشو گرفتم و مشتشو باز کردم،
نالش رفت هوا😖
تیغی که تو کف دستش فرو رفته بودو دراوردم…
هیچی نمیتونستم بگم…
شوکه شده بودم!
-اخه این چه کاراییه تو میکنی؟؟
اه😭
تو روانی ای
مسخره….
چرا همش خودتو تیکه پاره میکنی😠
-ترنم من از این زندگی سیرم…
دلخوشیم تویی
تو نباشی،زندگی رو نمیخوام…
اخم کردم و گوشیشو برداشتم،
شماره علیرضا رو پیدا کردم و زنگ زدم بهش…
تا علیرضا بیاد که ببریمش بیمارستان نیم ساعتی طول کشید.
کف حیاط رو با دستمال تمیز کردم و با کمک هم عرشیا رو سوار ماشین کردیم و رفتیم.
#ادامه_دارد…
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸